کلمه جو
صفحه اصلی

ragout


معنی : راگو، تند و با مزه
معانی دیگر : (خوراکپزی)، راگو ( نوعی تاس کباب پرچاشنی)، راگو پختن، پرادویه کردن

انگلیسی به فارسی

راگوت، راگو، تند و با مزه


راگو، راگو پختن، پرادویه کردن، تند و با مزه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a strongly seasoned stew of French origin.
مشابه: stew
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ragouts, ragouting, ragouted
• : تعریف: to cook in a ragout.

• meat or fish stew with vegetables

مترادف و متضاد

راگو (اسم)
ragout

تند و با مزه (صفت)
piquant, ragout

جملات نمونه

1. Highlights include tender chicken meat with mushroom ragout, mixed mushroom salad, mushroom soup and deep-fried dumplings with mushroom.
[ترجمه ترگمان]رنگن، گوشت مرغ با طعم قارچ، سالاد مخلوط، سوپ قارچ، سوپ سبزیجات و سبزیجات تند با قارچ مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل]نکات برجسته عبارتند از گوشت مرغ مرغ با قارچ قارچ، سالاد مخلوط قارچ، سوپ قارچ و دمبلنج سرخ شده با قارچ

2. Pan-seared Goose Foie Gras, with a Pear Ragout Cinnamon flavored, and Orange Cognac sauce.
[ترجمه ترگمان]گوس Pan Foie، با طعم گلابی ragout و سس پرتقال لیمو
[ترجمه گوگل]فوزیه گراس گوزن پاستوریزه، با طعم دارچین با رایحه گلابی و سس نارنجی کنیاک

3. After the soup came courses of fish, meat, game and poultry, followed by a ragout with truffles.
[ترجمه ترگمان]بعد از سوپ ماهی، گوشت، بازی و ماکیان و پس از آن a با truffles ها آمد
[ترجمه گوگل]پس از سوپ، ماهی، گوشت، بازی و مرغ، و سپس با یک قارچ خوراکی با طوفان آمد

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

5. Roast for a further 1minutes. Remove the meat from the oven and leave to rest, foil intact, for 10-1minutes before carving. Serve with the pumpkin ragout, below.
[ترجمه ترگمان]کباب را برای یک دقیقه بیشتر کباب کنید گوشت را از تنور خارج کنید و برای استراحت قبل از حکاکی، به مدت ۱۰ تا ۱ دقیقه دست نخورده باقی بمانید آن را با ragout کدوتنبل در پایین سرو کنید
[ترجمه گوگل]1 دقیقه بیشتر بخورید گوشت را از اجاق بریزید و به مدت 10 تا 1 دقیقه قبل از نجاری بگذارید تا فریز شود خدمت با ragout کدو تنبل، در زیر

6. Pan-roasted Scallops and Shrimps, Saffron Cream sauce, Mushrooms, Artichokes and Ham Ragout.
[ترجمه ترگمان]Pan scallops و shrimps، Saffron Cream، Mushrooms، artichokes و حام ragout
[ترجمه گوگل]انگور کره ای و میگو، سس کرم زعفران، قارچ، ترشی آرتیشو و هام

7. In the second part of his Christmas cooking series, Nigel Slater serves up roast fillet of beef, pumpkin ragout and a chocolate and walnut tart.
[ترجمه ترگمان]در بخش دوم از مجموعه پخت کریسمس his اسلیتر به عنوان یک تکه گوشت گوساله، کدو ragout و یک کلوچه میوه ای و شیرینی سرو کار دارد
[ترجمه گوگل]در بخش دوم سریال پخت و پز کریسمس کریسمس، نایجل اسلاتر در خدمت غذای گوشت گاو، کدو تنبل کدو تنبل و شکلات و گردو گردو است

8. For breakfast the next day, it was gammon steak (think jambon) and red capsicum ragout or an excellent warm smoked salmon crepe with asparagus, or the usual eggs to order.
[ترجمه ترگمان]برای صبحانه روز بعد، این کت لت gammon (think)و capsicum قرمز و یا یک crepe ماهی دودی عالی با مارچوبه و یا تخم مرغ معمولی برای سفارش دادن بود
[ترجمه گوگل]برای صبحانه روز بعد، آن استیم ماهی قزل آلا (think jambon) و قرمز capsicum ragout یا گرمسیری عالی گرمسیری دودی با مارچوبه یا تخم مرغ معمولی برای سفارش

9. Rib Eye, with Roasted Provencal Potatoes, Spinach Cream and Vegetable Ragout.
[ترجمه ترگمان]چشم Rib همراه با Provencal Roasted سیب زمینی، کرم کرم و ragout گیاهی
[ترجمه گوگل]ریب چشم، با سس گوجهفرنگی پرونکال، کرم اسفناج و رژیم غذایی سبزیجات

10. I wanted her just as a change after that fierce ragout .
[ترجمه ترگمان]می خواستم بعد از آن غذای تند و خشن او را عوض کنم
[ترجمه گوگل]من بعد از این تلخ شدید، او را به عنوان یک تغییر خواستم

11. Slow cooked meat and vegetable dishes are popular, taking the form of casserole or stew in the US, a ragout in France, or a goulash, the traditional stew of Hungary, in Eastern Europe.
[ترجمه ترگمان]گوشت پخته شده و غذاهای گیاهی بسیار مشهور هستند و شکل of یا خورش در آمریکا، a در فرانسه یا goulash، خورش سنتی مجارستان در اروپای شرقی را به خود می گیرند
[ترجمه گوگل]غذاهای آهسته و پخته شده گوشت و سبزیجات محبوب هستند، از نوع کاسه یخ یا خورش در ایالات متحده استفاده می کنند، قارچ در فرانسه یا گولاش، خمیر سنتی مجارستان در اروپای شرقی


کلمات دیگر: