کلمه جو
صفحه اصلی

targe


معنی : سپر
معانی دیگر : (مهجور) سپر، اسکاتلند اماج، هدف، سند، زدن، پرسیدن

انگلیسی به فارسی

(اسکاتلند) اماج، هدف، سپر، سند، زدن، پرسیدن


بزرگ، سپر


مترادف و متضاد

سپر (اسم)
buckler, aegis, shield, bumper, fender, buffer, shock absorber, screen, targe, escutcheon, scutcheon

جملات نمونه

1. They said the targe was out of reach.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که targe از دسترس خارج شده است
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که کلر از دسترس خارج شده است

2. The partial instability for targe scale discrete systems is also discussed.
[ترجمه ترگمان]ناپایداری نسبی برای سیستم های گسسته در مقیاس targe نیز مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بی ثباتی جزئی برای سیستم های گسسته مقیاس بزرگ نیز مورد بحث قرار گرفته است

3. Like a targe of polished metal the round sea lay at his feet, and the shadows of the fishing boats moved in the little bay.
[ترجمه ترگمان]همچون a از فلز براق که روی پای او افتاده بود و سایه های قایق های ماهیگیری در خلیج کوچک حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]مانند یک گرد و خاکی از فلز جلا، دریای دور در پای او قرار داشت و سایه قایق های ماهیگیری در خلیج کوچک حرکت می کرد

4. In this paper, the principles and methods of target recognition are discussed mainly, using infrared optical technical equipment through the measurement of the targe. . .
[ترجمه ترگمان]در این مقاله اصول و روش های بازشناسی هدف عمدتا با استفاده از تجهیزات فنی نوری مادون قرمز از طریق اندازه گیری the مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، اصول و روش شناسایی هدف، عمدتا با استفاده از تجهیزات فنی نوری مادون قرمز از طریق اندازه گیری چگالی مورد بحث قرار می گیرد

5. She has no enough urge to reach her targe .
[ترجمه ترگمان]اون به اندازه کافی دوست نداره که به \"targe\" دسترسی پیدا کنه
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی نیازی به رسیدن به او ندارد

6. It is a personal statement of what you can give your targe audience. So choose your brand wisely because your brand is your stamp of excellent service.
[ترجمه ترگمان]این یک شرح شخصی از آن چیزی است که می توانید به مخاطبین targe بدهید بنابراین برند خود را عاقلانه انتخاب کنید چون برند شما stamp سرویس عالی است
[ترجمه گوگل]این یک بیانیه شخصی از آنچه شما می توانید به مخاطبان خود را به ارمغان بیاورد بنابراین، علامت تجاری خود را انتخاب کنید، زیرا نام تجاری شما تمبر خود را از خدمات عالی است

7. It puts forward a method which considers the management of power technical transformation items in any district or province as a system and eight investment statistics targe. . .
[ترجمه ترگمان]این روش یک روش را مطرح می کند که مدیریت موارد تبدیل فنی برق در هر منطقه یا استان را به عنوان یک سیستم و هشت آمار سرمایه گذاری در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]این روش یک روش پیشنهادی را در نظر می گیرد که مدیریت اجزای تحرک تکنیکی برق را در هر منطقه یا استان به عنوان یک سیستم و هشت آمار سرمایه گذاری در نظر می گیرد

8. A During 200 the American Down and Feather Council will be testing targe numbers of imported Chinese products to make.
[ترجمه ترگمان]در طول ۲۰۰ شورای آمریکایی پایین و Feather تعداد زیادی از محصولات چینی وارداتی را آزمایش خواهد کرد
[ترجمه گوگل]A در طول 200 شورای آمریکایی پایین و پر تست تعداد زیادی از محصولات چینی وارداتی را انجام خواهد داد

9. Glyph of Crusader Strike - Your Crusader strike deals 20% more damage when your targe is incapacitated or stunned.
[ترجمه ترگمان]به هنگام ضربه زدن به جنگ های صلیبی، ضربه زدن به صلیبیون جان ۲۰ درصد بیشتر از زمانی است که مهاجم شما ناتوان و ناتوان شده است
[ترجمه گوگل]اعتصاب صلیبیان صهیونیست - اعتصاب صلیبیان شما 20٪ بیشترین صدمه را در هنگام صدمه زدن به ناتوانی یا خستگی شما ایجاد می کند

10. The manufacturer's scale is some influences with the strategy of the choice and competition of targe.
[ترجمه ترگمان]مقیاس سازنده برخی تاثیرات با استراتژی انتخاب و رقابت of است
[ترجمه گوگل]مقیاس تولید کننده تا حدودی تحت تأثیر استراتژی انتخاب و رقابت قرار دارد

11. This paper aims at describing the reform objectives of turnover tax, near term measures for its realization. Moreover, the author also delineates the policy targe. . .
[ترجمه ترگمان]هدف این مقاله شرح اهداف اصلاحات مالیاتی، نزدیک معیارهای دوره برای تحقق آن است علاوه بر این، نویسنده همچنین سیاست targe را نیز مشخص می کند
[ترجمه گوگل]هدف این مقاله، توصیف اهداف اصلاح مالیات بر مبادله، اقدامات نزدیک به مدت زمان تحقق آن است علاوه بر این، نویسنده همچنین خط مشی را مشخص می کند

12. In this paper, the writer suggested a process, by combining the gas turbine and air separation units, to re-cover the tail gas of the targe ammonia plant, a way for utilizing the tail gas.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسنده یک فرآیند را با ترکیب توربین گاز و واحدهای تفکیک هوایی، برای پوشش دادن گاز دم کارخانه آمونیاک targe، راهی برای استفاده از گاز دم پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسنده با ترکیب توربین گاز و واحدهای جداسازی هوا، یک فرایند را پیشنهاد کرد تا گاز دم بوته آمونیاک را دوباره پوشش دهد، راه برای استفاده از گاز دم

13. The future of Central Asia does not depend on American wish, but America will regard establishing and strengthening the balance of power in Central Asia as a chief strategic targe.
[ترجمه ترگمان]آینده آسیای میانه به آرزوی آمریکا بستگی ندارد، اما آمریکا برقراری و تقویت تعادل قدرت در آسیای میانه را به عنوان یک استراتژی استراتژیک عمده در نظر خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]آینده آسیای مرکزی به آرزوهای آمریکایی بستگی ندارد، اما آمریکا به ایجاد و تقویت تعادل قدرت در آسیای میانه به عنوان یکی از مهمترین استراتژیک توجه خواهد کرد

14. This article has made suggestions to the calculation method, procedure and main item for the controlling of the cost targe. . .
[ترجمه ترگمان]این مقاله پیشنهاداتی برای روش محاسبه، روش و مورد اصلی برای کنترل قیمت targe ارائه کرده است
[ترجمه گوگل]این مقاله پیشنهادات به روش محاسبه، روش و اقلام اصلی برای کنترل هزینه را ارائه کرده است


کلمات دیگر: