کلمه جو
صفحه اصلی

tarragon


معنی : ترخون
معانی دیگر : (گیاه شناسی) ترخون (artemisia dracunculus)، ترخون سبزی خوراکی

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) ترخون (سبزی خوراکی)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an aromatic herb with fragrant leaves used for seasoning.

• type of plant; leaves of this plant used for flavoring

مترادف و متضاد

ترخون (اسم)
tarragon

جملات نمونه

1. Mix with the finely chopped shallots, tarragon and parsley.
[ترجمه ترگمان]با the خرد شده خرد شده، tarragon و جعفری مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]مخلوط با گل صدف ریز خرد شده، ترخون و جعفری

2. Stir in tomato paste and tarragon.
[ترجمه ترگمان]خمیر گوجه فرنگی را بریزید و هم بزنید
[ترجمه گوگل]رب گوجه فرنگی و ترخون را بشویید

3. Simmer 2 minutes or until thickened. Stir in tarragon, parsley, chicken, corn and leeks.
[ترجمه ترگمان]simmer ۲ دقیقه یا تا زمانی که کلفت شود در tarragon، جعفری، مرغ، ذرت و leeks به هم بزنید
[ترجمه گوگل]شستشو 2 دقیقه یا تا زمانی که ضخیم شود مخلوط ترخون، جعفری، مرغ، ذرت و پیازچه

4. Add the tarragon from inside the birds to the juices in the roasting pan and deglaze with a little vermouth.
[ترجمه ترگمان]the را از داخل پرندگان به the در ماهی تابه سرخ و deglaze با کمی vermouth اضافه کنید
[ترجمه گوگل]تهرگون را از داخل پرندگان به آبمیوه ها در پخت کباب کنید و با یک ورموایت کوچک کمی حرارت دهید

5. Stir in tomato paste and tarragon. Add wine and brandy and simmer for minutes to reduce.
[ترجمه ترگمان]خمیر گوجه فرنگی را بریزید و هم بزنید شراب و کنیاک اضافه کنید و به مدت چند دقیقه بجوشانید تا کاهش پیدا کند
[ترجمه گوگل]رب گوجه فرنگی و ترخون را بشویید شراب و براندی را اضافه کنید و برای چند دقیقه بجوشانید

6. Stir in tarragon, parsley, chicken, corn and leeks.
[ترجمه ترگمان]در tarragon، جعفری، مرغ، ذرت و leeks به هم بزنید
[ترجمه گوگل]مخلوط ترخون، جعفری، مرغ، ذرت و پیازچه

7. Juniper berries mix nicely with peppercorns, bay leaves, tarragon, allspice, and fennel.
[ترجمه ترگمان]انواع تمشک و سبزی و سبزی و سبزی و سبزی و سبزی را با آن مخلوط می کنند
[ترجمه گوگل]توت فرنگی یخبندان با کیک فلفل، برگ های خاردار، ترخون، نعناع و رازیانه مخلوط می شود

8. Scented by infusion with wild tarragon, like no other sorbet I have ever tasted, a mere thimbleful did the trick.
[ترجمه ترگمان]با تزریق tarragon از tarragon وحشی مانند عصاره دیگری که تا به حال چشیده بودم، فقط یک جرعه این کار را کردم
[ترجمه گوگل]عطر با تزریق با ترخون وحشی، مثل هیچ گونه دیگری که من تا به حال طعم آن را ندیده ام، یک فریب ساده تنها بود

9. Tarragon: Another strongly aromatic herb, tarragon has a hint of licorice and a subtle tang.
[ترجمه ترگمان]یک گیاه خوشبو کننده دیگر، tarragon نوعی شیرین بیان و یک بوی تند دارد
[ترجمه گوگل]ترخون یکی دیگر از گیاهان معطر، ترخون دارای نکات شیرین بیان و انجیر ظریف است

10. Add the sweet potatoes, water or stock, tarragon sprigs and orange zest, and bring to a simmer.
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی شیرین، آب یا بورس، tarragon و تراشه پوست پرتقال را اضافه کنید و کمی آرام بگیرید
[ترجمه گوگل]سیب زمینی شیرین، آب یا انبار، چوبه های تهرراگون و پرتقال نارنجی را اضافه کنید و آنرا بجوشانید

11. A pumpkin arancini with ricotta and tarragon oil was a fresh take on the traditional deep-fried Sicilian rice balls.
[ترجمه ترگمان]یک کدوتنبل کدو همراه با روغن زیتون و روغن زیتون به صورت تازه بر روی برنج deep سیسیلی سرخ شده قرار داشت
[ترجمه گوگل]Arancini کدو تن با روغن ریکوتا و ترخون تازه بر روی سیب زمینی سرخ شده برنج سیسسیل بود

12. Place tarragon and trout in cream sauce for about 2 minutes to let it imbrue in the cream sauce.
[ترجمه ترگمان]برای مدت ۲ دقیقه tarragon و قزل آلا را به مدت ۲ دقیقه در سس خامه قرار دهید تا در سس کرمی روشن شود
[ترجمه گوگل]محل تارگونو و قزل آلا را در سس کره برای حدود 2 دقیقه قرار دهید تا آن را در سس کرم بگذارید

13. Combine the oil, salt and tarragon; drizzle over vegetables and toss to coat.
[ترجمه ترگمان]روغن، نمک و نمک را ترکیب کنید؛ باران بر روی سبزیجات بارید و به طرف پالتو پرتاب شد
[ترجمه گوگل]ترکیب روغن، نمک و ترخون؛ شربت بر روی سبزیجات و پرت کردن به کت

14. Salami, spanish onion, white beans, apple, tarragon dressing.
[ترجمه ترگمان]سوسیس، پیاز اسپانیایی، لوبیا سفید، سیب و tarragon
[ترجمه گوگل]سالامی، پیاز اسپانیایی، لوبیای سفید، سیب، پانسمان تهرگون

پیشنهاد کاربران

ترخون


کلمات دیگر: