کلمه جو
صفحه اصلی

tanner


معنی : دباغ، پوست پیرا، شش پنس
معانی دیگر : تیماجگر، آشگر، (انگلیس - قدیمی) سکه ی شش پنسی، دباه

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) شش پنس، دباغ، پوست پیرا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who tans animal hides.

- The hides have been readied by the tanner and can now be sewn.
[ترجمه ترگمان] پوست توسط the آماده شده بود و حالا می توان آن ها را دوخت
[ترجمه گوگل] پنهان شده توسط عنکبوت آماده شده است و اکنون می توان آن را برداشته است
صفت ( adjective )
• : تعریف: comparative of tan.
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a coin formerly minted in the United Kingdom worth six pence; a sixpence.

- I asked for a shilling for helping him, but he only gave me a tanner.
[ترجمه ترگمان] من یک شیلینگ برای کمک به او خواستم، اما او فقط یک تانر را به من داد
[ترجمه گوگل] من از شیلینگ برای کمک به او خواسته بودم، اما او فقط یک عطر را به من داد

• one who tans hides, one who makes animal hides into leather

مترادف و متضاد

دباغ (اسم)
barker, tanner

پوست پیرا (اسم)
tanner

شش پنس (اسم)
tanner

جملات نمونه

1. Tanner had a lot of cash at his disposal .
[ترجمه ترگمان]تنر پول زیادی در اختیار داشت
[ترجمه گوگل]تانر پول زیادی در دست داشت

2. Elsie Tanner climbed out of her car and within minutes there was complete mayhem.
[ترجمه ترگمان]السی تنر از ماشینش پیاده شد و در عرض چند دقیقه هرج و مرج کامل شد
[ترجمه گوگل]السی تانر از ماشینش بلند شد و در عرض چند دقیقه ضرب و شتم کامل بود

3. In the small back room Danny Tanner sat listening to his old friend Billy Sullivan's problems.
[ترجمه ترگمان]در اتاق کوچک پشتی، دنی تنر به حرف های دوست قدیمیش بیلی سالیوان گوش می داد
[ترجمه گوگل]دنی تانر در پشت اتاق کوچک گوش شنوایی از مشکلات قدیمی خود دوست بیلی سولیفان

4. Last December, her boyfriend John Tanner was jailed for life for her murder.
[ترجمه ترگمان]دسامبر گذشته، دوست پسرش جان تنر برای قتل زندانی شده بو
[ترجمه گوگل]دسامبر گذشته، دوست پسر او جان تانر برای قتل او زندانی شد

5. Rents the old Tanner cottage, remember it?
[ترجمه ترگمان]اون کلبه قدیمی تنر رو اجاره کرده، یادته؟
[ترجمه گوگل]قدیمی خانه تانگر را اجاره می دهد، آن را به یاد داشته باشید؟

6. The Tanners lived next door ter the stables till Will Tanner got the sack.
[ترجمه ترگمان]خانواده tanners در کنار اصطبل زندگی می کردند تا وقتی که ویل تنر کیسه را گرفت
[ترجمه گوگل]Tanners ساکنان کنار ساحل ایستگاه تا Will Tanner کیسه را گرفت

7. Tanner disapproved of kidnap insurance and companies like D'Arcy's which negotiated for hostage release.
[ترجمه ترگمان]وب سایت Tanner از آدم ربایی و شرکت های بیمه مانند D s که برای آزادی گروگان ها مذاکره کرده اند، مخالف بودند
[ترجمه گوگل]تنر از بیمه آدم ربایی و شرکت هایی مانند D'Arcy که برای آزادی گروگان ها مذاکره کرده بود، تایید نشد

8. The 100 consecutive patients were all Tanner stage 1 or 2 at the time of diagnosis.
[ترجمه ترگمان]در زمان تشخیص ۱۰۰ بیمار متوالی، ۱۰۰ بیمار متوالی به وب سایت Tanner رفته بودند
[ترجمه گوگل]100 بیمار متوالی در زمان تشخیص مرحله اول یا دوم تانر بودند

9. Stewart Tanner, the popular bartender who was supposed to meet Goldman the night of his murder, testified at both trials.
[ترجمه ترگمان]استوارت تنر، متصدی باری که قرار بود \"Goldman\" رو در شب قتل ببینه، در هر دو محاکمه شهادت داده
[ترجمه گوگل]استوارت تنر، متصدی محبوب که قرار بود شب گلدمن را با قتل او ملاقات کند، در هر دو جلسه دادگاه شهادت داد

10. Tanner had already been vetted and confirmed for his job at the CIA.
[ترجمه ترگمان]تنر قبول کرده بود و برای کارش در سی آی ای تایید شده بود
[ترجمه گوگل]تانر قبلا بررسی و تایید شده برای کار خود در سیا بوده است

11. Tanner was distinctly unhappy to see Maxim again.
[ترجمه ترگمان]تنر به وضوح ناراحت بود که دوباره ماکزیم را ببیند
[ترجمه گوگل]تنکر به طور مشخص ناراحت شد تا دوباره مکسیم را ببیند

12. He had been a leather merchant and a tanner, and had been involved in some disreputable affair.
[ترجمه ترگمان]او یک تاجر چرمی و یک تنر بود و درگیر یک ماجرای بدنام شده بود
[ترجمه گوگل]او یک بازرگان چرمی و یک آشپزخونه بوده و در برخی از امور ناخوشایند نقش داشته است

13. Tanner managed to wangle a pay raise out of him.
[ترجمه ترگمان]تنر موفق شد که پول pay رو از بدنش در بیاره
[ترجمه گوگل]تانر موفق شد که از پرداخت پول بیرون برود

14. Dave Tanner was a bit too nervous for a man on his own territory.
[ترجمه ترگمان]دیو تنر برای یه مرد تو قلمرو خودش یکم استرس داشت
[ترجمه گوگل]دیو تانر برای یک مرد در قلمرو خود کمی عصبی بود


کلمات دیگر: