1. I don't have the ramrod posture I had when I was in the Navy.
[ترجمه ترگمان]من زمانی که در نیروی دریایی بودم، the را نداشتم
[ترجمه گوگل]من زمانی که من در نیروی دریایی بودم، موقعیت چتر نوشیدنی من نداشتم
2. The soldier stood stiff as a ramrod.
[ترجمه سهیل حسینی پور] سرباز مانند میله ای خبردار ایستاد.
[ترجمه ترگمان]سرباز مثل عصا شق ورق ایستاده بود
[ترجمه گوگل]سرباز به عنوان یک خلبان ایستاده بود
3. He stood there straight as a ramrod.
[ترجمه ترگمان]شق ورق ایستاده بود و شق ورق ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود به طور مستقیم به عنوان ramrod
4. Straight as a ramrod, Herbie marched to the bar.
[ترجمه ترگمان]درست مثل چوب ماهیگیری که به سمت بار رفته بود
[ترجمه گوگل]هربی به عنوان یک دمبل به سمت نوار رفت
5. Alma was standing ramrod in the yard when the truck pulled up with Lucky on a bed of straw.
[ترجمه ترگمان]\"آلما\" تو حیاط ایستاده بود وقتی که کامیون با خوش شانس بودن روی تخت پر از کاه بود
[ترجمه گوگل]وقتی که کامیون با لکی در بستر کاه کشیده شد، آلما در حیاط ایستاده بود
6. Her back was ramrod straight.
[ترجمه ترگمان]پشتش به تو راست شده بود
[ترجمه گوگل]پشت او رامورد راست بود
7. Connerly became the ramrod on anti-affirmative action legislation.
[ترجمه ترگمان]Connerly به قانون اقدام ضد تبعیض نژادی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]Connerly به عنوان قاچاق در قوانین ضد قاچاق اقدام شد
8. He slid the ramrod out, jammed it down the long barrel, then pulled it free.
[ترجمه ترگمان]میله فلزی را بیرون کشید و آن را روی بشکه ای دراز کرد، سپس آن را آزاد کرد
[ترجمه گوگل]او راننده اسکله را خارج کرد، آن را به مدت طولانی بمباران کرد، سپس آن را آزاد کرد
9. Old Emily could ramrod a trail drive through the Panhandle.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، امیلی پیر می توانست ردی از Panhandle که در طرف Panhandle بود فرو کند
[ترجمه گوگل]قدیمی امیلی می تواند یک راننده پیاده از طریق Panhandle باشد
10. They were scared men, even Schiller was ramrod straight in his seat.
[ترجمه ترگمان]آن ها از مردم وحشت داشتند، حتی شیلر راست در صندلیش نشسته بود
[ترجمه گوگل]آنها مردان را می ترساندند، حتی شیلر به طور مستقیم در صندلیش بود
11. Tom flew out of the door, ramrod in one hand and rifle in the other.
[ترجمه ترگمان]تام از در خارج شد و با یک دست تفنگ و یک تفنگ در دست دیگر رفت
[ترجمه گوگل]تام از داخل بیرون رانده، در یک دست با یک دست و تفنگ در طرف دیگر می چرخد
12. Stealing glance, I noticed her back was ramrod - straight.
[ترجمه ترگمان]به او نگاه کردم، متوجه شدم که پشت سر او به شاخ گوزن است
[ترجمه گوگل]نگاهی به سرقت، متوجه شدم که او رامورد است - راست
13. Xiangzi stood there, straight as a ramrod . As usual, he could think of nothing to say.
[ترجمه ترگمان]Xiangzi آنجا ایستاده بود، صاف مثل چوب ماهیگیری طبق معمول نمی توانست حرفی برای گفتن داشته باشد
[ترجمه گوگل]Xiangzi ایستاده بود، به طور مستقیم به عنوان ramrod به طور معمول، او می تواند به هیچ چیز برای گفتن فکر نمی کنم