کلمه جو
صفحه اصلی

patronizing


معنی : سایه دار

انگلیسی به فارسی

حامی، سایه دار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: patronizingly (adv.)
• : تعریف: showing or suggesting an offensively superior or condescending manner.
مشابه: supercilious

- a patronizing sneer
[ترجمه ترگمان] پوزخندی حاکی از غرور و بیزاری
[ترجمه گوگل] یک سرزنش محرمانه

• arrogant, condescending, showing an aggressively superior manner (also patronising)
if someone is patronizing, they speak or behave towards you in a way which seems friendly, but which shows that they think they are superior to you; used showing disapproval.

مترادف و متضاد

سایه دار (صفت)
somber, sombre, shady, patronizing, shadowy, protecting

جملات نمونه

1. i have been patronizing this store for years
من سال هاست از این مغازه خرید می کنم.

2. I found his tone rather patronizing.
[ترجمه ترگمان]لحن صدایش کمی متکبر بود
[ترجمه گوگل]من تن لحظه ای را پیدا کردم

3. The voice was patronizing and affected, the accent artificial.
[ترجمه ترگمان]لحن صدایش آمرانه و ساختگی بود و لهجه اش ساختگی بود
[ترجمه گوگل]صدای حامی و تحت تاثیر قرار گرفت، لهجه مصنوعی

4. The program focuses on kids' interests without patronizing them.
[ترجمه ترگمان]این برنامه بر روی منافع کودکان بدون حمایت از آن ها تمرکز می کند
[ترجمه گوگل]این برنامه در مورد منافع بچه ها بدون حمایت از آنها تمرکز دارد

5. I don't mean to sound patronizing.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم متکبر به نظر برسم
[ترجمه گوگل]منظورم این نیست که صدای مراسم تدفین داشته باشم

6. Burke's response seemed a little patronizing, though he undoubtedly hadn'tintended it that way.
[ترجمه ترگمان]جواب آقای بروک کمی متکبر به نظر می رسید، هرچند بدون شک این طور فکر نکرده بود
[ترجمه گوگل]پاسخ بورک به نظر می رسید کمی حامی، هر چند که بدون شک به آن راه را نداشت

7. It's that patronizing tone of hers that I can't bear.
[ترجمه ترگمان]این همان لحن patronizing است که من نمی توانم تحمل کنم
[ترجمه گوگل]این است که از لحاظ پرطرفدار آن است که من نمی توانم تحمل کنم

8. He's always very patronizing towards my mother.
[ترجمه ترگمان]اون همیشه با مادرم مهربون بود
[ترجمه گوگل]او همیشه نسبت به مادرم حامله شده است

9. To its critics, "affirmative action" is seen as patronizing to women and minorities.
[ترجمه ترگمان]برای منتقدان آن، \"اقدام ایجابی\" به عنوان patronizing به زنان و اقلیت ها به شمار می رود
[ترجمه گوگل]منتقدان خود، 'اقدام مثبت' به عنوان محافظان برای زنان و اقلیت ها دیده می شود

10. What exactly did he see in this patronizing little squirt?
[ترجمه ترگمان]دقیقا تو این فواره کوچیک چه چیزی دیده؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی او را در این سرنگ کوچکی نگاه کرد؟

11. Love is not patronizing and charity isn't about pity, it is about love. Charity and love are the same - with charity you give love, so don't just give money but reach out your hand instead. Mother Teresa
[ترجمه ترگمان]عشق، بخشندگی نیست و خیریه در مورد ترحم نیست، بلکه در مورد عشق است صدقه و عشق همان صدقه است که شما به عشق می دهید، پس فقط پول ندهید، اما به جای آن دست تان را دراز کنید مادر ترزا
[ترجمه گوگل]عشق حامی نیست و خیرخواهی در مورد تاسف نیست، در مورد عشق است خیریه و عشق همانند هستند - با خیریه ای که به عشق می دهید، فقط پولی نیست بلکه دست خود را به دست می آورید مادر ترزا

12. Her tone is wifely, concerned, but not patronizing.
[ترجمه ترگمان]لحن صدایش هم مثل wifely، اما نه متکبر
[ترجمه گوگل]تن او صاف، نگران است، اما نه حامی

13. These measures increased the sometimes petty and patronizing intervention of officials in poor families.
[ترجمه ترگمان]این اقدامات، مداخله کوچک و patronizing مقامات در خانواده های فقیر را افزایش داد
[ترجمه گوگل]این اقدامات مداخله گاه وحشیانه و مدافعان مقامات در خانواده های فقیر را افزایش داد

14. Under different circumstances, this would have sounded patronizing, a wilted bouquet tossed by a haughty victor.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که تحت شرایط مختلف، این حالت متکبر و متکبر به نظر می رسید، یک دسته گل پژمرده که با یک victor مغرورانه به آن برخورد کرده بود
[ترجمه گوگل]با توجه به شرایط مختلف، این امر می تواند حقه بازی، یک دسته گلوله ای که توسط یک پیروزی حیرت انگیز پرتاب می شود، صدا می زد

15. Olga seemed to be more patronizing than ever today.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که اولگا از همیشه patronizing است
[ترجمه گوگل]اولگا به نظر می رسید بیشتر از همیشه در حال حمایت است

پیشنهاد کاربران

افاده کننده

در مدیریت به معنای رفتار رئیس مآبانه است.

تحقیرآمیز

( طرز رفتار/برخورد ظاهراً ) دوستانه اما نشان دهنده برتری/خود بالاتر بینی

. E. g
I wish he wouldn't keep calling me "dear" - it's so patronizing!

مغرور
کوچک کننده
تحقیر کننده


کلمات دیگر: