1. He was a lean, patrician gent in his early sixties.
[ترجمه ترگمان]او مردی لاغر و patrician بود که در اوایل دهه شصت بود
[ترجمه گوگل]او در اوایل دهه شصت، یک مرد خردمند بود
2. The old patrician was buried in the family vault.
[ترجمه ترگمان] اون اشرافی قدیمی در گاوصندوق خانوادگی دفن شد
[ترجمه گوگل]Patrician قدیمی در غار خانواده دفن شد
3. Here, mostly you just get right up their patrician noses.
[ترجمه ترگمان] اینجا، بیشتر اوقات تو همین الان با دماغ patrician روبرو میشی
[ترجمه گوگل]در اینجا، اغلب شما فقط بینی خود را دریافت می کنید
4. It was impossible for Stevenson, the patrician intellectual, and somebody like Sen.
[ترجمه ترگمان]غیر ممکن بود که استیون سن، روشنفکر و شخصی مانند سناتور
[ترجمه گوگل]استیونسون، روشنفکر وفادار، و کسی مانند سن، غیرممکن بود
5. He comes across as being vaguely aristocratic, patrician, old school tie.
[ترجمه ترگمان]مثل اینکه به طور مبهم، اشرافی، اشرافی و قدیمی مدرسه است
[ترجمه گوگل]او می آید به عنوان مبهم اشراف، پدر و مادر، مدرسه قدیمی کراوات
6. The Patrician waved a hand again.
[ترجمه ترگمان]The دستش را دوباره تکان داد
[ترجمه گوگل]پاتریسیان دوباره دست دستمالی کرد
7. He looked taller, more formidable, more patrician.
[ترجمه ترگمان]بلندتر و more و patrician می نمود
[ترجمه گوگل]او بلندتر، باشکوه تر و حیرت انگیز تر نگاه کرد
8. Its patrician dignity was a picturesque sham.
[ترجمه ترگمان]این تشخص اشرافی و picturesque بود
[ترجمه گوگل]عزت وفاداری او شگفت انگیز است
9. Though he patrician self - confidence, there was no snobbery in Roosevelt.
[ترجمه ترگمان]اگر چه او اعتماد به نفس patrician داشت، اما در روزولت مقام برجسته ای وجود نداشت
[ترجمه گوگل]اگرچه او اعتماد به نفس وارثانش را داشت، در روزولت هیچ خرابکاری وجود نداشت
10. He was reticent, patrician, bookish, urbane.
[ترجمه ترگمان]او کم حرف و کم حرف و با ادب و ادب بود
[ترجمه گوگل]او مقتدرانه، پرافتخار، کتابفروشی، وفادار بود
11. Compared with the patrician Wallenbergs, Mr Ekholm cuts a bolder, more hands - on figure.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با the patrician، آقای Ekholm اعتماد به نفس بیشتری را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]آقای اکخولم در مقایسه با والنبرگ وارثان، جسارت بیشتری را به دست می آورد، بیشتر در دست چهره است
12. The order forces the patrician families to choose sides.
[ترجمه ترگمان]این فرمان خانواده های پاتریسینها را وادار به انتخاب هر دو طرف می کند
[ترجمه گوگل]این سفارش خانواده های پاتریسی را برای انتخاب طرفین مجبور می کند
13. But in practice Geneva was a patrician gerontocracy, dominated by a few families.
[ترجمه ترگمان]اما در عمل ژنو یک gerontocracy patrician بود که چند خانواده را تحت سلطه خود داشت
[ترجمه گوگل]اما در عمل، ژنو یک جبرگرای مردمی بود که تحت سلطه چند خانواده بود
14. How is your darling Patrician?
[ترجمه ترگمان]حال your چطوره؟
[ترجمه گوگل]Patrician عزیزم شما چطور است؟
15. Nicky is not quite a chip off the old patrician Oppenheimer block.
[ترجمه ترگمان]نیکی هنوز یک چیپ با بلوک (Oppenheimer)قدیمی (Oppenheimer)نیست
[ترجمه گوگل]نیکی یک بلوک قدیمی Oppenheimer Patrician قدیمی نیست