کلمه جو
صفحه اصلی

rainy


معنی : تر، بارانی، پر باران، رگبار گرفته
معانی دیگر : باران زا، باران آور، خیس باران، خیس ( به خاطر باران)، باران زده

انگلیسی به فارسی

بارانی، پر باران، خیس، تر، رگبار گرفته


بارانی، پر باران، تر، رگبار گرفته


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: rainier, rainiest
مشتقات: rainily (adv.), raininess (n.)
• : تعریف: characterized by or having rain.
متضاد: rainless

- rainy weather
[ترجمه ترگمان] هوای بارانی
[ترجمه گوگل] هوای بارانی

• characterized by rain falling from the clouds
if it is rainy, it is raining a lot.
if you are saving something for a rainy day, you are saving it until a time when you might need it.

مترادف و متضاد

تر (صفت)
watery, humid, wet, soggy, moist, dewy, rainy

بارانی (صفت)
juicy, wet, drippy, rainy, pluvial

پر باران (صفت)
rainy, pluvial, pluvious

رگبار گرفته (صفت)
rainy

جملات نمونه

1. rainy clouds
ابرهای باران زا

2. rainy weather
هوای بارانی

3. the rainy season
فصل بارانی

4. the rainy season is long, spreading over five months
فصل باران دراز است و پنج ماه ادامه دارد.

5. this rainy weather is beginning to bug me
این هوای بارانی کم کم دارد مرا کلافه می کند.

6. a gray rainy day
روز بارانی و دلگیر

7. a rotten rainy day
یک روز بد بارانی

8. during the rainy season the whole place is awash
در فصل بارانی آب همه جا را فرا می گیرد.

9. the continuance of rainy weather
ادامه ی هوای بارانی

10. save for a rainy day
برای روز مبادا ذخیره کردن

11. to save money for a rainy day
برای روز مبادا پول اندوختن

12. it is meant to be worn on rainy days
برای پوشیدن در روزهای بارانی است.

13. On rainy days, we play games in the gym.
[ترجمه ترگمان]در روزه ای بارانی، ما در سالن ورزش بازی می کنیم
[ترجمه گوگل]در روزهای بارانی، ما در باشگاه بازی می کنیم

14. The rainy days always depress me.
[ترجمه ترگمان]روزه ای بارونی همیشه منو افسرده می کنه
[ترجمه گوگل]روزهای بارانی همیشه من را خفه می کنند

15. The rainy season in the Andes normally starts in December.
[ترجمه ترگمان]فصل بارندگی در کوه های آند در ماه دسامبر آغاز می شود
[ترجمه گوگل]فصل بارانی در آند به طور معمول در دسامبر شروع می شود

16. Have you harvested your crops? It'll be rainy season.
[ترجمه ترگمان]آیا crops را برداشت کرده اید؟ فصل بارانی خواهد بود
[ترجمه گوگل]آیا محصولات خود را برداشتید؟ فصل بارانی خواهد بود

17. In spite of rainy weather,they laid to at the building site.
[ترجمه ترگمان]با وجود هوای بارانی، آن ها به محل ساختمان رسیدند
[ترجمه گوگل]به رغم بارش باران، آنها در محل ساختمان قرار گرفتند

18. Umbrella and raincoats are what people need in rainy days.
[ترجمه ترگمان]چتر و کت بارانی چیزی هستند که مردم در روزه ای بارانی به آن نیاز دارند
[ترجمه گوگل]چتر و بارانی که مردم در روزهای بارانی نیاز دارند

19. The rainy weather would hold for a week.
[ترجمه ترگمان]هوای بارانی یک هفته دوام می آورد
[ترجمه گوگل]آب و هوای بارانی یک هفته طول خواهد کشید

rainy weather

هوای بارانی


rainy clouds

ابرهای باران‌زا


پیشنهاد کاربران

خیس

بارانی

بارونی بارگران زا
خیس شدن

pouring=very rainy


کلمات دیگر: