کلمه جو
صفحه اصلی

tarantella


معنی : رقص تند دو نفری ایتالیایی
معانی دیگر : (رقص تند جنوب ایتالیا) تارانتلا

انگلیسی به فارسی

رقص تند دو نفری ایتالیایی


تارانتلا، رقص تند دو نفری ایتالیایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a lively, whirling dance from southern Italy, often including tambourine-playing.

(2) تعریف: the music that accompanies this dance.

• energetic whirling dance (italian); musical piece for this type of dance

مترادف و متضاد

رقص تند دو نفری ایتالیایی (اسم)
tarantella

جملات نمونه

1. Massine's quicker more set version of the tarantella in La Boutique Fantasque shows exactly the same features as those listed above.
[ترجمه ترگمان]نسخه more quicker of در بوتیک Fantasque دقیقا همان ویژگی هایی را نشان می دهد که در بالا ذکر شده اند
[ترجمه گوگل]نسخه سریع تر Massine تارانتللا در La Boutique Fantasque نشان می دهد دقیقا همان ویژگی هایی که در بالا ذکر شد

2. X, Tarantella, and other technologies promised much the same opportunities for remote operation that VNC gives.
[ترجمه ترگمان]X، tarantella، و تکنولوژی های دیگر همان فرصت را برای عملیات دوردست که VNC می دهد، فراهم می کند
[ترجمه گوگل]X، Tarantella و سایر تکنولوژی ها وظایف بسیار شبیه به عملیات از راه دور که VNC می دهد

3. When I was a kid, I went to weddings where people danced the tarantella with some authority.
[ترجمه ترگمان]وقتی بچه بودم، به weddings می رفتم که مردم در tarantella می رقصیدند
[ترجمه گوگل]وقتی بچه بودم، به عروسی می رفتم که مردم با برخی از مقامات تارانتلا را رقصیدند

4. The whole cast muster in the market place before breaking into extravagant variations of the tarantella.
[ترجمه ترگمان]همه بازیگران، پیش از آنکه به تغییرات عجیب و غریب of دست بزنند، در میدان بازار جمع شدند
[ترجمه گوگل]قبل از شکستن تفاوتهای عجیب و غریب تارانتلا، کل بازیگران را در بازار قرار دهید

5. I was the fifth grandchild, and as there were seven more after me, I stayed familiar with the tarantella.
[ترجمه ترگمان]من پنجمین نوه، بودم، و چون هفت نفر دیگر دنبال من بودند، I را دیدم
[ترجمه گوگل]من نوه پنجم بودم، و چون هفت نفر بعد از من بودند، با تارانتلا آشنا شدم

6. Smith's technical mastery blossomed in the hushed mystery of the Nocturne but above all in the fireworks of the Tarantella.
[ترجمه ترگمان]مهارت فنی اسمیت در راز پنهان of، اما بالاتر از همه در آتش بازی of شکفته بود
[ترجمه گوگل]تسلط فنی اسمیت در رمز و راز خاموش نوسترین، اما بیشتر از همه در آتش بازی Tarantella شکوفا شد

7. A group of children entertained us with a lively dance called a tarantella.
[ترجمه ترگمان]گروهی از کودکان ما را با یک رقص زنده به نام a سرگرم کردند
[ترجمه گوگل]یک گروه از کودکان ما با یک رقص پر جنب و جوش به نام Tarantella سرگرم

8. When I was a very young child, she would bounce me on her knee as she sang a tarantella.
[ترجمه ترگمان]وقتی که من یک بچه خیلی جوان بودم، او مرا روی زانو می زد، همان طور که a می خواند
[ترجمه گوگل]هنگامی که من یک کودک خیلی کوچک بودم، او در حالی که تارانتلا را آواز خواند، به من زانو زد

9. The Graduate Recital program includes Leclair Violin Sonata in D Major Stravinsky Suite Italienne for violin and piano Milsten Paganiniana(variations) Szymanowski Notturno Tarantella Op. 28 .
[ترجمه ترگمان]برنامه تحصیلات تکمیلی شامل Leclair Violin in در D Major Stravinsky Italienne برای ویولن و پیانو Milsten Paganiniana (تغییرات)Szymanowski Notturno tarantella ۲۸ است
[ترجمه گوگل]برنامه تعقیب فارغ التحصیل شامل سکته ویولون لکلاو در D Major Stravinsky Suite Italienne برای ویولن و پیانو Milsten Paganiniana (تغییرات) Szymanowski Notturno Tarantella Op 28

10. The following evening they were to attend a fancy dress Ball, and Nora was to go as a Neapolitan fisher girl and dance the tarantella .
[ترجمه ترگمان]شب بعد، قرار بود در جشن بالماسکه شرکت کنند، و نو را قرار بود به عنوان یک دختر فیشر ناپلی برود و the را برقصند
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر آنها برای حضور در یک توپ لباس عجیب و غریب، و نورا به عنوان یک دختر فیشر ناپولیتن رفت و رقص tarantella

11. He watched his boss, fat, middle-aged Peter Clemenza whirling young girls around the wooden dance floor in a rustic and lusty Tarantella.
[ترجمه ترگمان]او رئیسش، چاق، میان سال، پیتر Clemenza را دید که دور و بر روی کف سالن رقص با شکوه و lusty روستایی نشسته بودند
[ترجمه گوگل]او رئیس خود را، پیتر کلمنزا، پیرمرد سالخورده، تماشا کرد و دختران جوان را در اطراف طبقه رقص چوبی در یک تارانتللا روستایی و شهوت انگیز دید


کلمات دیگر: