1. solid scholarship
تتبع ژرف
2. a teacher of great scholarship
معلمی با دانش بسیار
3. the recipient of a fulbright scholarship
دریافت کننده ی کمک هزینه ی آموزشی فولبرایت
4. their students are not so good in sports but they are superior in scholarship
دانشجویان آنها در ورزش چندان خوب نیستند ولی از نظر سواد برتری دارند.
5. He has experience, to say nothing of scholarship.
[ترجمه ترگمان]او تجربه دارد که چیزی از بورس تحصیلی بر زبان نیاورد
[ترجمه گوگل]او دارای تجربه است، و هیچ چیز درباره بورس تحصیلی نمی گوید
6. She's aiming at a sports scholarship.
[ترجمه ترگمان]او یک بورس تحصیلی را هدف قرار می دهد
[ترجمه گوگل]او به دنبال یک بورس تحصیلی ورزشی است
7. My warmest congratulations to you on receiving the scholarship to the university with all my best wishes for your further progress and continued success.
[ترجمه ترگمان]گرم ترین تبریکات من برای دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه با تمام آرزوی من برای پیشرفت بیشتر و ادامه موفقیت به شما تبریک گفت
[ترجمه گوگل]گرمی ترین تبریک به شما در دریافت کمک هزینه تحصیلی به دانشگاه با بهترین آرزوی من برای پیشرفت بیشتر و موفقیت مداوم است
8. The two students rivaled each other for the scholarship.
[ترجمه ترگمان]دو دانشجو برای بورس تحصیلی با هم رقابت می کردند
[ترجمه گوگل]این دو دانش آموز برای کمک هزینه تحصیلی یکدیگر را رقابت کردند
9. This is a book that displays the considerable scholarship of its author.
[ترجمه ترگمان]این کتابی است که دانش قابل توجه نویسنده آن را به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]این یک کتاب است که نشان دهنده دانش قابل توجه نویسنده آن است
10. He won the scholarship to Harvard University.
[ترجمه ترگمان]او بورس تحصیلی را به دانشگاه هاروارد برد
[ترجمه گوگل]او برنده بورس تحصیلی دانشگاه هاروارد شد
11. She won a scholarship to Iowa State University.
[ترجمه ترگمان]او بورسیه دانشگاه ایالتی آیووا را به دست آورد
[ترجمه گوگل]او موفق به دریافت بورس تحصیلی برای دانشگاه ایالتی آیووا شد
12. That scholarship is designed for foreign students.
[ترجمه ترگمان]بورس تحصیلی برای دانشجویان خارجی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]این بورس تحصیلی برای دانشجویان خارجی طراحی شده است
13. To our surprise,he landed up by gaining a scholarship.
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب او با رسیدن به یک بورس تحصیلی از جایش بلند شد
[ترجمه گوگل]به تعجب ما، او با کسب بورس تحصیلی فرود آمد
14. She won a scholarship to study at Stanford.
[ترجمه ترگمان]او یک بورس تحصیلی برای تحصیل در دانشگاه استنفورد بدست آورد
[ترجمه گوگل]او تحصیلی را برای تحصیل در استنفورد به دست آورد
15. He went to drama school on a scholarship.
[ترجمه ترگمان]او به مدرسه تئاتر رفت
[ترجمه گوگل]او به تحصیل در مدرسه به تحصیل پرداخت