کلمه جو
صفحه اصلی

recreative


معنی : تفریح، دوباره ایجاد کننده
معانی دیگر : دوباره ایجاد کننده، تفریح

انگلیسی به فارسی

دوباره ایجاد کننده، تفریح


تفریحی، دوباره ایجاد کننده، تفریح


انگلیسی به انگلیسی

• pleasurable, amusing, relaxing

مترادف و متضاد

تفریح (صفت)
recreative

دوباره ایجاد کننده (صفت)
recreative

جملات نمونه

1. The arts are essential for they have a recreative or restorative function.
[ترجمه ترگمان]هنر برای آن ها ضروری است که یک تابع recreative یا ترمیمی دارند
[ترجمه گوگل]هنر آنها ضروری است زیرا آنها دارای یک فعالیت تفریحی یا ترمیمی هستند

2. As a phenomenon of social culture, sports and recreative tourism resources are becoming a new orientation for tourism consumption in the 21st century.
[ترجمه ترگمان]به عنوان پدیده ای از فرهنگ اجتماعی، منابع ورزشی و گردشگری در حال تبدیل شدن به یک جهت گیری جدید برای مصرف گردشگری در قرن بیست و یکم هستند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پدیده فرهنگ اجتماعی، منابع گردشگری ورزشی و تفریحی به یک جهت جدید برای مصرف گردشگری در قرن 21 تبدیل شده است

3. The technicians' recreative ability needs rich imagination of the investigators.
[ترجمه ترگمان]این متخصصان قابلیت اعتماد به قوه تخیل قوی بازرسان را دارند
[ترجمه گوگل]توانایی تفریحی تکنسین نیاز به تخیل غنی از محققان دارد

4. Creative and recreative artistry of this kind is given only to a select few.
[ترجمه ترگمان]هنرهای خلاق و recreative این نوع فقط به تعداد معدودی داده می شود
[ترجمه گوگل]هنرمند خلاق و تفریحی از این نوع فقط به تعداد کمی انتخاب شده است

5. Introduce the development of mechanical, delicate, and recreative agriculture.
[ترجمه ترگمان]توسعه کشاورزی، ظریف، و recreative را معرفی کنید
[ترجمه گوگل]معرفی توسعه کشاورزی مکانیکی، ظریف و تفریحی

6. Myth, based on the way in which it is formed, can be categorized as original myth and recreative myth.
[ترجمه ترگمان]افسانه، براساس روشی که در آن شکل می گیرد، می تواند به عنوان افسانه اصلی و اسطوره recreative طبقه بندی شود
[ترجمه گوگل]اسطوره، بر اساس شیوه تشکیل آن، می تواند به اسطوره و اسطوره تفریحی اصلی تقسیم شود

7. It's not enough to be sorry, we've also got to do something new, because repentance is essentially recreative and restorative.
[ترجمه ترگمان]این کافی نیست که متاسف باشیم، ما همچنین باید کار جدیدی انجام دهیم، چون توبه اساسا recreative و ترمیمی است
[ترجمه گوگل]کافی نیست که متاسف باشیم، ما همچنین باید کاری جدید انجام دهیم، زیرا توبه به طور اساسا تفریحی و ترمیم است

8. Tanya's parents are masters of sport. Mother, a former ice-skater, has been a recreative gymnastics trainer for 20 years.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادر تانیا استاد ورزش هستند مادر، یک اسکیت باز سابق، یک مربی ژیمناستیک ژیمناستیک برای ۲۰ سال است
[ترجمه گوگل]پدر و مادر تانیا پدران ورزش هستند مادر، یک اسکیت باز یونایتد، 20 سال است که مربی تیم ژیمناستیک است

9. Once I had the oportunity to represent in a long distance competition, but like recreative participant.
[ترجمه ترگمان]زمانی که من the را برای نمایندگی در یک رقابت طولانی دور داشتم، اما مثل شرکت کننده recreative
[ترجمه گوگل]هنگامی که من فرصت داشتم در رقابت های مسافتی طولانی نمایندگی کنم، اما مانند شرکت کننده در تفریح

10. Want to learn a foreign poem you'd better translate it first. However, translation is a recreative process.
[ترجمه ترگمان]می خواهید یک شعر خارجی یاد بگیرید که بهتر آن را ترجمه کنید با این حال ترجمه یک فرآیند recreative است
[ترجمه گوگل]میخواهید یک شعر خارجی یاد بگیریم که ابتدا آن را ترجمه کنید با این حال، ترجمه یک روند تفریحی است

11. As to this rather complex subject I shall, within the scope of this lecture, enter into one aspect only, namely the recreative function of green space facilities.
[ترجمه ترگمان]در مورد این موضوع نسبتا پیچیده، در حوزه این سخنرانی، تنها به یک جنبه، یعنی تابع recreative تسهیلات فضای سبز، وارد خواهم شد
[ترجمه گوگل]با توجه به این موضوع پیچیده، در حوزه این سخنرانی، تنها در یک جنبه، یعنی عملکرد تفریحی فضای سبز، وارد می شود

12. The urban environment has to offer as many recreation activities as possible, and the design of these has to be such that more obligatory activities can also have a recreative aspect.
[ترجمه ترگمان]محیط شهری باید تا آنجا که ممکن است فعالیت های تفریحی بسیاری را ارایه دهد، و طراحی آن ها باید به گونه ای باشد که فعالیت های اجباری دیگری نیز می توانند جنبه recreative داشته باشند
[ترجمه گوگل]محیط شهری باید فعالیت های تفریحی بسیاری را در صورت امکان فراهم کند، و طراحی این باید چنین باشد که فعالیت های واجد شرایط نیز می تواند یک جنبه تفریحی داشته باشد

13. River's cultural life mainly has history-witnessing value, aesthetic value, recreative value, religionary value, ethnics'value and philosophical value.
[ترجمه ترگمان]زندگی فرهنگی رودخانه عمدتا دارای تاریخچه، ارزش زیبایی شناسی، ارزش recreative، ارزش religionary، ارزش ethnics و ارزش فلسفی است
[ترجمه گوگل]زندگی فرهنگی رودخانه عمدتا دارای ارزش شاهد تاریخ، ارزش زیبایی شناسی، ارزش تفریحی، ارزش مذهبی، ارزش قومی و ارزش فلسفی است

پیشنهاد کاربران

باز آفرین


کلمات دیگر: