1. the patter of rain on leaves
صدای چک چک باران بر روی برگ ها
2. the incessant patter of those old communists
چرندیات تمام نشدنی آن کمونیست های پیر
3. the pretentious patter of some sociologists
زبان حرفه ای خودنمایانه ی برخی از جامعه شناسان
4. college students who could patter in english or french
دانشجویان دانشگاه که می توانستند انگلیسی یا فرانسه به هم ببافند
5. You have to learn to resist the sales patter.
[ترجمه ترگمان]شما باید یاد بگیرید که در برابر the فروش مقاومت کنید
[ترجمه گوگل]شما باید یاد بگیرند که در برابر فروش فروش مقاومت کنند
6. We can't wait to hear the patter of tiny feet.
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم منتظر بمونیم که صدای پاهای کوچیکی رو بشنویم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم منتظر بمانیم تا پاهای کوچک
7. I heard the rain patter against/on the window.
[ترجمه ترگمان]صدای باران را در پنجره شنیدم
[ترجمه گوگل]من شنیده ام که باران در مقابل پنجره پنجره /
8. She can't wait for the patter of tiny feet.
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند منتظر شنیدن صدای پاهای کوچک باشد
[ترجمه گوگل]او نمی تواند صبر کند
9. He heard the patter of feet behind him and turned, his captive slid from his hands like an eel.
[ترجمه ترگمان]صدای پایی از پشت سرش شنید و چرخید و اسیر دستش را مثل مارماهی از دست او بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او صدای پا را پشت سرش شنید و تبدیل شد، اسیرش از دستانش مثل قوچ بود
10. A few raindrops patter on the roof.
[ترجمه ترگمان]چند قطره باران روی سقف
[ترجمه گوگل]چند بار باران باران بر روی سقف
11. The tour guide begins his patter on Forty-sixth.
[ترجمه ترگمان]راهنمای تور صدای او را در چهل و ششم آغاز می کند
[ترجمه گوگل]راهنمای تور شروع به پخش خود را در چهل و ششم
12. As I hurried I heard the scrabbling patter of the wolves closing in.
[ترجمه ترگمان]همان طور که با عجله حرکت می کردم، صدای پی گر را شنیدم که گرگ ها به داخل بسته می شدند
[ترجمه گوگل]همانطور که من عجله کردم، شگفت زده شدم از دست دادن گرگها در
13. The three-year-old had picked up the patter from watching his dad Keith on the airwaves.
[ترجمه ترگمان]اون سه سالش بود که از نگاه کردن به پدرش کیث روی امواج رادیویی خبر داده بود
[ترجمه گوگل]سه ساله از تماشای پدرش کیت در امواج رادیویی گرفته بود
14. Shares, goes the patter, are products like any other and so deserve the same marketing effort.
[ترجمه ترگمان]سهام، و بعد از آن، محصولات مشابه دیگری هستند و بنابراین سزاوار یک تلاش بازاریابی مشابه هستند
[ترجمه گوگل]سهام، می آید، محصولات مانند هر نوع دیگری هستند و بنابراین سزاوار بازاریابی مشابه هستند