کلمه جو
صفحه اصلی

tamable


معنی : رام شدنی، رام کردنی
معانی دیگر : tameable رام شدنی

انگلیسی به فارسی

تموم، رام شدنی، رام کردنی


( tameable ) رام شدنی، رام کردنی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of tame.

• capable of being tamed, capable of being domesticated

مترادف و متضاد

رام شدنی (صفت)
amenable, docile, obedient, tamable, tameable

رام کردنی (صفت)
tamable, tameable, tractable


کلمات دیگر: