کلمه جو
صفحه اصلی

tangency


معنی : تماس، حالت مماس، حالت جیبی
معانی دیگر : حالت جیبی jaybee

انگلیسی به فارسی

حالت مماس، حالت جیبی ( jaybee )


تنگناها، حالت مماس، حالت جیبی، تماس


دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] تماس

مترادف و متضاد

تماس (اسم)
impact, osculation, communication, contact, contiguity, tangency, contingence, going-on

حالت مماس (اسم)
tangency

حالت جیبی (اسم)
tangency

جملات نمونه

1. Their point of tangency is called the pitch point, and since it lies on the line of centers, it is the only point at which the tooth profiles have pure rolling contact.
[ترجمه ترگمان]نقطه نظرات آن ها نقطه اوج نامیده می شود، و از آنجا که در خط مراکز قرار دارد، تنها نقطه ای وجود دارد که در آن پروفیل دندان دارای تماس مایع خالص است
[ترجمه گوگل]نقطه آنها از نقطه نظر دقیق نقطه نامیده می شود، و از آنجایی که آن را در خط مراکز قرار دارد، تنها نقطه ای است که در آن پروفیل دندان دارای تماس نورد خالص است

2. Then everyone should be holding the tangency portfolio.
[ترجمه ترگمان]سپس همه باید کیف tangency را در دست داشته باشند
[ترجمه گوگل]سپس هر کس باید مجموعه نمونه کارها را داشته باشد

3. The tangency portfolio is the portfolio that one should hold.
[ترجمه ترگمان]پورتفولیوی tangency یک پورتفولیو است که شخص باید آن را نگه دارد
[ترجمه گوگل]نمونه کارها تنگستن نمونه کارها است که باید نگه داشته شود

4. In my diagram, I said that the tangency portfolio-- I estimated that the tangency portfolio is 9% oil, 27% stocks, and 64% bonds.
[ترجمه ترگمان]در نمودار من، من گفتم که پورتفولیوی tangency - - من تخمین زدم که نمونه tangency ۹ % نفت، ۲۷ % سهام و ۶۴ % اوراق قرضه است
[ترجمه گوگل]در نمودار من، من گفتم که نمونه کارها تنگناها - من تخمین زده ام که نمونه های تنگنسی 9٪ نفت، 27٪ سهام و 64٪ اوراق قرضه است

5. What is the tangency portfolio in this case?
[ترجمه ترگمان]پورتفولیوی tangency در این مورد چیست؟
[ترجمه گوگل]در این مورد نمونه کارهای تنگنسی چیست؟

6. Tangency is controlled by the first two control points from a surface boundary, assuming that these points lie in one line.
[ترجمه ترگمان]tangency توسط دو نقطه کنترل اول از مرز سطحی کنترل می شود، با فرض اینکه این نقاط در یک خط قرار دارند
[ترجمه گوگل]تنگنس توسط دو نقطه کنترل از یک مرز سطح کنترل می شود، فرض می شود که این نقاط در یک خط قرار می گیرند

7. The exterior tangency points P1 and P4 mark the coordinates where the penumbral shadow first contacts (partial eclipse begins) and last contacts (partial eclipse ends) Earth's surface.
[ترجمه ترگمان]نقطه tangency خارجی P۱ و P۴ مختصات است که در آن سایه penumbral اول (کسوف جزیی آغاز می شود)و آخرین تماس های (eclipse جزئی)سطح زمین را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نقاط بیرونی بیرونی P1 و P4 مختصات را نشان می دهند که در آن سایه سحابی نخست ابتدا با هم تماس می گیرند (ابتلاء جزئی) و آخرین تماس ها (به پایان رسیده بخشی) سطح زمین می شود

8. The combination in fact is the point of tangency of the value cost equivalent curve and that of the value profit.
[ترجمه ترگمان]این ترکیب در حقیقت نقطه of منحنی معادل هزینه و سود حاصل از سود ارزش است
[ترجمه گوگل]این ترکیب درواقع نقطه منحنی منحنی معادل هزینه ارزش و ارزش سود است

9. G 1 means they are smoothly connected up to one differentiation, or are tangency continuous.
[ترجمه ترگمان]G - ۱ به این معنی است که آن ها به راحتی به یک تمایز متصل می شوند و یا پیوسته هستند
[ترجمه گوگل]G 1 به این معنی است که آنها به صورت یکپارچه به یک تمایز متصل می شوند، یا تنگنوندگی مداوم هستند

10. The asset pricing model--and this is critical-- assumes everyone is rational and holds the tangency portfolio.
[ترجمه ترگمان]مدل قیمت گذاری دارایی - - و این مهم است - - فرض می کند که همه منطقی هستند و پورتفولیوی tangency را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]مدل قیمت دارایی - و این بسیار بحرانی است - فرض بر این است که هر کس منطقی است و مجموعه نمونه کارها را دارد

11. Now, he's using a much longer sample than I did, so he's not going to get this tangency portfolio that I did.
[ترجمه ترگمان]حالا، او از من بیشتر از من نمونه می گیرد، بنابراین او نمی تواند کیف tangency را که من انجام دادم، بگیرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، او از نمونه ای بسیار طولانیتری استفاده می کند که من انجام می دهم، بنابراین او نمی خواهد این نمونه کارها را در نظر بگیرد که من انجام دادم

12. Though line and arc separation, sharp angle and arc end judgement, and segmentation of inverted tangency arcs, various basic metas can be well recognized.
[ترجمه ترگمان]اگر چه خط میانی و کمان، زاویه تندی و قضاوت پایان قوس، و تقسیم بندی of وارونه tangency مختلف می تواند به خوبی شناخته شود
[ترجمه گوگل]اگر چه جداسازی خطوط و قوس، زوایای تیز و قضاوت پایان قوس و تقسیم بندی قوسهای انحرافی معکوس، روشهای متداول متفاوتی را می توان به خوبی شناخت

13. Although smooth, there is a characteristic "break line" of tangency denoting where the circle meets the line.
[ترجمه ترگمان]با این که صاف است، یک خط منقطع از مشخصه \"of\" وجود دارد که نشان می دهد در کجا دایره با خط مطابقت دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه صاف است، یک مشخصه 'خط شکستن' تنگنس وجود دارد که نشان می دهد که دایره با خط مطابقت دارد

14. Create the surface using sweep 2 rails with the tangency option on. To achieve tangent option you will have to build the surface in parts.
[ترجمه ترگمان]سطح با استفاده از ۲ ریل را با گزینه tangency بر روی سطح ایجاد کنید برای رسیدن به گزینه تانژانت باید سطح را در قطعات بسازید
[ترجمه گوگل]با استفاده از گزینه tangency، سطح را با استفاده از 2 جاروبرقی ایجاد کنید برای دستیابی به خط مماس، شما باید سطح را در قسمت های مختلف ساخت کنید

15. This method is propitious to measure mechanical accessory accurately, such as minuteness, more deformable that unfit for tangency measurement. This method has a wide application foreground.
[ترجمه ترگمان]این روش برای اندازه گیری دقیق لوازم جانبی مکانیکی مانند minuteness، deformable، مناسب تر است که برای اندازه گیری tangency مناسب نیست این روش یک پیش زمینه گسترده کاربرد دارد
[ترجمه گوگل]این روش برای اندازه گیری دقیق لوازم جانبی مکانیکی، از قبیل ضعف، بیشتر قابل تغییر شکل است که برای اندازه گیری تناوبی مناسب نیست این روش دارای پیش زمینه گسترده ای است


کلمات دیگر: