کلمه جو
صفحه اصلی

rasure


معنی : زدودگی، تراش
معانی دیگر : خراش، خراشیدگی

انگلیسی به فارسی

(قدیمی) تراش، خراش، زدودگی، خراشیدگی


انگلیسی به انگلیسی

• erasure, elimination, obliteration, effacement

مترادف و متضاد

زدودگی (اسم)
elimination, clearance, rasure

تراش (اسم)
scratch, shaving, shave, excoriation, rasure, exfoliation


کلمات دیگر: