1. a scarcity of math teachers
کمبود معلمان ریاضی
2. job scarcity forces young people to emigrate
فقدان کار جوانان را مجبور به مهاجرت می کند.
3. a gem of great scarcity
یک جواهر بسیار کمیاب
4. the drought-struck area suffers scarcity
ناحیه ی خشکسالی زده دچار کمبود می شود.
5. Old properties in the town have acquired a scarcity value.
[ترجمه موسی] املاک قدیمی در این شهر ارزش کمیابی پیدا کرده اند.
[ترجمه ترگمان]خواص قدیمی در شهر ارزش کمیابی را کسب کرده اند
[ترجمه گوگل]خواص قدیمی در شهر مقدار کمی را به دست آورده اند
6. This scarcity is inevitable in less developed countries.
[ترجمه ترگمان]این کمیابی در کشورهای کم تر توسعه یافته اجتناب ناپذیر است
[ترجمه گوگل]این کمبود در کشورهای کمتر توسعه یافته اجتناب ناپذیر است
7. There is a great scarcity of food in the drought-stricken areas.
[ترجمه ترگمان]کمبود شدید غذا در مناطق خشکسالی زده وجود دارد
[ترجمه گوگل]در مناطق خشکسالی کمبود غذای عالی وجود دارد
8. In times of scarcity, lions will travel great distances in search of food.
[ترجمه ترگمان]در زمان کمیابی، شیرها فاصله های زیاد را در جستجوی غذا سفر خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در مواقع کمبود، شیرها فاصله زیادی در جستجوی غذا خواهند داشت
9. The scarcity of skilled workers is worrying the government.
[ترجمه ترگمان]کمبود کارگران ماهر دولت را نگران کرده است
[ترجمه گوگل]کمبود کارگران ماهر نگران دولت است
10. Thus, he conceded that a scarcity of workers might keep wages above the subsistence level for an indefinite time.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، او تصدیق کرد که کمبود کارگر ممکن است دستمزدها را به مدت نامحدود در سطح گذران زندگی نگه دارد
[ترجمه گوگل]بنابراین، او تصدیق کرد که کمبود کارگران ممکن است دستمزد بالاتر از حد معیشت را برای مدت نامحدود حفظ کند
11. Perhaps, in some future haunted by scarcity, the unthinkable may be thinkable after all.
[ترجمه ترگمان]شاید، در آینده که تحت تاثیر کمیابی قرار گرفته باشد، قابل تصور نیست که چنین باشد
[ترجمه گوگل]شاید، در بعضی از موارد به دلیل کمبود خالی از سکنه، غیر قابل تصور ممکن است پس از همه چیز قابل فهم باشد
12. Compounding scarcity is the growing problem of water degradation caused by saltwater intrusions, chemical pollutants, and human sewage.
[ترجمه ترگمان]کمیابی Compounding مشکل رو به رشد نابودی آب است که ناشی از نفوذ آب شور، آلاینده های شیمیایی و فاضلاب انسانی است
[ترجمه گوگل]کمبود کمپلکس در حال افزایش مشکل تخریب آب ناشی از نفوذ آب شور، آلودگی های شیمیایی و فاضلاب انسان است
13. Scarcity of resources and marketing opportunities Companies are restricted by a shortage of resources from pursuing every identifiable marketing opportunity.
[ترجمه موسی] کمبود منابع و فرصت های بازاریابی شرکت ها به دلیل کمبود منابع در پیگیری هر فرصت بازاریابی قابل شناسایی ، محدود می شوند.
[ترجمه ترگمان]کمیابی منابع و فرصت های بازاریابی شرکت ها با کمبود منابع از دنبال کردن هر فرصت بازاریابی قابل شناسایی محدود می شوند
[ترجمه گوگل]کمیت منابع و فرصت های بازاری شرکت ها با کمبود منابع محدود به دنبال هر فرصت بازاریابی قابل شناسایی هستند
14. Furthermore, the causes of fuelwood scarcity must seem remote and diffuse to the average urban dweller.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، دلایل کمبود سوخت هیزم باید از نظر دور و پراکنده به طور متوسط شهری به نظر برسد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، علل کمبود سوخت چوب، باید به اندازه کافی در میان شهروندان شهری قرار داشته باشند
15. In other words, a scarcity value attaches at present to the possession of a licence.
[ترجمه موسی] به عبارت دیگر ، ارزش کالاهای کمیاب در حال حاضر به داشتن مجوز وابسته است.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، یک مقدار کمیابی در حال حاضر به داشتن یک مجوز وابسته است
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، ارزش کمبود در حال حاضر به داشتن مجوز متصل است