کلمه جو
صفحه اصلی

tastily


معنی : بطور خوش مزه
معانی دیگر : بطور خوش مزه

انگلیسی به فارسی

بطور خوش مزه


خوشمزه، بطور خوش مزه


انگلیسی به انگلیسی

• deliciously, appetizingly; in good taste

مترادف و متضاد

بطور خوش مزه (قید)
tastily

جملات نمونه

1. The green tea not only tastily stimulates, but can also go greasy . . . Therefore, I unify these fragmentary knowledge, has decided a diet plan for oneself.
[ترجمه ترگمان]چای سبز نه تنها tastily را تحریک می کند بلکه میتوان آن را چرب کرد بنابراین، من این دانش fragmentary را متحد می کنم، تصمیم رژیم غذایی برای خود گرفته ام
[ترجمه گوگل]چای سبز نه تنها به طرز محسوسی تحریک می کند بلکه می تواند چرب نیز باشد بنابراین، من این دانش انحصاری را یکپارچه می کنم، یک رژیم غذایی را برای خودش تعیین کرده است

2. Appropriate: Feed less acrimony, much acid is sweet tastily food.
[ترجمه ترگمان]مناسب: به تندی تغذیه کنید، بیشتر اسید غذای خوش مزه و شیرین است
[ترجمه گوگل]خوراک مناسب، زردچوبه، اسید استیک، غذای خوشمزه است

3. Flavor tastily, rich in vitamins A, C, antipyretic sputum, blocking the prevent constipation.
[ترجمه ترگمان]Flavor tastily، غنی از ویتامین A، C، antipyretic بزاق، مانع از یبوست می شود
[ترجمه گوگل]طعم و مزه، غنی از ویتامین های A، C، خلط تب خال، جلوگیری از یبوست جلوگیری می کند

4. The meal was tastily cooked.
[ترجمه ترگمان]غذا پخته می شد
[ترجمه گوگل]غذا خوشمزه بود

5. Folk prescription 3: Assorted salad, it is green vegetables for the most part, taste tastily, benefit at reducing weight.
[ترجمه ترگمان]تجویز محلی ۳: assorted سالاد، سبزیجات سبز بیشتر از سبزیجات است، که از کاهش وزن بهره مند هستند
[ترجمه گوگل]نسخه ی طبیعی 3 سالاد یک مرتبه، سبزیجات سبز در بیشتر قسمت ها، به طعم مزه، در کاهش وزن کمک می کند

6. After the brew, form beauty, flowers, tea are sweet flavor tastily, aftertaste deg.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه فن، زیبایی، گل، چای و چای را شکل می دهند، tastily deg (aftertaste deg)
[ترجمه گوگل]بعد از دم، فرم زیبایی، گل ها، چای را با طعم شیرین به شما عطا می کنند، بعد از گل دهی

7. In so much fruit, what has nutrition most, most tastily ?
[ترجمه ترگمان]در این همه میوه، چه چیزی بیشتر از همه تغذیه می کند؟
[ترجمه گوگل]در میوه های زیاد، چه چیزی بیشتر از غذا و خوشمزه تر است؟

8. As to Shang Pin, avoid the edible of tall caloric hoosh and skilly, change with light weak, tastily wax gourd, towel gourd or bamboo shoot soup. . . etc give priority to.
[ترجمه ترگمان]همانند to پین، از خوردن خوردنی of بالا و skilly اجتناب کنید، با نور ضعیف نور، gourd موم tastily، کدو towel و یا سوپ خوری بامبو، و غیره اولویت دهید
[ترجمه گوگل]با توجه به شانگ پین، از مواد خوراکی با طعم کالری و چربی زیاد جلوگیری کنید، با نور ضعیف، گوشت خوار طعم دار، حوله گورود یا سوپ بامبو را تغییر دهید و غیره را به اولویت به

9. This product the pale golden brown, clear transparent, with elegant vegetables joss-stick, flowers, fruit with oak fusion perfect, exquisite and refined, soft taste tastily, typical unique style.
[ترجمه ترگمان]این محصول قهوه ای کمرنگ و شفاف، با سبزیجات ظریف، چوب، گل، میوه با ترکیب بلوط کامل، عالی و ظریف، ظریف و ظریف، سبک منحصر به فرد خاص است
[ترجمه گوگل]این محصول قهوه ای مایل به قرمز طلایی، روشن شفاف، با سبزیجات ظریف چوب، گل، میوه با بلوط بلوط کامل، نفیس و تصفیه شده، طعم نرم با طعم و مزه، سبک معمول منحصر به فرد

10. The simplest way is it is it in boiling water scald, cheer, saline cold and dressed with sause, faint scent slips fragile, very tastily .
[ترجمه ترگمان]ساده ترین راه این است که آن را در آب جوش بیاورند و با آب جوش بیاورند، عرق کنند، سرم را سرد کنند و با عطر ضعیف، عطر ضعیف، ضعیف و شکننده شوند
[ترجمه گوگل]ساده ترین راه این است که آن را در آب جوش آب پاش، تشویق، نمک سرد و لباس پوشیدن سوز، ضعف عطر و طعم شکننده، بسیار خوشمزه است

11. Her lunch is fortunately mensal the verdure that go up tastily what salad can be her gluttonous is small " error " adjust slightly.
[ترجمه ترگمان]ناهار او خوشبختانه به خاطر verdure است که به tastily تبدیل می شود و سالاد می تواند gluttonous او باشد \"خطای\" کوچک است
[ترجمه گوگل]ناهار او خوشبختانه مرسوم است به ارغوانی که به طرز معجزه آسایی بالا می رود چه سالاد می تواند او را ناراحت کند کوچک 'خطا' تنظیم کمی

12. The Shangse that lowing cloth pulls tea is bright red, flavor tastily downy, the belt is beautiful sweet, acerbity taste is less.
[ترجمه ترگمان]The که پارچه را تیمار می کند قرمز روشن، عطر tastily کرک دار، کمربند زیبا و شیرین است و طعم شیرین آن کم تر است
[ترجمه گوگل]شانگهای که پارچه های چسبیده چای را می کشد، قرمز روشن است، عطر و طعم خوش طعم نازک، کمربند زیبای شیرین، طعم تلخ کم است

13. Because each kind of sliced meat uses fresh Tang Tangshou, incites exceptionally tastily tenderly delicious, the whole family north and south are all suitable.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هر نوع گوشت بریده شده از تانگ Tangshou، به طور استثنایی خوش مزه و خوش مزه است، تمام خانواده شمال و جنوب همگی مناسب هستند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که هر نوع گوشت بریده شده از تانگ تانگشو تازه استفاده می کند، به طرز شگفت انگیزی خوشمزه است، تمام خانواده های شمال و جنوب همه مناسب هستند

14. Has the special rich fragrance, the feeling in the mouth like abalone, extremely lubricates tastily .
[ترجمه ترگمان]عطر غنی خاصی دارد، احساسی که در دهان مانند صدف abalone، extremely lubricates، وجود دارد
[ترجمه گوگل]دارای عطر و بوی ویژه است، احساس در دهان مانند انگشت شستشو، بسیار خوشمزه است


کلمات دیگر: