1. a pewter tankard
پارچ پیوتری
2. Ben Tankard wowed the crowd with his jazz.
[ترجمه ترگمان]بن - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]بن Tankard جمعیت با جاز خود را وحشت زده کرد
3. Pike noticed him and, eyes guarded, raised his tankard.
[ترجمه ترگمان]پا یک متوجه او شد و چشم از او برنمی داشت، لیوان خود را بالا می برد
[ترجمه گوگل]پیک او را متوجه شد و چشم های محافظت کرد
4. One tankard hit the ceiling, another broke a window.
[ترجمه ترگمان]یکی از tankard به سقف برخورد کرد و دیگری پنجره را شکست
[ترجمه گوگل]یک تانکر به سقف ضربه زد، یکی دیگر پنجره را شکست
5. He was clutching a pewter tankard with a glass bottom.
[ترجمه ترگمان]لیوان مفرغی را با یک لیوان مفرغی به دست گرفته بود
[ترجمه گوگل]او یک تانکر آلو با یک پای شیشه ای را گرفت
6. Tankard Reist : The phrase was invented by Phillip Adams, an Australian broadcaster and columnist.
[ترجمه ترگمان]Tankard Reist: این عبارت توسط فیلیپ آدامز، یک گوینده و مقاله نویس استرالیایی ابداع شد
[ترجمه گوگل]Tankard Reist این عبارت توسط فیلیپ آدامز، پخش کننده و متخصص استرالیایی، اختراع شد
7. I poured the beer into a tankard.
[ترجمه ترگمان]آبجو را در لیوانی آبجو ریختم
[ترجمه گوگل]من آبجو را به یک تانکر ریختم
8. a glass tankard with his initials etched on it.
[ترجمه ترگمان]یک لیوان لیوان با حروف اول که روی آن نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]یک تکه شیشه ای با حروف خود را بر روی آن خرد شده است
9. I would sooner micturate in a tankard of my own ale than journey to Tristram!
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دهم که یک لیوان آبجو بخورم تا به Tristram بروم!
[ترجمه گوگل]من زودتر از یک سفر به تریسترما در یک تانکدای آلی خودم می چرخم!
10. The three souvenirs - a tankard, plate and pill box - each feature the couple's entwined initials, the prince's coronet emblem and the date of the wedding - April 2 20
[ترجمه ترگمان]سه سوغاتی - یک لیوان نوشیدنی، بشقاب و جعبه قرص - هر کدام حروف اول حروف اول، نماد تاج پرنس و تاریخ عروسی - ۲ آوریل را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]سه سوغات - تانکارد، بشقاب و جعبه قرص - هر کدام از اسم های انگشت شمار زوج، علامت قرمز شاهزاده و تاریخ عروسی - 20 آوریل
11. Apart from the trophy the winner receives £60, a tankard and a voucher for £35 for solid fuel.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر مدال ها، برنده ۶۰ پوند، یک لیوان نوشیدنی و یک voucher ۳۵ پوندی برای سوخت جامد دریافت می کند
[ترجمه گوگل]به غیر از جایزه، برنده دریافت 60 پوند، تانکر و کوپن برای 35 پوند برای سوخت جامد
12. Athelstan tossed her a coin and asked her to bring a fresh tankard and some wine whilst he roused Sir John.
[ترجمه ترگمان]آتلستن به او سکه انداخت و از او خواست که یک لیوان نو و مقداری شراب بیاورد در حالی که سر جان را بیدار کرد
[ترجمه گوگل]آتلستن یک سکه را به او زد و از او خواست تا یک تانکر تازه و برخی از شراب ها را در حالی که سر جان را می زد، آورد
13. She had brought a bowl of hot chicken broth, freshly baked white manchet loaves and a tankard of watered ale.
[ترجمه ترگمان]او یک کاسه سوپ جوجه داغ و تازه نان سفید و یک لیوان آبجو آب و یک لیوان آبجو آورده بود
[ترجمه گوگل]او یک کاسه از جوجه داغ مرغ، تازه کباب کوبیده و کلوچه آب آشامیدنی آورده بود
14. The other picked up his drink and took a long swallow, watching her over the rim of the tankard.
[ترجمه ترگمان]دیگری نوشیدنی خود را برداشت و آب دهانش را قورت داد و از لبه لیوان به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از نوشیدنی هایش را برداشت و باران بلند را گرفت، و او را در لبه تانک مشاهده کرد