کلمه جو
صفحه اصلی

reconnoitre


معنی : بازدید کردن، شناسایی کردن، عملیات اکتشافی کردن
معانی دیگر : reconnoiter شناسایی کردن

انگلیسی به فارسی

( reconnoiter ) شناسایی کردن، بازدید کردن، عملیات اکتشافی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• scout an enemy's territory in order to gather useful information
to reconnoitre means to obtain information about the size and position of an army or about the geographical features of an area, using soldiers, planes, or satellites; a technical term.

مترادف و متضاد

بازدید کردن (فعل)
review, survey, gam, revisit, reconnoiter, reconnoitre

شناسایی کردن (فعل)
reconnoiter, reconnoitre

عملیات اکتشافی کردن (فعل)
reconnoitre

جملات نمونه

1. They were sent to reconnoitre the enemy powder magazine.
[ترجمه ترگمان]آن ها را برای بازدید مجله enemy فرستادند
[ترجمه گوگل]آنها برای بازنویسی مجله پودر دشمن فرستاده شدند

2. He was sent to Eritrea to reconnoitre the enemy position.
[ترجمه ترگمان]او را به اریتره فرستادند تا موضع دشمن را بازدید کند
[ترجمه گوگل]او به اریتره فرستاده شد تا موقعیت دشمن را شناسایی کند

3. The platoon was sent to reconnoitre the village before the attack.
[ترجمه ترگمان]جوخه قبل از حمله به دهکده رفته بودند
[ترجمه گوگل]گروه قبل از حمله به روستا کشف شد

4. They stopped and began to reconnoitre the terrain.
[ترجمه ترگمان]توقف کردند و به بازدید پرداختند
[ترجمه گوگل]آنها متوقف شدند و زمین را کشف کردند

5. One of the duke's groundsmen advised me to reconnoitre a nearby converted abbey which has recently been turned into a hotel.
[ترجمه ترگمان]یکی از groundsmen دوک به من توصیه کرد تا بازدید یک صومعه قدیمی را که به تازگی تبدیل به یک هتل شده بود، بازدید کنم
[ترجمه گوگل]یکی از متصدیان دوک به من توصیه کرد تا یک آپارتمان تبدیل شده در نزدیکی که اخیرا به یک هتل تبدیل شده است را شناسایی کند

6. He sent two men to reconnoitre the approaching dark.
[ترجمه ترگمان]دو نفر را فرستاد تا به تاریکی نزدیک شود
[ترجمه گوگل]او دو مرد فرستاد تا تاریکی را پیدا کند

7. Several scouts reconnoitre capturing enemy personnel photograph!
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان زیادی برای گرفتن عکس پرسنل دشمن به عمل آمده است!
[ترجمه گوگل]چندین ناوشکن عکس های دشمن را شناسایی می کنند!

8. This text on reconnoitre the existing problem to analyse in civil construction work geology.
[ترجمه ترگمان]این متن برای بازدید از مشکل موجود برای تجزیه و تحلیل در زمین شناسی کار عمرانی، مشکل موجود را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این متن در مورد شناسایی مشکل موجود برای تجزیه و تحلیل در زمین شناسی کار ساخت و ساز شهری

9. The platoon is sent to reconnoitre the village before the attack.
[ترجمه ترگمان]این گروه قبل از حمله به بازدید از روستا اعزام شده است
[ترجمه گوگل]این گروه به بازآفرینی روستا قبل از حمله فرستاده شده است

10. Time is long to reconnoitre the scene of a traffic accident by hands.
[ترجمه ترگمان]گذر زمان برای بازدید از صحنه تصادف رانندگی با دست بسیار طولانی است
[ترجمه گوگل]زمان طولانی است تا صحنه تصادف از طریق دست کشیدن را شناسایی کند

11. Your currency, Stone, bought us a little reconnoitre of the library.
[ترجمه ترگمان]پول شما، استون برای ما یک بازدید کوتاهی از کتابخانه خرید
[ترجمه گوگل]پول شما، سنگ، ما را کشف کمی از کتابخانه خریداری کرد

12. I left a sergeant in command and rode forward to reconnoitre.
[ترجمه ترگمان]یک گروهبان را به فرمان خود رها کردم و به راه رفتن ادامه دادم
[ترجمه گوگل]من یک سرباز فرمانده را ترک کردم و به سمت بازرسی رفتم

13. As the outriders can only move so fast, their ability to reconnoitre ahead is limited.
[ترجمه ترگمان]چون outriders تنها می توانند به سرعت حرکت کنند، توانایی آن ها برای بازدید از آن ها محدود است
[ترجمه گوگل]همانطور که مهاجمان فقط می توانند به سرعت حرکت کنند، توانایی آنها برای کشف پیشین محدود است

14. M, the title's hunter, has rented a room at an isolated house from which to reconnoitre the wilderness beyond.
[ترجمه ترگمان]ام، شکارچی عنوان، اتاقی را در یک خانه دورافتاده اجاره کرده است که در آن سوی طبیعت بکر باشد
[ترجمه گوگل]M، شکارچی عنوان، یک اتاق را در یک خانه جداگانه اجاره کرده است که از آن برای بیرون آمدن از بیابان فراتر می رود

15. One night in August 196 therefore, the two men drove to Hallington to reconnoitre the line.
[ترجمه ترگمان]پس از یک شب در اوت ۱۹۶ اوت، دو مرد برای بازدید از خط آهن به Hallington رفتند
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک شب در ماه اوت 196، دو مرد به هالندتون سفر کردند تا خط را شناسایی کنند


کلمات دیگر: