کلمه جو
صفحه اصلی

tatar


معنی : تاتار، تاتاری
معانی دیگر : (از ریشه ی فارسی)، زبان تاتاری (از زبان های ترکی)

انگلیسی به فارسی

تاتار، تاتاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a modern descendant of the Tartars, living chiefly in European Russia, east of Moscow.

(2) تعریف: in earlier times, a Tartar.

(3) تعریف: any of the Turkic languages of the Tatars.
صفت ( adjective )
مشتقات: Tatarian (adj.), Tataric (adj.)
• : تعریف: of or pertaining to the Tatars or their culture, languages, or the like.

• language of the tartar tribes

مترادف و متضاد

تاتار (اسم)
tartar, hun, tatar

تاتاری (صفت)
tartar, tartarean, tartarian, tatar, tartaric

جملات نمونه

1. Tatar Gorby Might this be the time for Mikhail Gorbachev's big comeback?
[ترجمه ترگمان]Gorby Tatar ممکن است فرصتی برای بازگشت بزرگ میخاییل گورباچف باشد؟
[ترجمه گوگل]تاتاری گوربی شاید این زمان برای بازگشت بزرگ مایکل گورباچف ​​باشد؟

2. Tatar raids depopulated whole areas of Ukraine.
[ترجمه ترگمان]حمله Tatar به تمام مناطق اوکراین
[ترجمه گوگل]حملات تاتار به مناطق روستایی اوکراین خاتمه بخشید

3. Long before the Exodus a Tatar spat in his blood.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که تاتار نرفت که به خونش تف کند
[ترجمه گوگل]مدتها قبل از خروج یک تاتار در خونش غرق شد

4. Long ago the Exodus a Tatar spat in his blood.
[ترجمه ترگمان]مدت ها پیش، یک تاتار رفت و آمد در خونش تف کرد
[ترجمه گوگل]مدتها قبل Exodus یک تاتار در خونش ریخت

5. The questions arising round Zubu and Tatar may be called a puzzle of the last century.
[ترجمه ترگمان]سوالاتی که پیرامون Zubu و Tatar وجود دارد، ممکن است در قرن گذشته معمایی نامیده شود
[ترجمه گوگل]سوالات ناشی از دور زوبو و تاتار ممکن است یک پازل قرن گذشته نامیده شود

6. Before becoming Muslims, the Tatar people, like most of the Turkic-speaking peoples, once believed in various forms of the original worship too.
[ترجمه ترگمان]مردم تاتار قبل از اینکه به مسلمان تبدیل شوند، مانند بسیاری از مردم ترک زبان، زمانی به اشکال مختلف پرستش اصلی اعتقاد داشتند
[ترجمه گوگل]قبل از تبدیل شدن به مسلمانان، مردم تاتار، مانند بسیاری از مردم ترکیک، بارها به اشکال مختلف عبادت اولیه نیز اعتقاد داشتند

7. But only on north mountains Tatar horses neigh.
[ترجمه ترگمان]اما فقط در کوه های شمال، اسب های تاتار شیهه می کشند
[ترجمه گوگل]اما تنها در کوه های شمالی تاتار اسبها همسایه هستند

8. Tatar tear out four, according to Hulunbeier grassland, increase in strength.
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش علفزار Hulunbeier، یک تاتار چهار تن را گاز زد و به میزان زیادی افزایش یافت
[ترجمه گوگل]با توجه به چمنزارهای Hulunbeier، تاتاری چهار تن را از بین می برد، قدرت را افزایش می دهد

9. Department of Tatar people in 189
[ترجمه ترگمان]تعداد افراد تاتار در ۱۸۹ کشور
[ترجمه گوگل]گروه تاتارها در سال 189

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. I recognized one musician who had long hair and the slanted eyes of a Tatar.
[ترجمه ترگمان]من یک موسیقی دان را شناختم که موهای بلند و چشم های مورب به تاتار داشت
[ترجمه گوگل]من یک موسیقیدان را دیدم که موهای بلند و چشمان تاتاری داشت

12. The general was campaigning for the right of the Crimean Tatars to return to their homeland.
[ترجمه ترگمان]ژنرال در حال مبارزه برای حق تاتارهای کریمه بود تا به موطن خود باز گردند
[ترجمه گوگل]ژنرال برای حق تاتارها کریمه برای بازگشت به وطن خود مبارزه کرد

13. Already in August 1709 the Khan offered Charles a Tatar escort of up to 40 thousand horsemen which would accompany him from Turkey via Poland to Swedish Pomerania.
[ترجمه ترگمان]در ماه اوت سال ۱۷۰۹، خان به چارلز اجازه داد تا حدود ۴۰ هزار اسب سوار را که از طریق لهستان از طریق لهستان تا پومرانی سوئد همراهی می شد، همراهی کند
[ترجمه گوگل]در اوایل 1709، خان، چارلز را اسکورت تاتار با تا 40 هزار اسب سواری که او را از ترکیه از طریق لهستان به Pomerania سوئد همراهی می کرد، ارائه می دهد

14. Meanwhile, Exxon and its partners have just sent their first oil across the Tatar Strait.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، اکسون و شرکای آن اولین نفت خود را به سوی تنگه تاتار فرستاده اند
[ترجمه گوگل]در همین حال، Exxon و شرکای خود تنها اولین نفت خود را در سراسر تنگه تاتار به ارمغان آورده اند

15. Rachmaninov was born in Semyonovo, near Novgorod in north-western Russia, into a noble family of Tatar descent, who had been in the service of the Russian tsars since the 16th century.
[ترجمه ترگمان]Rachmaninov در Semyonovo در نزدیکی نووگورود در شمال غربی روسیه به دنیا آمد و به خانواده ای اصیل از نژاد تاتار رفت که از قرن ۱۶ در خدمت پادشاهان روسیه بوده است
[ترجمه گوگل]راخمانینف در سمیونوو، در نزدیکی نووگورود در شمال غربی روسیه متولد شد، به یک خانواده شریف از تبار تاتار، که از قرن شانزدهم در خدمت تزار روس بود

پیشنهاد کاربران

A hard , yellow layer on one's teeth created when one doesnot remove plaque


کلمات دیگر: