1. scholastic aptitude test (sat)
آزمون استعداد تحصیلی
2. scholastic football games
مسابقات فوتبال دبیرستانی
3. We use standardized tests to measure scholastic achievement.
[ترجمه ترگمان]ما از آزمون های استاندارد برای اندازه گیری دستاوردهای تحصیلی استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما از آزمون های استاندارد برای سنجش دستاوردهای آموزشی استفاده می کنیم
4. A scholastic work is to have a useful bibliography at the end of each chapter or the whole book.
[ترجمه ترگمان]یک کار آموزشی در پایان هر فصل یا کل کتاب کتابشناسی مفید خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک کار علمی، کتابشناسی مفید در پایان هر فصل یا کل کتاب است
5. Mel received an award for outstanding scholastic achievement.
[ترجمه ترگمان]مل به خاطر موفقیت تحصیلی ممتاز، جایزه ای دریافت کرد
[ترجمه گوگل]مل جایزه ای را برای موفقیت اساتید برجسته دریافت کرد
6. Private schools tend to stress scholastic skills and concentrate on developing the capacity to pass examinations and on building self-confidence.
[ترجمه ترگمان]مدارس خصوصی به مهارت های آموزشی خود فشار می آورند و بر توسعه توانایی برای گذراندن امتحانات و ایجاد اعتماد به نفس خود تمرکز می کنند
[ترجمه گوگل]مدارس خصوصی بر مهارت های تحصیلی تأکید دارند و تمرکز خود را بر ظرفیت گذراندن امتحانات و ایجاد اعتماد به نفس تمرکز می کنند
7. Left - brain scholastic subjects focus on logical thinking, analysis, and accuracy.
[ترجمه ترگمان]موضوعات آموزشی چپ مغز روی تفکر منطقی، آنالیز و دقت تمرکز دارند
[ترجمه گوگل]سوژه های دانش آموزی چپ و مغز بر تفکر منطقی، تجزیه و تحلیل و دقت تمرکز می کنند
8. Then, it assesses the scholastic research on different schools, authors and other cases.
[ترجمه ترگمان]سپس، تحقیقات مدرسی در مدارس مختلف، نویسندگان و موارد دیگر را مورد ارزیابی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]سپس، آن را ارزیابی پژوهش های تحصیلی در مدارس مختلف، نویسندگان و موارد دیگر
9. I like looking at scholastic magazines.
[ترجمه ترگمان]من از نگاه کردن به مجله ها خوشم میاد
[ترجمه گوگل]من دوست دارم به مجلات علمی نگاه کنم
10. The first chapter introduces Jonas's life and his scholastic experience and analyses the inner connection of his three stages of scholarism.
[ترجمه ترگمان]فصل اول، زندگی یوناس و تجربه تحصیلی خود را معرفی کرده و ارتباط داخلی سه مرحله his را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]فصل اول زندگی جوناس و تجربه تحصیلات او را معرفی می کند و ارتباط درونی سه مرحله تحصیلی خود را تحلیل می کند
11. He is unfitted for scholastic life.
[ترجمه ترگمان]برای زندگی scholastic مناسب نیست
[ترجمه گوگل]او برای زندگی شاگردی مناسب نیست
12. The near future has scholastic ground SCP standard, put forward oligopoly Fan Shi.
[ترجمه ترگمان]آینده نزدیک، استانداردهای تحصیلی سطح تحصیلات دانشگاهی را دارد که oligopoly Fan را به جلو بر می دارد
[ترجمه گوگل]در آینده ای نزدیک، استاندارد SCP زمین را در اختیار دانش آموزان قرار می دهد و فن های Shi را به صورت الگاپوین قرار می دهد
13. Lisa: They stand for Scholastic Aptitude Test.
[ترجمه ترگمان]لیزا: آن ها منتظر تست Aptitude مدرسی هستند
[ترجمه گوگل]لیزا آنها برای تست Aptitude Scholastic ایستاده اند
14. A scholastic program primarily for seniors; a primarily middle - class neighborhood.
[ترجمه ترگمان]یک برنامه آموزشی در درجه اول برای سالمندان؛ یک محله در درجه اول طبقه متوسط
[ترجمه گوگل]برنامه تحصیلی در درجه اول برای سالمندان؛ یک محله طبقه متوسط است