کلمه جو
صفحه اصلی

rainmaking


معنی : سراب، ایجاد باران
معانی دیگر : ایجاد باران

انگلیسی به فارسی

ایجاد باران


باران زدن، ایجاد باران، سراب


انگلیسی به انگلیسی

• process of attempting to produce rain, process of trying to cause rain to fall

مترادف و متضاد

سراب (اسم)
mirage, razzmatazz, springhead, rainmaking, spring well

ایجاد باران (اسم)
rainmaking


کلمات دیگر: