کلمه جو
صفحه اصلی

rearward


معنی : پس قراول، عقبی، عقب دار، بطرف عقب
معانی دیگر : (قدیمی) رجوع شود به: rear، به سوی عقب، به طرف عقب، به سمت عقب، پس سوی

انگلیسی به فارسی

عقب دار، پس قراول، بطرف عقب، عقبی


عقب، پس قراول، بطرف عقب، عقب دار، عقبی


انگلیسی به انگلیسی

صفت و ( adjective, adverb )
مشتقات: rearwards (adv.)
• : تعریف: in or toward the rear.
مشابه: backward

• toward the back, to the rear

مترادف و متضاد

پس قراول (اسم)
rearward

عقبی (صفت)
back, rearward, hind, posterior, trailing, hinder, retral

عقب دار (صفت)
rearward

بطرف عقب (قید)
abaft, rearward, astern

جملات نمونه

1. The centre of pressure moves rearward and the aeroplane becomes unbalanced.
[ترجمه ترگمان]مرکز فشارها عقب می نشیند و هواپیما نامتعادل می شود
[ترجمه گوگل]مرکز فشار به سمت عقب حرکت می کند و هواپیما نا متعادل می شود

2. The evidence that some dinosaurs had larger, rearward tracts comes from the structure of the abdominal rib-cage.
[ترجمه ترگمان]شواهدی مبنی بر این که تعدادی از دایناسورها بزرگ تر از آن هستند که از ساختمان قفسه سینه قفسه سینه بیرون می ایند
[ترجمه گوگل]شواهدی مبنی بر اینکه بعضی از دایناسورها بزرگتر، قطعه عقب هستند، از ساختار قفسه سینه شکم تشکیل شده است

3. In addition, the rear suspension allows longitudinal rearward wheel travel in order to reduce tyre thump on poor road surfaces.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تعلیق عقب باعث می شود که چرخ عقب چرخ به منظور کاهش ضربات لاستیک بر روی سطوح جاده فقیر حرکت کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تعلیق عقب اجازه می دهد تا چرخش دور چرخ عقب به منظور کاهش تپه در سطوح فقیر راه

4. Quantities of leg and headroom are generous, rearward seat travel in particular, and all-round vision is terrific.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از پا و headroom سخاوتمندانه هستند و به طور خاص حرکت می کنند و دید همه دور و دور فوق العاده است
[ترجمه گوگل]مقادیر پاها و سر و صدا سخاوتمندانه است، سفر به عقب به طور خاص در سفر است، و چشم انداز تمام دور فوق العاده است

5. The guard signals to the rearward backside observer as he passes.
[ترجمه ترگمان]نگهبان هنگام عبور از پشت ناظر به پشت سر اشاره می کند
[ترجمه گوگل]گارد محافظ سیگنال را به عقب عقب مانیتور به عنوان عبور می کند

6. He Wrked the handle, brought the bolt rearward, then drove it forward jerking the handle down.
[ترجمه ترگمان]دستگیره را گرفت و گلوله را عقب کشید، سپس آن را به جلو راند تا دستگیره را بگیرد
[ترجمه گوگل]او دستگیره را باز کرد، پیچ را به عقب آورد، سپس به جلو حرکت کرد

7. Abnormal rearward curvature of the spine, resulting in protuberance of the upper back ; hunchback.
[ترجمه ترگمان]انحنای غیر عادی ستون فقرات، منجر به protuberance پشتش می شود
[ترجمه گوگل]انحنای غیرقابل برگشتی پشتی ستون فقرات، منجر به خروج از پشت گردن می شود؛ هویج

8. Rein back is a rearward diagonal movement a two - beat rhythm but without a moment of suspension.
[ترجمه ترگمان]پشت (عقب)یک حرکت مورب دو ضرب است، اما بدون لحظه ای تعلیق
[ترجمه گوگل]رین عقب جنبش قطبی عقب یک ریتم ضرب دوگانه است اما بدون یک لحظه تعلیق

9. Come in the rearward of a conquered woe.
[ترجمه ترگمان]ای وای بر پشت یک ناله بر woe
[ترجمه گوگل]بیا در عقب یک وحشت فتح

10. She looked rearward out the window of the car.
[ترجمه ترگمان]از پنجره اتومبیل به عقب نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او پنجره پنجره را به عقب نگاه کرد

11. Wind tunnel tests of bound sub missiles ejected rearward into the base flow field are introduced.
[ترجمه ترگمان]تست های تونل باد از sub که به عقب پرتاب می شوند در میدان جریان اصلی معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]تونل باد آزمایشات موشک های محدود زیر را که به سمت میدان جریان پایه منتقل می شوند معرفی می شود

12. Move the seat to its fully rearward position, if possible.
[ترجمه ترگمان]در صورت امکان جایگاه خود را به عقب و عقب خود حرکت دهید
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، صندلی را به موقعیت کاملا عقب حرکت دهید

13. Force the seal onto door flangContinue rearward until it is seated on flange.
[ترجمه ترگمان]درها را به عقب قفل کنید تا آن که روی flange نشست
[ترجمه گوگل]مهر و موم را بر روی فلنج درب فشار دهید تا به عقب برگردید تا روی فلنج نشسته شود

14. Move glass carriage to vent position and remove rearward adjustment bolt from adjustment bracket.
[ترجمه ترگمان]با یک کالسکه شیشه ای به سمت محل خالی حرکت کنید و در عقب پیچ را از adjustment کنار بزنید
[ترجمه گوگل]حمل واشر شیشه ای را به موقعیت خروجی و چرخش تنظیم عقب را از براکت تنظیم کنید


کلمات دیگر: