1. In France patois was spoken in rural, less developed regions.
[ترجمه ترگمان]در فرانسه، اهالی بومی در مناطق روستایی و کم تر توسعه یافته صحبت می کردند
[ترجمه گوگل]در فرانسه پاتوئیس در مناطق روستایی، کمتر توسعه یافته صحبت شد
2. He speaks the local patois.
[ترجمه ترگمان]اون با لهجه محلی محلی حرف میزنه
[ترجمه گوگل]او با زبان محلی سخن می گوید
3. The Latin words died, replaced by ones in patois.
[ترجمه ترگمان]کلمات لاتین died و با لهجه غلیظ و عوامانه جای گرفتند
[ترجمه گوگل]کلمات لاتین درگذشت، جایگزین آنهایی که در پاتوئیس بودند
4. His comprehension of the patois was total.
[ترجمه ترگمان]درک او از لهجه محلی لهجه محلی بود
[ترجمه گوگل]درک او از پاتوئیس کل بود
5. Patois was a success for the group in so far as they used it succinctly to communicate rejection of authority.
[ترجمه ترگمان]patois برای گروهی که تا کنون به طور مختصر از آن استفاده کرده اند برای برقراری ارتباط با قدرت موفق بوده است
[ترجمه گوگل]Patois برای این گروه موفقیت آمیز بود زیرا آنها به صورت مختصر برای ارتباط رد اقتدار استفاده کردند
6. Patois cannot be neglected if we wish to study the history and languages of Macao.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهیم تاریخ و زبان ماکائو را مطالعه کنیم، نمی توانیم نادیده بگیریم
[ترجمه گوگل]اگر بخواهیم تاریخ و زبانهای ماکاو را بخوانیم، نمیتواند از پاتوسیا نادیده بگیرد
7. As a patois, or colloquial, slang is permeated with rich local color and flavor.
[ترجمه ترگمان]زبان عامیانه، یا محاوره ای، دارای رنگ محلی غنی و طعم است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پاتوئیس یا اصطلاحی، عامیانه با رنگ محلی و طعم محلی غنی می شود
8. Its leaders and managers refuse to speak a polyglot language derived from the patois of lawyers, accountants, and pop psychologists.
[ترجمه ترگمان]رهبران و مدیران آن از صحبت کردن یک زبان چندزبانه که از زبان عامیانه مردم، حسابداران، و روانشناسان پاپ مشتق شده است، امتناع می کنند
[ترجمه گوگل]رهبران و مدیران آن از یک زبان چند زبانه مشتق شده از پدیده وکلا، حسابداران و روانشناسان پاپ سخن می گویند
9. When you actually stop and fink about what you just said, you say oh no, I slipped back into Patois.
[ترجمه ترگمان]وقتی که در واقع در مورد چیزی که گفتید توقف کنید، گفتید که اوه، نه، من دوباره به patois برگشتم
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما در واقع آنچه را که فقط گفتید متوقف می شوید و می گویید، می گویید، آه نه، من به پاتوسی برگشتم
10. Both neighborhoods had a strong spiritual sense, a different musical culture, unique foods, and unappreciated patois.
[ترجمه ترگمان]هر دو محله دارای یک حس معنوی قوی، یک فرهنگ موسیقی متفاوت، غذاهای منحصر به فرد و زبان unappreciated unappreciated بودند
[ترجمه گوگل]هر دو محله دارای معنای قوی معنوی، فرهنگی موسیقی متنوع، غذاهای منحصر به فرد و ناهنجاریهای ناخوشایند بودند
11. And then, protected against the pitfalls of this curious patois, you can book your ticket to Tokyo in complete confidence.
[ترجمه ترگمان]و بعد، با لهجه غلیظ و عوامانه مردم، می توانید بلیط خود را با اطمینان کامل به توکیو رزرو کنید
[ترجمه گوگل]و پس از آن، در برابر حوادث این حادثه کنجکاو محافظت شده، می توانید بلیط خود را به توکیو در اعتماد کامل ذخیره کنید
12. The West Country dialect smacks as much of the farmyard as the patois of the French peasant, or the even more deliberate drawl of the Texan cattleman.
[ترجمه ترگمان]لهجه دهاتی غربی با لهجه غلیظ دهقانان فرانسوی و یا حتی لحن کش دار of تگزاسی، بیشتر قسمت های مزرعه را به هم می کوبد
[ترجمه گوگل]گویش غرب غربی، به عنوان یک مزرعه دهقان فرانسوی، و یا حتی کشمکش عمیق تر از گاو تگزاس، از باغ های مزرعه خراشیده می شود
13. All consonants near the front vowel can be regarded as palatalized variphones to make oppositions to those near the central and back vowels in Mongolian Chakhar patois.
[ترجمه ترگمان]همه مصوت های نزدیک به مصوت اول را می توان به عنوان palatalized variphones در نظر گرفت تا تعارضات خود را با لهجه محلی و عوامانه خود در برابر صداهای داخلی و مرکزی مغولستان به کار برد
[ترجمه گوگل]تمام هماهنگی هایی که در نزدیکی واکه جلویی دیده می شود، می تواند به عنوان وارفون های پلاتالیزه شده در نظر گرفته شود تا مخالفت هایی را با کسانی که در نزدیکی واکه های مرکزی و پشت در پاتوئه مغولان قرار دارند، مخالفت کنند
14. We will oversee the strategic implementation of decisions with a finely developed set of metrics, says Jones in the patois peculiar to those who spend 40 years as a leatherneck .
[ترجمه ترگمان]جونز با لهجه غلیظ و عوامانه مردم که ۴۰ سال را به عنوان یک leatherneck هزینه می کنند، می گوید: ما بر اجرای استراتژیک تصمیمات با یک سری از معیارهای بسیار پیشرفته نظارت خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]جونز می گوید: 'ما پیاده سازی استراتژیک تصمیم ها را با مجموعه ای از معیارهای توسعه یافته نظارت خواهیم کرد