1. negotiating with them is tantamount to a de facto recognition of their government
مذاکره با آنها به مثابه به رسمیت شناسی بالفعل دولت آنها است.
2. among them, shaking hands was tantamount to a pledge of marriage
در میان آنان دست فشردن به منزله ی قول ازدواج بود.
3. any violent crossing of the border will be tantamount to a declaration of war
هرگونه عبور خشونت آمیز از مرز به منزله ی اعلان جنگ خواهد بود.
4. The King's request was tantamount to a command.
[ترجمه ترگمان]درخواست پادشاه به مثابه دستوری بود
[ترجمه گوگل]درخواست شاه به معنای یک فرمان بود
5. To leave a dog home alone is tantamount to cruelty.
[ترجمه ترگمان]ترک کردن یک سگ به تنهایی برابر با بی رحمی است
[ترجمه گوگل]برای ترک سگ خانه به تنهایی معادل ظلم و ستم است
6. Her statement is tantamount to a confession of guilt.
[ترجمه ترگمان]بیانیه او برابر با اعتراف به گناه است
[ترجمه گوگل]بیانیه او معادل اعتراف گناه است
7. If he resigned it would be tantamount to admitting that he was guilty.
[ترجمه امیرمحمد] اگر او استعفا میداد به منزله این بود که بپذیرد گناهکار است
[ترجمه ترگمان]اگر استعفا داده بود، این بود که قبول کند گناهکار است
[ترجمه گوگل]اگر او استعفا داد، معادل آن است که می پذیرد که او مجرم است
8. In safe seats selectionist tantamount to election.
[ترجمه ترگمان]در صندلی های راحتی، selectionist برابر با انتخابات است
[ترجمه گوگل]در انتخاب صندوق های امن انتخابات
9. Journalists argued that the law was tantamount to censorship.
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران مدعی بودند که این قانون برابر با سانسور است
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاران استدلال کردند که این قانون به معنی سانسور است
10. A simple error of judgement was tantamount to artistic suicide.
[ترجمه ترگمان]خطای ساده قضاوت در حکم خودکشی هنری بود
[ترجمه گوگل]یک خطای ساده قضاوت به معنای خودکشی هنری است
11. Critics say the arrangement is tantamount to a dictatorship.
[ترجمه ترگمان]منتقدان می گویند که این قرارداد به مثابه دیکتاتوری است
[ترجمه گوگل]منتقدان می گویند این ترتیبات معادل یک دیکتاتوری است
12. This has been distorted in the press as tantamount to planning violent attacks on the summit.
[ترجمه ترگمان]این موضوع در مطبوعات به اندازه برنامه ریزی حملات خشونت آمیز در این نشست تحریف شده است
[ترجمه گوگل]این در مطبوعات تحریف شده است که معادل برنامه ریزی حملات خشونت آمیز به نشست است
13. He considered it an impossible feat, tantamount to asking for eighteen miracles in a row.
[ترجمه ترگمان]او این کار را یک شاهکار غیرممکن می دانست، tantamount بود که از هیجده معجزه در یک ردیف تقاضا کند
[ترجمه گوگل]او آن را یک عمل غیرممکنی دانست، معادل درخواست هجده معجزه در یک ردیف است
14. For campaign strategists, this was tantamount to spinning straw into gold.
[ترجمه ترگمان]برای استراتژیست ها جهت مبارزه، این به مثابه تبدیل کاه به طلا بود
[ترجمه گوگل]برای استراتژیست های مبارزات انتخاباتی، این به معنی چرخش کاه به طلا بود