کلمه جو
صفحه اصلی

readiness


معنی : امادگی
معانی دیگر : آمادگی، حاضر بودن، آسانی، سهولت

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the state of being willing, available, or ready.
مشابه: alacrity

(2) تعریف: facility; ease.
مشابه: ease

• preparedness, willingness; promptness, quickness
readiness is the state of being prepared for something.
your readiness to do something is your willingness to do it.

مترادف و متضاد

Antonyms: discouragement, unpreparedness


امادگی (اسم)
susceptibility, penchant, preparation, vigilance, lurch, readiness, preparedness, tautness, predisposition

skill; eagerness


Synonyms: address, adroitness, alacrity, aptness, deftness, dexterity, dispatch, ease, eloquence, expedience, expedition, facility, fitness, fluency, good will, handiness, inclination, keenness, maturity, preparation, preparedness, promptitude, promptness, prowess, quickness, rapidity, ripeness, sleight, volubility, willingness


جملات نمونه

our readiness for a military confrontation

آمادگی ما برای یک برخورد نظامی


1. combat readiness
آمادگی رزمی

2. our readiness for a military confrontation
آمادگی ما برای یک برخورد نظامی

3. we reiterated our readiness for talks
ما آمادگی خود را برای مذاکرات تاکید کردیم.

4. They stacked the firewood in readiness for the evening campfire.
[ترجمه ترگمان]هیزم ها را برای آتش بازی شب آماده کردند
[ترجمه گوگل]آنها هیزم را در آمادگی برای آتش سوزی شبانه قرار دادند

5. He held his gun in readiness.
[ترجمه ترگمان]تفنگش را آماده نگه داشت
[ترجمه گوگل]او تفنگ خود را در آمادگی نگه داشت

6. There is too great a readiness to sneer at anything the Opposition does.
[ترجمه ترگمان]برای مسخره کردن هر چیزی که مخالفان انجام می دهند، آمادگی زیادی برای پوزخند زدن وجود دارد
[ترجمه گوگل]آمادگی بیش از حد برای سوء ظن در هر چیزی که مخالفت می کند وجود دارد

7. Readiness is all.
[ترجمه ترگمان]همه اش همین است
[ترجمه گوگل]آمادگی همه چیز است

8. The troops were in a state of combat readiness.
[ترجمه ترگمان]سربازان در حالت آماده باش جنگی بودند
[ترجمه گوگل]سربازان در حالت آمادگی رزمی بودند

9. Over half the people interviewed expressed their readiness to die for their country.
[ترجمه ترگمان]بیش از نیمی از افراد مصاحبه شده آمادگی خود برای مردن برای کشورشان را اعلام کردند
[ترجمه گوگل]بیش از نیمی از مصاحبه شونده ها، آمادگی خود را برای مرگ کشورشان اعلام کردند

10. Hungary has indicated its readiness to sign the treaty.
[ترجمه ترگمان]مجارستان آمادگی خود برای امضای پیمان را اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]مجارستان آمادگی خود را برای امضای معاهده اعلام کرده است

11. He is putting the accent on military readiness.
[ترجمه ترگمان]او دارد لهجه نظامی را آماده می کند
[ترجمه گوگل]او بر آمادگی نظامی تمرکز دارد

12. He answered all the questions with a readiness that startled everyone present.
[ترجمه ترگمان]او تمام سوالات را با لحنی آماده پاسخ داد که همه حاضران را از جا پراند
[ترجمه گوگل]او تمام مسائل را با آمادگی پاسخ داد که همه را در حال حاضر غافلگیر کرد

13. He stressed the government's readiness to take tough action against terrorists.
[ترجمه ترگمان]او بر آمادگی دولت برای اقدام سخت علیه تروریست ها تاکید کرد
[ترجمه گوگل]او بر آمادگی دولت برای اقدام شدید علیه تروریست ها تاکید کرد

14. British sources last night signalled their readiness to talk.
[ترجمه ترگمان]مقامات بریتانیایی شب گذشته از آمادگی خود برای صحبت خبر دادند
[ترجمه گوگل]منابع شب گذشته انگلیس شب گذشته اعلام آمادگی خود برای گفتگو کردند

15. As the time drew on, all stood in readiness.
[ترجمه ترگمان]همچنان که زمان می گذشت، همه آماده بودند
[ترجمه گوگل]همانطور که زمان در بر داشت، همه در آمادگی ایستاده بودند

پیشنهاد کاربران

readiness plan

امادگی

readiness ( noun ) = آماده، آمادگی/اشتیاق، تمایل

examples :
1 - her readiness to cooperate was an important factor in the investigation.
اشتیاق ( آمادگی ) او برای همکاری عامل مهمی در تحقیقات بود.
2 - his readiness to help people make him feel happy
اشتیاق او برای کمک به مردم باعث می شود او احساس خوشبختی کند.
3 - Everyone has doubts about their readiness for parenthood.
همه درباره آمادگی آنها برای پدر و مادر شدن شک دارند.
4 - The scaffolding has been put up in readiness for the repair work on the building.
داربست برای کار تعمیر ساختمان آماده شده است.
5 - Military readiness is the country’s overriding concern.
آمادگی نظامی دغدغه اصلی کشور است.

In readiness در دسترس


کلمات دیگر: