1. scented paper
کاغذی که به آن عطر زده اند،کاغذ معطر
2. i scented something fishy going on
بو بردم که تقلبی در کار است.
3. I let my lungs fill with the scented air.
[ترجمه ترگمان]به ریه هایم اجازه دادم که هوا را با هوای عطرآگین پر کنند
[ترجمه گوگل]اجازه دهید رگهای من با هوای عطر پر شود
4. Lie back and luxuriate in the scented oil.
[ترجمه ترگمان] به پشت دراز بکش و به روغن معطر تکیه بده
[ترجمه گوگل]به عقب برگردید و در روغن عطر و طعم بکشید
5. Sublime music floats on a scented summer breeze to the spot where you lie.
[ترجمه ترگمان]شاه زاده در یک نسیم خنک تابستانی در محلی که شما دروغ می گویید، روی هوا شناور است
[ترجمه گوگل]موسیقی جادویی در یک نسیم تابستانه معطر به نقطه ای که در آن دروغ می گویند شناور می شود
6. The air was scented with spring flowers.
[ترجمه mohamadda333] هوا با بوی گل های بهاری خوش بو شده بود
[ترجمه ترگمان]هوا بوی گل بهاری می داد
[ترجمه گوگل]هوا با گل های بهار عطر می شود
7. The air was scented with the smell of pines.
[ترجمه ترگمان]بوی کاج می داد
[ترجمه گوگل]هوا با بوی عنکبوت ها بوجود آمد
8. These marks scented of being touched.
[ترجمه ترگمان] این نشونه ها از لمس شدن بو میدن
[ترجمه گوگل]این علائم از لمس احساس می شود
9. They garlanded the visitors with scented flowers.
[ترجمه ترگمان]با گل های معطر از the بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]آنها بازدیدکنندگان را با گل های معطر خریده اند
10. We scented danger and decided to leave.
[ترجمه ترگمان]ما احساس خطر کردیم و تصمیم گرفتیم از اینجا بریم
[ترجمه گوگل]ما احساس خطر کردیم و تصمیم گرفتیم ترک کنیم
11. She rubbed a scented oil into her hair.
[ترجمه ترگمان]روغن معطری را به موهایش مالید
[ترجمه گوگل]او یک روغن معطر را به موهایش مالید
12. The press had immediately scented a story.
[ترجمه ترگمان]مطبوعات بی درنگ داستانی را معطر ساخته بودند
[ترجمه گوگل]مطبوعات بلافاصله داستان را فریاد زدند
13. He massaged her back with scented oil.
[ترجمه ترگمان]با روغن خوشبو پشتش را ماساژ می داد
[ترجمه گوگل]او با روغن های معطر به او بازگشت
14. The white flowers are pleasantly scented.
[ترجمه ترگمان]گل های سفید بوی خوش عطر می دهند
[ترجمه گوگل]گل های سفید خوش طعم هستند
15. I scented that all was not well.
[ترجمه ترگمان]احساس کردم که همه چیز خوب نیست
[ترجمه گوگل]من عطر و بوی خوبی بود