1. Let's go for a saunter along the river.
[ترجمه ترگمان]بیا قدم بزنیم و برویم کنار رودخانه
[ترجمه گوگل]بیایید برای یک ساندویچ در کنار رودخانه برویم
2. We watched our fellow students saunter into the building.
[ترجمه ترگمان]ما به fellow نگاه کردیم و وارد ساختمان شدند
[ترجمه گوگل]ما دانش آموزان همکارمان را در ساختمان دیدیم
3. He panned towards a piano, saw her saunter over to it.
[ترجمه ترگمان]او به سوی یک پیانو رفت و او را در حال ولگردی به آن دید
[ترجمه گوگل]او به طرف پیانو حرکت کرد، شاهزاده اش را دید
4. Hope was quite content to saunter around the pretty little village.
[ترجمه ترگمان]امید کاملا راضی بود که اطراف دهکده کوچک و قشنگ پرسه بزند
[ترجمه گوگل]امیدوار بودم که در اطراف روستای بسیار کوچکی قرار داشته باشد
5. They did not saunter but walked with some definite goal in view.
[ترجمه ترگمان]آن ها بی هدف حرکت نمی کردند بلکه با هدفی مشخص راه می رفتند
[ترجمه گوگل]آنها سحر آمیز نبودند اما با هدف مشخصی در نظر گرفته شدند
6. I like we're saunter and leave a footmark in the beach.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم پیاده برویم و یک ردپا را در ساحل رها کنیم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم که بخوابیم و یک پاکت را در ساحل بگذاریم
7. Through the window, she saw Anderson saunter over.
[ترجمه ترگمان]از پنجره دید که اندرسون پرسه می زند
[ترجمه گوگل]از طریق پنجره، او اندرسون را دید
8. She began a slow saunter toward the bonfires.
[ترجمه ترگمان]با قدم های آهسته به طرف bonfires رفت
[ترجمه گوگل]او یک سگ کوچولو را به سمت آتش سوزی آغاز کرد
9. He walked with a kind of saunter as if he hadn't a care in the world.
[ترجمه ترگمان]با حالتی of طوری راه می رفت که انگار به هیچ وجه به دنیا اهمیت نداده است
[ترجمه گوگل]او با نوعی ساندویچ راه می رفت تا اینکه در جهان مراقبش نباشد
10. Locals and tourists saunter along with shopping bags.
[ترجمه ترگمان]افراد محلی و گردشگر به همراه کیسه های خرید به ولگردی می پردازند
[ترجمه گوگل]ساکنان محلی و گردشگران همراه با کیسه های خرید
11. I often see Yicila depends on Azrael in saunter all round me.
[ترجمه ترگمان]غالبا می بینم که Yicila در دور و بر من پرسه می زنند
[ترجمه گوگل]من اغلب می بینم یسیلا بستگی به Azrael در saunter دور دور من است
12. I often see Azrael is all round me saunter.
[ترجمه ترگمان]غالبا می بینم که دور و بر من پرسه می زنند
[ترجمه گوگل]من اغلب می بینم Azrael همه دور من saunter است
13. This part of the route should be an easy saunter.
[ترجمه ترگمان]این بخش از مسیر باید یک پیاده روی آسان باشد
[ترجمه گوگل]این بخشی از مسیر باید یک ساندویچ آسان باشد
14. As I walked through the door one of the two book-end bouncers began to saunter over to the reception desk.
[ترجمه ترگمان]وقتی از در وارد شدم، یکی از دو bouncers آخر کتاب شروع به پرسه زدن به میز پذیرش کردند
[ترجمه گوگل]همانطور که من از طریق درب راه می رفتم، یکی از دو بندهای پایان نامه شروع به پریدن به میز پذیرایی کردم