کلمه جو
صفحه اصلی

scentless


معنی : فاقد بو
معانی دیگر : فاقد بو

انگلیسی به فارسی

فاقد بو


بی عاطفه، فاقد بو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of scent.
متضاد: odoriferous, odorous

• lacking a scent, odorless

مترادف و متضاد

فاقد بو (صفت)
scentless

جملات نمونه

1. Although the plants are dowdy looking and scentless during the day, at dusk they suddenly release a powerful ravishing scent.
[ترجمه ترگمان]اگر چه این گیاهان در طول روز در حال looking و scentless هستند، در هنگام غروب، ناگهان یک رایحه دلربا قدرتمند را منتشر می کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه گیاهان در طول روز به دنبال و بی عاطفه هستند، در غروب خورشید آنها ناگهان یک عطر و طعم قدرتمند را منتشر می کنند

2. Being scentless and colourless, water has no product image at all.
[ترجمه ترگمان]آب scentless و بی رنگ است، آب هیچ تصویر محصول ندارد
[ترجمه گوگل]آب بدون رنگ و بی رنگ، آب هیچ تصویر محصولی ندارد

3. Where thy mates of the garden lie scentless and dead.
[ترجمه ترگمان]جایی که رفقای تو این باغ فاقد بو و فاقد بو هستند
[ترجمه گوگل]کوهنوردان خود را از بیابان بیرون آورده و مرده اند

4. The leaves of West Indian varieties are scentless, while Guatemalan types are rarely anise-scented and have medicinal use.
[ترجمه ترگمان]برگ های گونه های هندی غربی scentless هستند در حالی که انواع گواتمالا به ندرت anise - معطر هستند و کاربردهای دارویی دارند
[ترجمه گوگل]برگ گیاهان غربی هند بدون عطر و بوی نامطبوع است، در حالی که انواع گواتمالا به ندرت عطر و طعم دارند و مصرف می کنند

5. Fame is the scentless sunflower.
[ترجمه ترگمان]شهرت گل آفتابگردان scentless است
[ترجمه گوگل]شهرت آفتابگردان بدون عطر است

6. The participants were asked to sniff a jar containing either one of the three odours or the scentless oil, and then press a button to indicate whether they thought the jar smelled of anything.
[ترجمه ترگمان]از شرکت کنندگان خواسته شد که یک شیشه حاوی هر کدام از سه بو یا روغن scentless را بو کنند و سپس دکمه ای را فشار دهند تا نشان دهند که آیا فکر می کنند شیشه هیچ چیزی را بوی داده است یا نه
[ترجمه گوگل]از شرکت کنندگان خواسته شد که یک یخچال حاوی یکی از سه بوی یا روغن بی عطر را بشکنند و سپس یک دکمه برای نشان دادن اینکه آیا آنها فکر کردند که شیشه هر چیزی را بوی خود می اندازد

7. The present invention has the advantages of high elasticity, plasticity, high intension, innocuous, scentless, low-temperature flexibility and age resistant performance.
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود مزایای انعطاف پذیری بالا، پلاستیسیته، intension بالا، بی ضرر، انعطاف پذیری دما پایین و کارایی مقاوم در برابر زمان را دارد
[ترجمه گوگل]اختراع حاضر دارای مزایای انعطاف پذیری بالا، پلاستیک، انعطاف پذیری بالا، بی خطر، بی عیب و نقص، انعطاف پذیری کم دمای و عملکرد مقاوم در برابر سن است

8. Thus kindly I scatter Thy leaves o 'er the bed Where thy mates of the garden Lie scentless and dead.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب من برگ های تو را روی تخت می گذارم، جایی که رفقای تو این باغ فاقد بو و فاقد بو هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین مهربانی می کنم برگ های تو را پهن می کنم کوهنوردان خود را بی عاطفه و مرده می بینم


کلمات دیگر: