1. It's a sappy film - take some tissues when you see it.
[ترجمه ترگمان]این یک فیلم شیره دار است - زمانی که آن را دیدید، برخی بافت ها را بردارید
[ترجمه گوگل]این یک فیلم سمبلیک است - هنگامی که شما آن را ببینید، برخی از بافت ها را می گیرید
2. I wrote this sappy love song.
[ترجمه Arian] من این آهنگ عاشقانه احساسی را نوشتم
[ترجمه ترگمان]من این آهنگ عاشقانه رو نوشتم
[ترجمه گوگل]من این آهنگ عشق عاشقانه را نوشتم
3. This will warm the cockles of a sappy gal's heart.
[ترجمه ترگمان]این کار حتی یک ذره هم دوام نخواهد آورد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که کک از یک قلب خوشگل شیرین باشد
4. Just plain sappy is more like it.
[ترجمه ترگمان]فقط sappy ساده است
[ترجمه گوگل]فقط صابون ساده تر شبیه آن است
5. In a sappy January 19 letter, Likins informed them they have one month to submit their appeal documentation to him.
[ترجمه ترگمان]Likins در نامه ۱۹ ژانویه خود به آن ها اطلاع داد که یک ماه برای ارسال مدارک درخواست خود به او یک ماه وقت دارند
[ترجمه گوگل]لیکین در نامه ای که در 19 ژانویه منتشر شد، به آنها اطلاع داد که آنها یک ماه برای ارائه اسناد درخواست تجدید نظر به وی ارائه می دهند
6. No sharp notes of sappy odours textured the blue air.
[ترجمه ترگمان]هیچ گونه یادداشت تیز از شیره دار، هوای آبی را بافت نکرده بود
[ترجمه گوگل]هیچ یادداشتی از بوی های سمی وجود ندارد
7. After all, outside of sappy Disney movies involving comically deformed elephants, what other animal parent takes the time to give each of its newborn members its own permanent moniker?
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه، بیرون از فیلم های والت دیزنی که شامل فیل های بسیار بد شکل دار هستند، دیگر کدام والد دیگر وقت می گیرد تا هر یک از اعضای تازه متولد شده خود را به نام مستعار خودش بدهد؟
[ترجمه گوگل]پس از همه، در خارج از فیلم های پراکنده دیزنی که شامل فیلمی کم خلق شده اند، چه پدر و مادر دیگر حیوانات وقت خود را برای دادن هر یک از اعضای تازه متولد شده خود به عنوان دائمی خود را؟
8. They cry at sappy movies, just like we do.
[ترجمه ترگمان]اونا تو فیلم های احمقانه گریه میکنن درست مثل ما
[ترجمه گوگل]آنها در فیلم های سمبلیک گریه می کنند، درست مثل ما
9. Sappy love songs really bug me.
[ترجمه ترگمان]آهنگ عشقی عاشقانه واقعا منو اذیت میکنه
[ترجمه گوگل]آهنگ های Sappy عشق واقعا من را مسخره می کنند
10. It's a sappy song in word.
[ترجمه ترگمان]این یک ترانه احمقانه است
[ترجمه گوگل]این یک کلمه صمیمی است
11. And the verse is accordingly irregular and gnarled and yet sappy, far more like growing timber than like steel rails.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، شعر هم نامرتب و کج و معوج و در عین حال sappy، بیشتر شبیه به الوار آهنی است تا نرده های آهنی
[ترجمه گوگل]بنابراین آیه مربوط به نامنظم و نادرست است و با این حال صمیمی است و بیشتر مانند چوبهای در حال رشد مانند ریل های فولادی است
12. If the plant grows emersed, the leaves are dark green, stiff, leathery, sappy and very acutely branched.
[ترجمه ترگمان]اگر گیاه emersed رشد کند برگ ها سبز تیره، سفت و چرم، sappy و very از هم جدا شده اند
[ترجمه گوگل]اگر گیاه ظاهر می شود، برگ های تیره سبز، سفت، چرمی، صمیمی و بسیار شدید شاخه است
13. With clunky writing, the characters are simply shallow, callow and cold, when not being sappy or self-pitying.
[ترجمه ترگمان]با نوشته های سنگین سنگین، این شخصیت ها به سادگی سطحی، سرد و سرد هستند، وقتی که شیره دار و یا خود دلسوزی ندارند
[ترجمه گوگل]با نوشتن خجالتی، شخصیت ها به سادگی کم عمق، نشیمن و سرد هستند، زمانی که احساس تنهایی و تلخی نمی کنند
14. Each of us struggles daily in a never-ending war between our brilliant selves and our sappy selves.
[ترجمه ترگمان]هر یک از ما روزانه در یک جنگ پایان ناپذیر بین خود brilliant و selves خود تقلا می کنیم
[ترجمه گوگل]هر یک از ما روزی مبارزه می کنند در یک جنگ بی پایان که بین ما درخشان و صمیمیت ما وجود دارد