1. A broken salver can be cemented.
[ترجمه ترگمان]یک بشقاب شکسته می تواند به هم بخورد
[ترجمه گوگل]خرگوش شکسته می تواند سیمان باشد
2. After adding the Ravensworth Bowl to the Seaton Salver he won prior to his country championship victory.
[ترجمه ترگمان]او پس از اضافه کردن جام Ravensworth به the salver پیش از پیروزی قهرمان کشورش برنده شد
[ترجمه گوگل]پس از اضافه کردن Ravensworth Bowl به Seaton Salver، او پیش از پیروزی قهرمانی کشورش پیروز شد
3. Hartwell had handed his birthright on a silver salver to the rescuing white knight.
[ترجمه ترگمان]Hartwell حقوق خود را در یک سینی نقره به نجات شوالیه سفید تحویل داده بود
[ترجمه گوگل]هارتول نخستین قاتل خود را به یک قاتل نقره به شوالیه سفید نجات داد
4. Nothing seemed to have come of the silver salver idea, no doubt because of the continuing need for secrecy.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید که هیچ چیز از آن فکر نقره ای بیرون آمده باشد، شکی نبود که به خاطر مداومت به رازداری احتیاج دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هیچ چیز از ایده نقره ای هالو بیرون نیامده است، بدون تردید به دلیل نیاز مداوم به حفظ اسرار
5. The silver salver was donated in memory of Mr Morgan, a former councillor and local headmaster.
[ترجمه ترگمان]بشقاب نقره به یاد آقای مورگان، مشاور سابق و مدیر محلی اهدا شد
[ترجمه گوگل]پول نقره ای به خاطر آقای مورگان، یک مشاور سابق و مدیر محلی، اهدا شد
6. On the salver was an ice-bucket cooling a bottle of champagne and two long fluted glasses.
[ترجمه ترگمان]روی سینی یک سطل پر از یخ بود که یک بطری شامپاین و دو گیلاس بلند fluted بود
[ترجمه گوگل]در سالور یک یخ سطل خنک کننده یک بطری شامپاین و دو عینک رول دار بلند بود
7. Chilperic also showed Gregory a gold salver covered with gems, weighing fifty pounds.
[ترجمه ترگمان]گری گوری به گریگوری یک بشقاب طلا که با سنگ های قیمتی پوشانده شده بود و پنجاه پوند وزن داشت، نشان داد
[ترجمه گوگل]Chilperic نیز نشان داد گرگوری طلای طلای پوشیده شده با سنگهای قیمتی با وزن پنجاه پوند
8. The waiter lifted the salver to reveal a rack of lamb surrounded by courgettes and tiny new potatoes.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت سینی را بلند کرد تا یک تکه گوشت بره را که توسط courgettes و سیب زمینی تازه پوشیده شده بود نشان دهد
[ترجمه گوگل]پیشخدمت را بالا کشید تا قفسه ای از بره محاصره شده با سیب زمینی و سیب زمینی کوچک را نشان دهد
9. The winners received a salver and cheque for £300.
[ترجمه ترگمان]برندگان یک بشقاب و چک به مبلغ ۳۰۰ پوند دریافت کردند
[ترجمه گوگل]برندگان دریافت حقوق و دستمزد 300 پوند دریافت کردند
10. Suggestions on the standardization of salver transportation are made from the reality of its practice in the commodity interflow in our country.
[ترجمه ترگمان]پیشنهادها در مورد استاندارد سازی وسایل حمل و نقل از واقعیت عملکرد آن در بازار کالا در کشور ما حاصل می شود
[ترجمه گوگل]پیشنهادات در مورد استاندارد سازی حمل ونقل از طریق واقعیت عمل آن در جریان تلفات کالا در کشور ما ساخته شده است
11. The machining salver groupware holds and heats grains of corn and cracks them.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید، قطعات ذرت را نگه می دارد و با گرم کردن آن ها، آن ها را گرم می کند
[ترجمه گوگل]کار گروهی کارخانجات کارخانجات حاوی دانه های ذرت است و آنها را خشک می کند
12. The machining salver groupware has safe interlock framework to remove the groupware out of the base seat safely and easily to clean.
[ترجمه ترگمان]ابزار تولید ماشینی چارچوب ایمن interlock برای حذف ابزارهای گروهی از صندلی پایه ایمن و به راحتی تمیز کردن دارد
[ترجمه گوگل]برنامه گروهی ماشینکاری دارای چارچوب ایمن امن برای حذف برنامه گروهی از صندلی پایه ایمن و راحت برای تمیز کردن است
13. We are main in iron - on salver, tray, glass products and more than 400 kinds of products. There are 200 kinds of teppanyaki or so, and many super trays made by rosewood, oak.
[ترجمه ترگمان]ما در زمینه آهن، سینی، محصولات شیشه ای و بیش از ۴۰۰ نوع محصول اصلی هستیم ۲۰۰ نوع teppanyaki وجود دارد، و بسیاری از سینی های بزرگ ساخته شده از چوب صندل، چوب بلوط
[ترجمه گوگل]اصلی ما در آهن - در salver، سینی، محصولات شیشه ای و بیش از 400 نوع از محصولات است 200 نوع از تپان یاکی وجود دارد و بسیاری از سینی های فوق العاده ساخته شده از چوب کریستال، بلوط ساخته شده است
14. Plastic Circling Box, Plastic Salver, Small Trolley etc.
[ترجمه ترگمان]جعبه پلاستیکی پلاستیک، پلاستیک پلاستیک، Trolley کوچک و غیره
[ترجمه گوگل]جعبه پلاستیکی گردان، پلاستیکی سالور، چرخ دستی کوچک و غیره
15. Like a salver steelyard, stand of fair, notarization and bright.
[ترجمه ترگمان]درست مثل یک بشقاب steelyard، درست مثل یک بشقاب بزرگ و روشن و روشن
[ترجمه گوگل]مانند یک نجیب زاده، ایستاده از عادلانه، تأیید صحت و روشن