1. Apparently Mr Tares retired at the end of last week.
[ترجمه ترجمه ی maha] انگار آقای تارس در اواخر هفته گذشته بازنشسته شده بود
[ترجمه ترگمان]ظاهرا آقای tares در اواخر هفته گذشته بازنشسته شد
[ترجمه گوگل]ظاهرا آقای تارس در پایان هفته گذشته بازنشسته شد
2. Apparently Mr Tares retired at the end of last week. Easter eggs in all the windows now, expensive.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا آقای tares در آخر هفته بازنشسته شده در تمام پنجره ها تخم مرغ های عید پاک است
[ترجمه گوگل]ظاهرا آقای تارس در پایان هفته گذشته بازنشسته شد تخم مرغ عید پاک در تمام پنجره ها، گران است
3. Increasing tare without restricting routes a fundamental error.
[ترجمه ترگمان]افزایش tare بدون محدود کردن مسیرها یک خطای اساسی است
[ترجمه گوگل]افزایش تار بدون محدود کردن مسیرها یک خطای اساسی است
4. They weighed 57 tons each, tare.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر کدام ۵۷ تن وزن داشتند
[ترجمه گوگل]آنها 57 تن وزن داشتند
5. Net or Tare weight: Weight of goods without the packaging or container.
[ترجمه ترگمان]وزن خالص و یا tare: وزن کالا بدون بسته بندی و یا ظرف
[ترجمه گوگل]وزن خالص یا چربی وزن کالاها بدون بسته بندی یا ظرف
6. Net Weight: the gross weight less tare.
[ترجمه ترگمان]وزن خالص: وزن ناخالص کم تر
[ترجمه گوگل]وزن خالص وزن ناخالص کم تر است
7. Weight: including tare weight and net weight.
[ترجمه ترگمان]وزن: شامل وزن tare و وزن خالص
[ترجمه گوگل]وزن شامل وزن خالص و وزن خالص
8. Please old not omit mention the tare and gross weight In addition to the net.
[ترجمه ترگمان]لطفا نام tare و وزن ناخالص را علاوه بر تور ذکر نکنید
[ترجمه گوگل]لطفا قدیمی ها را حذف نکنید اشاره به وزن خالص و وزن ناخالص علاوه بر خالص
9. Tare panda, my favourite! These stickers are in one set. Not easy to collect.
[ترجمه ترگمان]پاندا tare، محبوب من! این stickers یه تله ست جمع کردن کار آسونی نیست
[ترجمه گوگل]پاندای تار، مورد علاقه من! این برچسب ها در یک مجموعه قرار دارند جمع آوری آسان نیست
10. Until we find clubs for Tare and Inzaghi we wont make any forward signings ( according to Lotito ) .
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که برای tare و Inzaghi چوب پیدا نکنیم، از خریده ای پیش رو (به گزارش Lotito)استفاده نخواهیم کرد
[ترجمه گوگل]تا زمانی که ما باشگاه های Tare و Inzaghi را پیدا نکنیم، ما هر گونه امضای قراردادی را (با توجه به Lotito) انجام می دهیم
11. Tare: the weight of cotton's packaging materials.
[ترجمه ترگمان]tare: وزن مواد بسته بندی کتان
[ترجمه گوگل]وزن مواد بسته بندی پنبه را از بین ببرید
12. The principles outlined above for getting the tare weight of containers should be applied.
[ترجمه ترگمان]اصولی که در بالا برای دریافت وزن tare کانتینرها مشخص شده اند باید اعمال شوند
[ترجمه گوگل]اصول ذکر شده در بالا برای گرفتن وزن بسته بندی ظروف باید اعمال شود
13. A third method evaluating the tare and interference, sometimes employed where an image system is impracticable.
[ترجمه ترگمان]روش سومی که the و تداخل را ارزیابی می کند، گاهی اوقات در جایی بکار می رود که یک سیستم تصویر غیرعملی است
[ترجمه گوگل]یک روش سوم برای ارزیابی تار و تداخل، گاهی اوقات مورد استفاده قرار می گیرد که یک سیستم تصویر غیر عملی است
14. The partnership of Royal, Simon, and Tare sells its business to the North Corporation.
[ترجمه ترگمان]شراکت رویال، سایمون، و tare تجارت خود را به شرکت نورث می فروشد
[ترجمه گوگل]مشارکت سلطنتی، سیمون و تار، تجارت خود را به شرکت شمالی منتقل می کند