کلمه جو
صفحه اصلی

raven


معنی : غراب، چپاول، کلاغ زنگی، کلاغ سیاه، مشکی، قاپیدن، غارت کردن، با ولع بعلیدن، حرص زدن
معانی دیگر : (جانورشناسی) زاغ، کلاغ سیاه (انواع کلاغ های بزرگ به ویژه corvus corax)، (با ولع) دریدن و خوردن، (حریصانه) پاره کردن، بلعیدن، (مهجور) به زور گرفتن، (با گرسنگی) دنبال طعمه گشتن، ژیان شدن، اشتهای زیاد داشتن، سیرایی نداشتن، جوع داشتن، ravin کلاه سیاه، کلاه زنگی، صید، شکار، طعمه شکاری

انگلیسی به فارسی

( ravin ) کلاغ سیاه، غراب، کلاغ زنگی، مشکی، حرص زدن،غارت کردن، قاپیدن، با ولع بعلیدن، صید، شکار، طعمه شکاری، چپاول


کلاغ سیاه، غراب، چپاول، کلاغ زنگی، حرص زدن، غارت کردن، قاپیدن، با ولع بعلیدن، مشکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large black crowlike bird with glossy feathers and a croaking call.
صفت ( adjective )
• : تعریف: glossy black in color, esp. of hair.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: ravens, ravening, ravened
(1) تعریف: to eat greedily; devour.
مشابه: gobble

(2) تعریف: to pursue quarry in a predatory way; search hungrily for prey.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to feed on greedily; tear into.
مشابه: gobble
اسم ( noun )
• : تعریف: plundering or robbing.
مشابه: depredation, plunder

• any of several species of large black birds (such as crows)
gorge, eat voraciously; ravage, plunder, seize
having a glossy black coloring
a raven is a large black bird with a deep harsh call.
raven hair is shiny and black; a literary use.

مترادف و متضاد

غراب (اسم)
crow, raven, rook, corvette

چپاول (اسم)
raven, plunder, loot, foray, spoliation, ravin

کلاغ زنگی (اسم)
raven, pie, mag

کلاغ سیاه (اسم)
raven, rook

مشکی (صفت)
black, raven

قاپیدن (فعل)
snatch, grab, snap, swoop, grasp, seize, catch, ravish, raven, pinch, nab, nail, grab off

غارت کردن (فعل)
rob, despoil, harry, ravage, ransack, sack, harrow, raven, pillage, plunder, pirate, loot, foray, maraud, spoliate, reave

با ولع بعلیدن (فعل)
raven

حرص زدن (فعل)
raven

جملات نمونه

1. Bring up a raven and he'll pick out your eyes.
[ترجمه ترگمان]یه کلاغ بیار و چشمات رو باز میکنه
[ترجمه گوگل]بلند کردن یک کمان و او چشم های خود را انتخاب کنید

2. Her charming face was framed with raven hair.
[ترجمه ترگمان]صورت زیبایش با موهای مشکی چسبانده شده بود
[ترجمه گوگل]چهره جذاب او با موهای گاو طراحی شده بود

3. Some people believe the raven is a portent of death.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم بر این باورند که زاغ نشانه مرگ است
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم معتقدند که راور یک مرگ است

4. Her pale face was framed by raven locks.
[ترجمه ترگمان]صورت رنگ پریده اش توسط قفل raven قاب شده بود
[ترجمه گوگل]چهره کمرنگ او توسط قفل های گودال طراحی شده بود

5. A raven had landed on the fish and was pecking out its eye.
[ترجمه ترگمان]زاغ روی ماهی فرود آمده بود و چشم از حدقه بیرون می زد
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد بر روی ماهی فرود آمد و چشمش را گرفت

6. A raven swooped down from its perch in the rafters and dived at the wizard, talons open and gleaming.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ از جایگاه خود روی تیره ای سقف شیرجه زد و به طرف ساحر شیرجه رفت
[ترجمه گوگل]یک راننده از چنگال خود در تیرچه ها بیرون زد و در جادوگر غرق شد و صدای زنگ را باز کرد و درخشید

7. We met at Raven Square, Welshpool in time for the 12 o'clock train.
[ترجمه ترگمان]ما در میدان Raven، Welshpool در زمان قطار ساعت ۱۲ ملاقات کردیم
[ترجمه گوگل]ما در ساعت رانندگی میدان Welshpool در ساعت 12 شب ملاقات کردیم

8. Raven ran a weekly class on the New Testament.
[ترجمه ترگمان]Raven یک کلاس هفتگی را در عهد جدید اداره می کرد
[ترجمه گوگل]کوهنورد یک کلاس هفتگی در عهد جدید اجرا کرد

9. Paula Grey, a raven haired girl in her early thirties with strong bone structure, had just entered the office.
[ترجمه ترگمان]پائولا گری، یک دختر سیاه پوست در اوایل دهه سی با ساختمانی قوی و قوی وارد دفتر شده بود
[ترجمه گوگل]پائولا گری، یک دختر با موهای رول در اوایل سی ساله خود با ساختار استخوان قوی، تازه وارد دفتر شد

10. Left: the Raven range includes breakfasts, lunches and diners.
[ترجمه ترگمان]چپ: محدوده سیاه بسته شامل صبحانه، ناهار و شام است
[ترجمه گوگل]محدوده کوه نوردی چپ شامل صبحانه، ناهار و شام است

11. I preferred the raven, that black leaf torn from the dark forest.
[ترجمه ترگمان]من کلاغ را ترجیح می دادم، آن برگ سیاه که از جنگل تاریک کنده شده بود
[ترجمه گوگل]من راوی را ترجیح دادم، این برگ سیاه و سفید از جنگل تاریک پاره شد

12. A raven protected the holy corpse from predators until nightfall, when his fellow Christians were able to retrieve his body.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ از اجساد مقدس تا شب، از شکارچی مقدس محافظت می کرد، وقتی که مسیحیان او قادر به برداشتن جسدش بودند
[ترجمه گوگل]یک کرگدن، جسد مقدس را از شکارچیان تا شب هنگام محافظت کرد، زمانی که مسیحیان همسایه او قادر به بازیابی بدن او بودند

13. Robert D. . Raven is the salt of the earth.
[ترجمه ترگمان]کلاغ سیاه، نمک زمین است
[ترجمه گوگل]رابرت د قورباغه نمک زمین است

14. A bluejay was there, too, and a raven gave its deep rasping territorial calls.
[ترجمه ترگمان]A نیز آنجا بود و زاغ صدای deep را به صدای territorial داد
[ترجمه گوگل]یک بیلجایی هم آنجا بود، و یک ران به تماسهای محرمانه عمیق خود ادامه داد

15. Raven Arms was born, specializing in a. 25 caliber gun George Jennings designed.
[ترجمه ترگمان]کلاغ سیاه به صورت specializing در آسمان به دنیا آمده بود \" همون اسلحه کالیبر ۲۵ \" جورج جنینگز
[ترجمه گوگل]Raven Arms متولد شد، متخصص در یک 25 جاسوس کالیبر George Jennings طراحی شده است

The starving kids ravened the food.

بچه‌های گرسنه غذاها را بلعیدند.


پیشنهاد کاربران

رنگ ( ( پَر کلاغی ) )

نامی زیباس و واقعا بهش معنی کلاغ سیاه میاد.

ریون نام یکی از شخصیت های ابرقهرمان زن دی سی هست

مشکی براق
پرنده ای به رنگ مشکی براق

نام یک نژاد کلاغ
-
یه اسم
-
اسم یکی از قهرمانان زن، در دی سی


کلمات دیگر: