کلمه جو
صفحه اصلی

rationale


معنی : اس اساس، بنیاد و پایه، توضیح اصول عقاید
معانی دیگر : (برای هر چیز) علت وجود، دلیل اصلی، پایه ی منطقی

انگلیسی به فارسی

(برای هر چیز) علت وجود، دلیل اصلی، پایه‌ی منطقی


توضیح علت چیزی، (عامیانه) منطق، استدلال


منطق، بنیاد و پایه، اس اساس، توضیح اصول عقاید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fundamental reason for doing or being; basis.
مترادف: base, basis, foundation, grounds, purpose, reason
مشابه: argument, cause, explanation, footing, ground, occasion, pretext, support

- The attack on the naval base provided the rationale for going to war.
[ترجمه ترگمان] حمله به پایگاه دریایی، منطقی برای رفتن به جنگ فراهم کرد
[ترجمه گوگل] حمله به پایگاه نیروی دریایی، منطق جنگ را به ارمغان آورد

(2) تعریف: an argument, statement, or sequence of logical steps amounting to an explanation or justification.
مترادف: argument, justification, reason, reasoning, warrant
مشابه: case, cause, excuse, explanation, grounds, logic, principle, theory, thesis

- Is there a rationale for this law?
[ترجمه ترگمان] آیا منطقی برای این قانون وجود دارد؟
[ترجمه گوگل] آیا منطق این قانون وجود دارد؟

• argument, reasoning; grounds for an action
the rationale for a course of action, practice, or belief is the set of reasons on which it is based.

مترادف و متضاد

اس اساس (اسم)
principium, rationale

بنیاد و پایه (اسم)
rationale

توضیح اصول عقاید (اسم)
rationale

logic for belief, action


Synonyms: account, excuse, explanation, exposition, grounds, hypothesis, justification, motivation, motive, philosophy, principle, raison d’être, rationalization, reason, reasons, song and dance, sour grapes, story, the big idea, theory, the whole idea, whatfor, why and wherefore, whyfor


جملات نمونه

1. what is the rationale for the existence of so many ministries?
علت وجود این همه وزارتخانه چیست ؟

2. The rationale behind the changes is not at all evident.
[ترجمه ترگمان]منطق پشت این تغییرات کاملا مشهود نیست
[ترجمه گوگل]منطق پشت تغییرات در همه چیز مشخص نیست

3. What is the rationale behind these new exams?
[ترجمه ترگمان]دلیل این امتحانات جدید چیست؟
[ترجمه گوگل]منطق پشت این امتحانات جدید چیست؟

4. I don't understand the rationale behind the council's housing policy.
[ترجمه ترگمان]من منطق پشت سیاست مسکن شورا را نمی فهمم
[ترجمه گوگل]من منطق سیاست شورای مسکن را نمی فهمم

5. However, the rationale for such in-itiatives is not, of course, solely economic.
[ترجمه ترگمان]با این حال، منطق چنین in صرفا اقتصادی نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، منطق برای چنین سرمایه گذاری ها، البته، صرفا اقتصادی نیست

6. The plan was criticized for its lack of rationale.
[ترجمه ترگمان]این طرح به دلیل فقدان منطق مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این طرح به دلیل فقدان منطق آن مورد انتقاد قرار گرفت

7. The rationale for an external currency market is differential national regulation.
[ترجمه ترگمان]منطق یک بازار ارز خارجی، مقررات ملی افتراقی است
[ترجمه گوگل]منطق برای یک بازار ارز خارجی، مقررات ملی دیفرانسیل است

8. Nor does it provide a rationale for people with questionable motives to vent their hostilities or express their idiosyncrasies.
[ترجمه ترگمان]همچنین، منطقی برای افراد با انگیزه های سوال برانگیز ایجاد نمی کنند تا خصومت خود را تخلیه کنند و یا خصیصه های ذاتی خود را ابراز کنند
[ترجمه گوگل]همچنین این امر منطقی برای افرادی که انگیزه های مشکوک دارند تا خصومت های خود را از بین ببرد یا بیانات خود را بیان کنند، ارائه نمی دهد

9. What is the rationale of ability-to-pay taxation?
[ترجمه ترگمان]اصل توانایی پرداخت مالیات چیست؟
[ترجمه گوگل]منطق مالیات بر توانایی پرداخت چیست؟

10. The rationale behind this staggeringly convenient interpretation seems to run as follows.
[ترجمه ترگمان]منطق پشت این تفسیر مناسب به نظر می رسد که به صورت زیر اجرا می شود
[ترجمه گوگل]منطق پشت این تفسیر قابل ملاحظه ای راحت به نظر می رسد به شرح زیر است

11. This was a particularly flimsy sounding rationale coming from Martinez, who took such a dim view of his students' prospects.
[ترجمه ترگمان]این یک منطقی به نظر می رسید که از مارتینز می آید، چه کسی این دیدگاه مبهم را از آینده دانش آموزانش به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این یک منطق واضح و شفاف است که از مارتینز به دست می آید، که چنین اندکی از چشم انداز دانش آموزان خود را در بر داشت

12. Everyone missed the artistic rationale for my nude scene.
[ترجمه ترگمان]همه برای صحنه برهنه من، منطق هنری را از دست دادند
[ترجمه گوگل]هر کس منطق هنری را برای صحنه برهنه من از دست داد

13. The rationale behind this is twofold.
[ترجمه ترگمان]منطق پشت این موضوع دوگانه است
[ترجمه گوگل]منطق پشت این دو برابر است

14. This interventionist approach stands uneasily alongside the free-market rationale.
[ترجمه ترگمان]این رویکرد interventionist، به دلیل منطق بازار آزاد، به سختی برجسته است
[ترجمه گوگل]این رویکرد مداخله گرانه همراه با منطق بازار آزاد بی سابقه است

what is the rationale for the existence of so many ministries?

علت وجود این همه وزارتخانه چیست؟


What is the rationale behind these new exams?

علت وجود این امتحانات جدید چیست؟


پیشنهاد کاربران

rationale با rational متفاوت است
یکی اسم و دیگری صفت و معنای متفاوت دارند


منطق

روحیه

استدلال

پایه و اساس، اصول

منطق
پایه و اساس

خردمایه

مبنای منطقی
دلیل اصلی
علت ریشه ای
مجموعه ای از دلایل

a set of reasons or a logical basis for a course of action or belief

The logic basis
اصول منطق ( فرد برای انجام کاری یا باورهاش )
اساس منطق
پایه ی منطق و تفکر

دلایل/ استدلال های منطقی


I need not explain my rationale to you or any member of this crew.
Star Trek TOS



logic
principle
the whys and wherefores
grounds

thinking
Reasoning

توضیحات


کلمات دیگر: