1. the taps of children's feet
صدای تپ تپ پاهای بچه ها
2. She heard a few taps on the window.
[ترجمه ترگمان]چند ضربه به پنجره شنید
[ترجمه گوگل]او شنیده چند شیپور خاموشی در پنجره
3. She gave the lid a few gentle taps to loosen it.
[ترجمه ترگمان]در قوطی را باز کرد تا آن را شل کند
[ترجمه گوگل]او به درب چند شیپور خاموشی به آن افتاد
4. The taps have a lever to control the mix of hot and cold water.
[ترجمه ترگمان]شیرها یک اهرم دارند تا ترکیبی از آب سرد و سرد را کنترل کنند
[ترجمه گوگل]شیپور خاموشی یک اهرم برای کنترل مخلوط آب گرم و سرد است
5. She turned on the taps.
[ترجمه ترگمان]به داخل شیر برگشت
[ترجمه گوگل]او شیپور خاموشی را روشن کرد
6. The highway taps a large district.
[ترجمه ترگمان]بزرگراه به بخش بزرگی برخورد می کند
[ترجمه گوگل]بزرگراه یک ولسوالی بزرگی دارد
7. The enamel has peeled off the taps like so much banana skin, revealing dull, patchy brass.
[ترجمه ترگمان]مینا enamel شیرها را مثل آن پوست موز باز کرده و brass و patchy را آشکار کرده است
[ترجمه گوگل]مینای دندان از موزها مانند پوست موز بسیار پراکنده شده است و آثار مخرب و ناپایدار برنج را نشان می دهد
8. She taps on the desk with an inverted pencil and clears her throat.
[ترجمه ترگمان]با مداد وارونه به میز می کوبد و گلویش را صاف می کند
[ترجمه گوگل]او با یک مداد معکوس بر روی میز کار می کند و گلویش را پاک می کند
9. The language also taps a Laurentian vein where mud, blood, heat and simmering violence are mashed together.
[ترجمه ترگمان]این زبان همچنین به رگ Laurentian برخورد می کند که در آن گل، خون، گرما و جوش آرام به هم ریخته می شوند
[ترجمه گوگل]این زبان همچنین یک رگه لورانتی را می بیند که در آن گل، خون، گرما و خس خس خشکی باهم مخلوط می شوند
10. The moment your opponent feels these taps he or she must let go immediately.
[ترجمه ترگمان]لحظه ای که رقیب شما این شیرها را احساس می کند، باید فورا از آنجا برود
[ترجمه گوگل]لحظه ای که حریف خود را احساس می کند این شیپور خاموشی باید او را بلافاصله اجازه دهید
11. He taps his foot, sets his hands on his hips and looks angrily down at the floor.
[ترجمه ترگمان]به پایش ضربه می زند، دست هایش را روی کمرش می گذارد و با عصبانیت به زمین نگاه می کند
[ترجمه گوگل]او پا را پا می کند، دستان خود را بر روی کمر قرار می دهد و به صورت خشمگین در کف می افتد
12. The answer is simple: it taps the rotational energy of Mars.
[ترجمه ترگمان]پاسخ ساده است: به انرژی دورانی مریخ تلنگر می زند
[ترجمه گوگل]پاسخ ساده این است که انرژی مکانیکی مریخ را خنثی می کند
13. Cloudy water from the taps usually means problems with your storage tank.
[ترجمه ترگمان]آب Cloudy از شیره ای آب معمولا به معنی مشکل در مخزن ذخیره سازی است
[ترجمه گوگل]آب ابری از شیپور خاموشی معمولا به معنی مشکلات با مخزن ذخیره سازی شما است
14. Metal, not rubber, taps on shoes?
[ترجمه ترگمان]فلز، نه لاستیک، به کفش ها ضربه می زند؟
[ترجمه گوگل]فلز، غیر لاستیک، شیپور خاموشی در کفش؟
15. The bags were fitted with brass nozzles and taps, and when in use were compressed between hinged and weighted boards.
[ترجمه ترگمان]بسته ها با nozzles برنجی و شیره ای brass نصب شدند و هنگامی که در حال استفاده از فشرده بین boards hinged و weighted بودند
[ترجمه گوگل]کیسه ها با نازل و شیرهای برنجی نصب شده بود و هنگام استفاده در بین تخته های لولا و وزن فشرده می شد