کلمه جو
صفحه اصلی

tattered


معنی : ژنده پوش، رشته رشته
معانی دیگر : ژنده، مندرس، پاره پوره، (کاشانی) وشگوا، دارای جامهی مندرس، خنزر پنزری

انگلیسی به فارسی

ژنده، مندرس، پاره پوره، (کاشانی) وشگوا


ژنده پوش، دارای جامهی مندرس، خنزر پنزری


تکه تکه شده، ژنده پوش، رشته رشته


انگلیسی به انگلیسی

• worn, shredded
tattered material or paper is torn or crumpled.
a tattered idea, hope, plan, or organization has been badly damaged or has failed completely.

مترادف و متضاد

ژنده پوش (صفت)
clothed in rags, tattered, tag-rag

رشته رشته (صفت)
tattered, thready

shredded


Synonyms: badly dressed, badly worn, battered, broken, dilapidated, frayed, frazzled, full of holes, in rags, in shreds, in tatters, moth-eaten, poorly made, ripped, rugged, scraggy, seedy, shabby, shaggy, shoddy, threadbare, torn, torn to pieces, unkempt


جملات نمونه

1. tattered pants
شلوار مندرس

2. He was wearing a tattered coat.
[ترجمه ترگمان]کت پاره پاره پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او پوشیدن یک کت خزنده داشت

3. He fled wearing only a sarong and a tattered shirt.
[ترجمه ترگمان]او فقط یک لباس sarong و یک پیراهن پاره پاره به تن داشت
[ترجمه گوگل]او فرار کرد و تنها یک سارنگ و یک پیراهن خرد شد

4. His shirt hung in tattered ribbons.
[ترجمه ترگمان]پیراهنش در روبان های پاره پاره آویزان بود
[ترجمه گوگل]پیراهن او در روبان های خرد شده آویزان شده است

5. A tattered flag hung from the roof of the burnt - out building.
[ترجمه ترگمان]یک پرچم پاره پاره از بام ساختمان سوخته آویزان بود
[ترجمه گوگل]پرچم برافراشته شده از پشت بام ساختمان سوزانده شده

6. All he had on was a pair of tattered shorts.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که داشت یک شلوارک پاره پوره بود
[ترجمه گوگل]همه او در حال بود یک جفت شلوار تیز شده بود

7. He produced a tattered envelope from his pocket.
[ترجمه ترگمان]او پاکتی را از جیبش بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او یک پاکت تکه ای از جیبش گذاشت

8. In her hand was a tattered old photograph.
[ترجمه ترگمان]در دستش عکس کهنه پاره پوره بود
[ترجمه گوگل]در دست او عکسی قدیمی از بین رفته بود

9. An old woman in tattered clothes walked down the street pushing a dilapidated pram.
[ترجمه ترگمان]پیرزنی با لباس های پاره و مندرس از خیابان گذشت
[ترجمه گوگل]یک پیرمرد در لباس های خرد شده در خیابان راه می رفت و یک ماشین لباسشویی را می کشید

10. A guy in tattered cut-offs and garish sport shirt stands on a rock, brandishing a sword above his head.
[ترجمه ترگمان]مردی با لباس ژنده پاره و لباس ورزشی پر زرق و برق روی سنگی می ایستد و یک شمشیر بالای سر او تکان می دهد
[ترجمه گوگل]یک مرد در پیراهن های خرد شده و پیراهن ورزشی صاف بر روی یک سنگ قرار دارد و شمشیری را بالای سرش می کشد

11. The shepherd poured some wine from a tattered straw flask into four greasy tumblers and the men sat at the oil-cloth-covered table.
[ترجمه ترگمان]چوپان مقداری شراب را از یک قمقمه پر کاهی در آورد و چهار استکان روغنی که روی میز چیده بودند نشسته بودند
[ترجمه گوگل]چوپان برخی از شراب را از یک فلاسک کاه خرد شده ریختند و به چهار چاقوی چرب تبدیل شدند و مردانی که در میز شیشه ای با روغن پارچه نشسته بودند

12. Old tattered flags hung from the ceiling, their patterns long since faded into the air.
[ترجمه ترگمان]پرچم های کهنه کهنه از سقف آویزان شده بودند و از آن زمان تا به حال در هوا ناپدید شده بودند
[ترجمه گوگل]پرچم های قدیمی پرتقال از سقف آویزان شده اند، الگوهای آنها از زمانی که از هوا فرو رفته اند

13. A man in tattered blue dungarees was busy in the garage.
[ترجمه ترگمان]مردی که شلوار تنگ آبی پوشیده بود در گاراژ مشغول بود
[ترجمه گوگل]یک مرد در آجیل آبی رنگ شده در گاراژ مشغول بود

14. She was dressed poorly in a tattered knit sweater and a shapeless skirt.
[ترجمه ترگمان]او لباس کهنه و مندرس پوشیده بود و یک دامن بی شکل به تن داشت
[ترجمه گوگل]او در یک ژاکت گره خورده و یک دامن بی شکل لباس ضعیفی داشت

پیشنهاد کاربران

You need a sewing machine
The woman is tattered
چرخ خیاطی لازم داری
زن خدمتکار پاره

تکه پاره، پاره پوره، کهنه، مندرس
shredded
ripped
ragged
Old and torn
Worn

The man in the tattered shirt held a • butcher knife in his right hand

• He pulled up the tattered shade

از هم پاشیده


کلمات دیگر: