کلمه جو
صفحه اصلی

ranger


معنی : تکاور، جنگل بان، ولگرد خانه بدوش، هنگ سوار، تفنگ دار سواره
معانی دیگر : بیابانگرد، گردشگر، گردان، سرگردان، (امریکا) پاسدار سواره، پلیس سواره، (امریکا- معمولا r بزرگ) تکاور، کماندو، سرجنگلبان، رئیس پارک، رئیس جنگلبانی

انگلیسی به فارسی

جنگل بان، تفنگ دار سواره، هنگ سوار، ولگرد خانه بدوش


تکاور، ولگرد خانه بدوش، جنگل بان، هنگ سوار، تفنگ دار سواره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of a security force employed to patrol a particular area, esp. a parkland or forest.

(2) تعریف: a soldier trained for guerilla or surprise attacks.

(3) تعریف: one that wanders.

• warden who protects a forest; trooper, guard, patrolman; senior guide, scout
a ranger is a person whose job is to look after a forest or park.

مترادف و متضاد

تکاور (اسم)
commando, ranger, single foot

جنگل بان (اسم)
ranger, forester, woodman, woodsman

ولگرد خانه بدوش (اسم)
rover, ranger

هنگ سوار (اسم)
ranger

تفنگدار سواره (اسم)
ranger

جملات نمونه

1. Ranger 6 arced on a graceful, curving course towards the moon.
[ترجمه ترگمان]تکاور ۶ - قوس آن به سمت ماه برگشت
[ترجمه گوگل]رنجر 6 بر روی یک چارچوب فریبنده و منحرف به سمت ماه حرکت کرد

2. Bill Justice is a park ranger at the Carlsbad Caverns National Park.
[ترجمه ترگمان]بیل قاضی یک جنگل بان در پارک ملی Carlsbad Carlsbad است
[ترجمه گوگل]بیل عدالت رنجرهای پارک در پارک ملی حفاری های کارلزبد است

3. He was the head ranger of the national park.
[ترجمه Dan] او رهبر جنگلبانان در پارک ملی بود
[ترجمه ترگمان] اون رئیس پارک ملی بود
[ترجمه گوگل]او رهبر ارشد پارک ملی بود

4. The lion was shot dead by a park ranger.
[ترجمه ترگمان]یک جنگل بان به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]شیر توسط یک راننده پارک کشته شد

5. A forest ranger discovered the grisly scene after noticing the blaze from a nearby watchtower.
[ترجمه ترگمان]یک جنگل بان بعد از دیدن شعله های آتش از سوی برج دیده بانی در نزدیکی آن صحنه وحشتناک را کشف کرد
[ترجمه گوگل]یکی از جنگنده های جنگلی پس از نگرانی از آتش سوزی از یک برج خلوت در نزدیکی، صحنه ترسناک را کشف کرد

6. Read in studio A forest ranger who uses a chainsaw to fell trees is now using it to sculpt the wood.
[ترجمه ترگمان]در استودیو یک جنگل بان بخوانید که از a برای افتادن درختان استفاده می کند حالا با استفاده از آن برای تبدیل چوب استفاده می کند
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو یک راننده جنگل که از اره برقی برای سقوط درخت استفاده می کند، اکنون از چوب استفاده می کند

7. Karen reported the theft the police and the ranger, and spent hours driving around the roads looking for Tang.
[ترجمه ترگمان]کارن به سرقت پلیس و جنگل بان گزارش داد و ساعت ها در اطراف جاده ها به دنبال تانگ رفت
[ترجمه گوگل]کارن سرقت پلیس و رنجر را گزارش کرد و ساعت ها رانندگی در جاده هایی را که به دنبال تانگ بودند، صرف کرد

8. Brad Gillis of Night Ranger stepped in to finish the tour.
[ترجمه ترگمان]برد Gillis از تکاور شب وارد شد تا این تور را تمام کند
[ترجمه گوگل]براد گلیس از رنجر شب به وارد شدن به تور پایان داد

9. He rigged himself out like a Texas Ranger of old.
[ترجمه ترگمان]اون خودشو مثل یه تکاور تگزاسی قاطی کرده
[ترجمه گوگل]او خود را مانند یک تگزاس رنجر قدیمی راه اندازی کرد

10. Even the new ranger is beautiful, particularly when diving naked into a pool by a waterfall.
[ترجمه ترگمان]حتی یک جنگل بان هم زیبا است، به خصوص وقتی که با آبشاری از آبشار به درون استخر شیرجه می زند
[ترجمه گوگل]حتی رنجر جدید زیبا است، مخصوصا وقتی که غواصی بر روی یک استخر توسط یک آبشار غرق می شود

11. The Lone Ranger, the incarnation of the individual problem solver, is dead.
[ترجمه ترگمان]تکاور لون رنجر که مظهر حل کننده مشکلات فردی است، مرده است
[ترجمه گوگل]Ranger تنها، تجسم حل کننده مشکل فرد، مرده است

12. The Jet Ranger arced upwards, a big prehistoric pterodactyl lurching blindly in its death throes.
[ترجمه ترگمان]رنجر Jet که قوس آن به بالا قوس داده بودند، مانند pterodactyl ماقبل تاریخ، کورکورانه در حال مرگ بودند
[ترجمه گوگل]جت رنجر به سمت بالا حرکت کرد، یک پتروداکتیل بزرگ تاریخی که در دوران کودکی کورکورانه به نظر می رسید

13. Of the production run of nine, only three Ranger spacecraft remained.
[ترجمه ترگمان]از زمان تولید نه ماه، تنها سه سفینه فضایی باقی ماندند
[ترجمه گوگل]از زمان تولید نه، فقط سه فضاپیمای رنجر باقی مانده اند

14. According to the board, Ocean Ranger was structurally sound and should have been able to weather the storm.
[ترجمه ترگمان]طبق گفته این هیات، این تکاور از لحاظ ساختاری صدای ساختاری داشت و می توانست طوفان را تحمل کند
[ترجمه گوگل]با توجه به هیئت مدیره، اقیانوس رنجر از لحاظ ساختاری صحیح بود و باید قادر به تهدید طوفان بود

15. An ex-Texas Ranger named Harry Love organized a posse that scoured the state.
[ترجمه ترگمان]یک تکاور سابق تگزاس به نام هری عشق یک گروه را سازمان دهی کرده بود که وضعیت را زیر و رو کرده بود
[ترجمه گوگل]رنجر سابق تگزاس به نام هری عشق مجموعه ای بود که دولت را پاک کرد

پیشنهاد کاربران

محیط بان

محیط بان، لیدِر جنگل و پارک

جنگل بان / محیط بان

محیط بان، جنگل بان، لیدر استیت پارک ، لیدر پارک یا جنگل

جنگل بان

۱. جنگل بان - محیط بان - نگهبان پارک ملی
۲. سرباز و مبارزی که مهارت زیادی در مبارزه ی نزدیک داره

A person who takes care of the forest and its animals


کلمات دیگر: