کلمه جو
صفحه اصلی

rapt


معنی : ربودهشده، برده شده
معانی دیگر : شیفته، شیدا، مفتون، مسحور، مجذوب، معطوف، (مطالعه یا تفکر و غیره) مغروق، غرق، درخلسه

انگلیسی به فارسی

مسحور، ربوده شده، برده شده، مجذوب


رپ، ربودهشده، برده شده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: raptly (adv.), raptness (n.)
(1) تعریف: completely engrossed.
مترادف: absorbed, abstracted, engaged, engrossed, enthralled, immersed
مشابه: consumed, intent, obsessed, occupied, preoccupied

- I had his rapt attention.
[ترجمه ترگمان] توجه او را جلب کردم
[ترجمه گوگل] من توجه او را به خود جلب کرده بودم

(2) تعریف: carried away with emotion; deeply moved.
مترادف: ecstatic, elated, enraptured, entranced, exalted, transported
متضاد: unmoved
مشابه: delirious, enchanted, enthralled, fascinated, joyous, overjoyed, triumphant

• engrossed, absorbed; fascinated, charmed, enchanted
someone who is rapt is so interested in or fascinated by something that they cannot think about anything else.

مترادف و متضاد

ربوده شده (صفت)
rapt

برده شده (صفت)
rapt

absorbed, fascinated


Synonyms: absent, absent-minded, abstracted, beguiled, bewitched, blissful, busy, captivated, carried away, caught up in, charmed, daydreaming, deep, delighted, dreaming, ecstatic, employed, enamored, engaged, engrossed, enraptured, enthralled, entranced, gripped, happy, held, hung up, hypnotized, immersed, inattentive, intent, involved, lost, oblivious, occupied, overwhelmed, preoccupied, rapturous, ravished, spellbound, taken, transported, unconscious, wrapped, wrapped up


Antonyms: disenchanted, repulsed, turned off


جملات نمونه

1. rapt attention
توجه کاملا معطوف

2. a rapt smile
نگاه حاکی از شیدایی

3. she was rapt in thought
او غرق اندیشه بود.

4. She sat with a rapt expression reading her book.
[ترجمه ترگمان]در حالی که کتابش را می خواند، نشست
[ترجمه گوگل]او با بیان مبهم خواندن کتابش نشست

5. He listened to the music with rapt attention.
[ترجمه ترگمان]با دقت به موسیقی گوش می داد
[ترجمه گوگل]او با موسیقی مورد توجه قرار گرفت

6. She sat with rapt expression reading her book.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سرگرم خواندن کتاب بود، نشست
[ترجمه گوگل]او با بیان مبهم خواندن کتابش نشست

7. They listened with rapt attention.
[ترجمه ترگمان]آن ها با دقت گوش می دادند
[ترجمه گوگل]آنها با توجه بسیار مورد توجه قرار گرفتند

8. The children watched with rapt attention.
[ترجمه ترگمان]بچه ها با دقت زیادی به آن ها نگاه کردند
[ترجمه گوگل]بچه ها با توجه بسیار مورد توجه قرار گرفتند

9. Indeed, although a display of rapt attention is required, the executive may not feel it necessary to listen.
[ترجمه ترگمان]در واقع، اگر چه نمایش مورد توجه زیادی لازم است، ممکن است اجرایی احساس لازم برای شنیدن آن را نداشته باشد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، اگر چه یک نمایش از توجه مورد نیاز است، اجرایی ممکن است احساس گوش دادن ضروری نباشد

10. The attorney showed the rapt jury a blown-up photograph of the van, whose passenger side had been ripped open.
[ترجمه ترگمان]وکیل به هیات منصفه عالی یک عکس از ون را نشان داد که طرف passenger دریده شده بود
[ترجمه گوگل]وکلای مجلس نمایندگان، یک عکس منفجر شده از ون نشان داد که طرف مسافر آن باز شده بود

11. The entire audience stayed at rapt attention while the last part of the speech was translated into the vernacular.
[ترجمه ترگمان]تمام حضار در حالی که آخرین بخش این سخنرانی به زبان بومی ترجمه شد، با دقت زیادی مورد توجه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تمام مخاطبان با توجه به گذشته، در حالی که آخرین بخش از سخنرانی به زبان بومی ترجمه شده بود، باقی ماند

12. I said nothing, being still in rapt contemplation of Sergia's magnificence.
[ترجمه ترگمان]چیزی نگفتم، هنوز غرق در سیر و سیاحت با شکوه و جلال Sergia بودم
[ترجمه گوگل]من هیچوقت نگفتم، هنوز هم در معرض نگرانی از شکوه سرگیا هستم

13. He had misjudged the audience, which, sitting rapt in Steve Jobs's hands greeted this comment with boos and hisses.
[ترجمه ترگمان]او در مورد حضار قضاوت نکرده بود، که در حالی که در دست (استیو جابز)نشسته بود، این اظهار نظر را با صدای هو و هیس هیس کرد
[ترجمه گوگل]او به مخاطبان اشتباه گرفته بود، که در حال دست کشیدن استیو جابز بود و این نظر را با بوس و صدای جیر جیر پذیرفت

14. Twice he drew her stylish silhouette in rapt attention in the Louvre.
[ترجمه ترگمان]دو بار او سایه تیره رنگی خود را به دقت در موزه لوور کشید
[ترجمه گوگل]در دوازده سالگی، لووور با توجه به شگردهای شیک خود را به خود جلب کرد

a rapt smile

نگاه حاکی از شیدایی


rapt attention

توجه کاملاً معطوف


She was rapt in thought.

او غرق اندیشه بود.



کلمات دیگر: