1. their scandalous treatment of racial and religious minorities
رفتار شرم آور آنها با اقلیت های نژادی و مذهبی
2. The project was denounced as a scandalous waste of public money.
[ترجمه ترگمان]این پروژه به عنوان یک هدر رسوا کننده پول عمومی محکوم شد
[ترجمه گوگل]این پروژه به عنوان اتلاف هولناک پول عمومی محکوم شد
3. He spoke of scandalous corruption and incompetence.
[ترجمه ترگمان]درباره فساد و بی کفایتی سخن می گفت
[ترجمه گوگل]او از فساد و فساد رسوایی صحبت کرد
4. She insisted that every scandalous detail of the story had been manufactured.
[ترجمه ترگمان]او تاکید کرد که تمام جزئیات آن داستان ساخته شده است
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که هر جزئیات اسطوره ای از داستان تولید شده باشد
5. There was a dramatic sequel to last Thursday's scandalous revelations when the minister for trade suddenly announced his resignation.
[ترجمه ترگمان]در زمانی که وزیر تجارت ناگهان استعفای خود را اعلام کرد، یک نسخه نمایشی از revelations افتضاح آمیز روز پنج شنبه گذشته وجود داشت
[ترجمه گوگل]پس از آنکه وزیر تجارت ناگهان استعفای خود را اعلام کرد، عاقبت جالبی بود که در آخرین اعلامیه های رسوائی پنج شنبه وجود داشت
6. It is absolutely scandalous that a fantastic building like this is just left to rot away.
[ترجمه ترگمان]واقعا افتضاح است که یک ساختمان فوق العاده مثل این فقط از بین برود
[ترجمه گوگل]کاملا شگفت انگیز است که یک ساختمان فوق العاده مانند این است که فقط به پوسیدن دور
7. It's scandalous that you still haven't been paid.
[ترجمه ترگمان]It که هنوز پول ندادی
[ترجمه گوگل]این رسوائی است که شما هنوز پرداخت نشده اید
8. The decision is nothing short of scandalous.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم چیزی جز رسوایی نیست
[ترجمه گوگل]این تصمیم چیزی جز رسوایی نیست
9. It is scandalous that he has not been punished.
[ترجمه ترگمان]رسواکننده است که او تنبیه نشده است
[ترجمه گوگل]این رسوا کننده است که او مجازات نشده است
10. The revelation of his scandalous past led to his resignation.
[ترجمه ترگمان]افشای گذشته scandalous منجر به استعفای او شد
[ترجمه گوگل]کشف گذشته افسارگویی او منجر به استعفای وی شد
11. She deplored his scandalous actions.
[ترجمه ترگمان]او از کاره ای رسواکننده خود پشیمان بود
[ترجمه گوگل]او اعمال رسوائی خود را از دست داد
12. For both sides to this scandalous transaction there is a bottom line.
[ترجمه ترگمان]برای هر دو طرف این تراکنش شرم آور یک خط پایین وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای هر دو طرف به این معامله اسرارآمیز یک خط پایین وجود دارد
13. But this is totally scandalous, Stella, and you know it.
[ترجمه ترگمان]اما این واقعا scandalous استلا و تو هم اینو میدونی
[ترجمه گوگل]اما این کاملا رسوایی دارد، استلا، و شما آن را می دانید
14. Twenty years ago, it was scandalous when a baseball pitcher named Wayne Garland signed for $ 200, 000 a year.
[ترجمه ترگمان]بیست سال پیش در زمانی که یک توپ بیسبال به نام وین گارلند به مبلغ ۲۰۰ هزار دلار در سال به امضا رسید، افتضاح بود
[ترجمه گوگل]بیست سال پیش، زمانی که یک کاسه بیسبال به نام وین گارلند به مبلغ 200، 000 دلار در سال به امضا رسید، رسوا شد
15. It leads to death and a scandalous murder inquiry which threatens to expose some dark secrets.
[ترجمه ترگمان]این کار منجر به مرگ و یک بازجویی رسواکننده است که تهدید به افشای سری رازهای پشت پرده می شود
[ترجمه گوگل]این منجر به مرگ و تحقیق قتل عام می شود که تهدید می کند برخی از اسرار تاریک را افشا کند