کلمه جو
صفحه اصلی

sanctification


معنی : تقدیس، تطهیر
معانی دیگر : تقدیس، تطهیر

انگلیسی به فارسی

تقدیس، تطهیر


تقدس، تقدیس، تطهیر


انگلیسی به انگلیسی

• act of making holy, consecration; process of becoming holy; purification, act of making free from sin

مترادف و متضاد

تقدیس (اسم)
veneration, consecration, canonization, sanctification, edification

تطهیر (اسم)
purgation, purge, purification, sanctification, catharsis

جملات نمونه

1. He also grants us sanctification separating us from sinners so that we can be His children.
[ترجمه ترگمان]او همچنین به ما کمک می کند که ما را از گناهکاران جدا کنیم تا بتوانیم فرزندان او باشیم
[ترجمه گوگل]او همچنین به ما تقدیم می دهد که ما را از گناهکاران جدا می کند تا بتوانیم فرزندان او باشیم

2. Sanctification is a process of mortification and vivification.
[ترجمه ترگمان]sanctification یک فرآیند of و vivification است
[ترجمه گوگل]تحکیم فرایند تضعیف و زنده ماندن است

3. This verse omits sanctification. Here, the application of redemption is viewed from eternity to eternity.
[ترجمه ترگمان]این آیه sanctification را حذف می کند در اینجا، درخواست رستگاری از ابدیت تا ابدیت دیده می شود
[ترجمه گوگل]این آیه از تقدیس اجتناب می کند در اینجا، کاربرد رستگاری از ابدیت تا ابد مشاهده می شود

4. Have you longed for victory over sin, for sanctification, holiness, Christlikeness, purity, and perfection of character?
[ترجمه ترگمان]آیا آرزوی پیروزی بر گناه، تقدس، تقدس، پاکی و کمال شخصیت را داشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما برای پیروزی بر گناه، برای تقدس، تقدس، مسیحیت، خلوص، و کمال شخصیت آرزو می کنید؟

5. John Wesley was assured of both justification and sanctification because he had experienced them in his own life.
[ترجمه ترگمان]جان وسلی از هر دو توجیه و sanctification مطمئن بود، زیرا آن ها را در زندگی خود تجربه کرده بود
[ترجمه گوگل]جان وسلی از توجیه و تقدیس اطمینان داشت زیرا او در زندگی خود تجربه کرده بود

6. What is the difference between regeneration and definitive sanctification?
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین بازسازی و بازسازی قطعی چیست؟
[ترجمه گوگل]تفاوت بین تجسم و تقدیس قطعی چیست؟

7. Both justification and sanctification are faith transactions.
[ترجمه ترگمان]هر دو توجیه و هم sanctification ها، معاملات دینی هستند
[ترجمه گوگل]هر دو توجیه و تقدیس، معاملات ایمان هستند

8. Pattern of sanctification . Holiness of divine nature Image of Christ.
[ترجمه ترگمان]الگوی of خدای مقدس طبیعت الاهی مسیح
[ترجمه گوگل]الگوی تقدس الهی طبیعت الهی تصویر مسیح

9. Moral belief has the features of sanctification, centralization and integration in its practice.
[ترجمه ترگمان]ایمان اخلاقی ویژگی های of، تمرکز و یکپارچگی در عمل خود را دارد
[ترجمه گوگل]اعتقادات اخلاقی ویژگی های تقدس، تمرکز و ادغام در عمل دارد

10. The sanctification of the believer is in view.
[ترجمه ترگمان]The مومن در دید است
[ترجمه گوگل]تمدنی مؤمن در نظر گرفته شده است

11. Sanctification begins with a definite breach with sin.
[ترجمه ترگمان]sanctification با یک نفوذ قطعی از گناه شروع می شود
[ترجمه گوگل]تحکیم آغاز می شود با یک نقض قطعی با گناه

12. Science could offer both sanctuary and its own brand of sanctification.
[ترجمه ترگمان]علم می توانست هر دو جایگاه مقدس و برند خود را عرضه کند
[ترجمه گوگل]علم می تواند هر دو مقبره و نام تجاری خود را از تقدیس ارائه دهد

13. In the strength of that conversion experience ( early rain ) second level of preparation is made possible - sanctification.
[ترجمه ترگمان]در قدرت این تجربه تبدیل (باران اولیه)سطح دوم آماده سازی ممکن است - sanctification
[ترجمه گوگل]در قدرت تجربی تجربه (باران زودرس)، سطح دوم آماده سازی امکان پذیر است - تقدس

14. NASB: Pursue peace with all men, and the sanctification without which no one will see the Lord.
[ترجمه ترگمان]صلح، صلح با همه مردان، و the بدون آن که کسی خدا را ببیند
[ترجمه گوگل]NASB صلح را با تمام مردان انجام می دهد و تقدیس و بدون آن هیچ کس خداوند را نمی بیند


کلمات دیگر: