1. Bring up a raven and he'll pick out your eyes.
[ترجمه ترگمان]یه کلاغ بیار و چشمات رو باز میکنه
[ترجمه گوگل]بلند کردن یک کمان و او چشم های خود را انتخاب کنید
2. Her charming face was framed with raven hair.
[ترجمه ترگمان]صورت زیبایش با موهای مشکی چسبانده شده بود
[ترجمه گوگل]چهره جذاب او با موهای گاو طراحی شده بود
3. Some people believe the raven is a portent of death.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم بر این باورند که زاغ نشانه مرگ است
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم معتقدند که راور یک مرگ است
4. Her pale face was framed by raven locks.
[ترجمه ترگمان]صورت رنگ پریده اش توسط قفل raven قاب شده بود
[ترجمه گوگل]چهره کمرنگ او توسط قفل های گودال طراحی شده بود
5. A raven had landed on the fish and was pecking out its eye.
[ترجمه ترگمان]زاغ روی ماهی فرود آمده بود و چشم از حدقه بیرون می زد
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد بر روی ماهی فرود آمد و چشمش را گرفت
6. A raven swooped down from its perch in the rafters and dived at the wizard, talons open and gleaming.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ از جایگاه خود روی تیره ای سقف شیرجه زد و به طرف ساحر شیرجه رفت
[ترجمه گوگل]یک راننده از چنگال خود در تیرچه ها بیرون زد و در جادوگر غرق شد و صدای زنگ را باز کرد و درخشید
7. We met at Raven Square, Welshpool in time for the 12 o'clock train.
[ترجمه ترگمان]ما در میدان Raven، Welshpool در زمان قطار ساعت ۱۲ ملاقات کردیم
[ترجمه گوگل]ما در ساعت رانندگی میدان Welshpool در ساعت 12 شب ملاقات کردیم
8. Raven ran a weekly class on the New Testament.
[ترجمه ترگمان]Raven یک کلاس هفتگی را در عهد جدید اداره می کرد
[ترجمه گوگل]کوهنورد یک کلاس هفتگی در عهد جدید اجرا کرد
9. Paula Grey, a raven haired girl in her early thirties with strong bone structure, had just entered the office.
[ترجمه ترگمان]پائولا گری، یک دختر سیاه پوست در اوایل دهه سی با ساختمانی قوی و قوی وارد دفتر شده بود
[ترجمه گوگل]پائولا گری، یک دختر با موهای رول در اوایل سی ساله خود با ساختار استخوان قوی، تازه وارد دفتر شد
10. Left: the Raven range includes breakfasts, lunches and diners.
[ترجمه ترگمان]چپ: محدوده سیاه بسته شامل صبحانه، ناهار و شام است
[ترجمه گوگل]محدوده کوه نوردی چپ شامل صبحانه، ناهار و شام است
11. I preferred the raven, that black leaf torn from the dark forest.
[ترجمه ترگمان]من کلاغ را ترجیح می دادم، آن برگ سیاه که از جنگل تاریک کنده شده بود
[ترجمه گوگل]من راوی را ترجیح دادم، این برگ سیاه و سفید از جنگل تاریک پاره شد
12. A raven protected the holy corpse from predators until nightfall, when his fellow Christians were able to retrieve his body.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ از اجساد مقدس تا شب، از شکارچی مقدس محافظت می کرد، وقتی که مسیحیان او قادر به برداشتن جسدش بودند
[ترجمه گوگل]یک کرگدن، جسد مقدس را از شکارچیان تا شب هنگام محافظت کرد، زمانی که مسیحیان همسایه او قادر به بازیابی بدن او بودند
13. Robert D. . Raven is the salt of the earth.
[ترجمه ترگمان]کلاغ سیاه، نمک زمین است
[ترجمه گوگل]رابرت د قورباغه نمک زمین است
14. A bluejay was there, too, and a raven gave its deep rasping territorial calls.
[ترجمه ترگمان]A نیز آنجا بود و زاغ صدای deep را به صدای territorial داد
[ترجمه گوگل]یک بیلجایی هم آنجا بود، و یک ران به تماسهای محرمانه عمیق خود ادامه داد
15. Raven Arms was born, specializing in a. 25 caliber gun George Jennings designed.
[ترجمه ترگمان]کلاغ سیاه به صورت specializing در آسمان به دنیا آمده بود \" همون اسلحه کالیبر ۲۵ \" جورج جنینگز
[ترجمه گوگل]Raven Arms متولد شد، متخصص در یک 25 جاسوس کالیبر George Jennings طراحی شده است