1. Their rambunctious son always got into trouble.
[ترجمه ترگمان]rambunctious همیشه تو دردسر میفتن
[ترجمه گوگل]پسر خاله اش همیشه به دردسر افتاد
2. Maybe he encouraged my rambunctious behavior.
[ترجمه ترگمان]شاید اون رفتارهای غیر عادی منو تشویق می کرد
[ترجمه گوگل]شاید او رفتار رضایتبخش من را تشویق کرد
3. Becky was a sassy, rambunctious New York girl he'd met when visiting his aunt.
[ترجمه ترگمان]بکی یک sassy، بود که وقتی به دیدن خاله اش می رفت او را دیده بود
[ترجمه گوگل]بکی یک دختر خجالتی و مشتاق دختر نیویورک بود که هنگام دیدن عمه اش دیدار کرد
4. I was rather rambunctious in those days, pacing about the room, acting more like General Patton than General Schwarzkopf.
[ترجمه ترگمان]در آن ایام خوش و خرم بودم، در اتاق قدم می زدم و بیشتر شبیه ژنرال Patton از ژنرال Schwarzkopf رفتار می کردم
[ترجمه گوگل]در آن روزها، در حالیکه در مورد اتاقم گریه میکردم، بیشتر شبیه ژنرال پاتون از ژنرال شوارتسکف بودم
5. Mr Smith was a rambunctious retiree who lost his nose to an untended skin cancer.
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت یک بازنشسته rambunctious بود که بینی خود را به سرطان پوست untended از دست داد
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت یک بازنشسته مهاجم بود که بینی خود را به یک سرطان پوستی منتقل کرد
6. They miss the rambunctious lot of them.
[ترجمه ترگمان]خیلی از the رو از دست دادن
[ترجمه گوگل]آنها از دست دادن تعداد زیادی از آنها دلسرد شده اند
7. now they are already six; those rambunctious children, eager to travel the world with their parents.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر آن ها شش نفر هستند؛ این کودکان rambunctious مشتاق سفر با والدینشان هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها در حال حاضر شش است؛ این کودکان بی رحمانه که مشتاق سفر به جهان با والدین خود هستند
8. Rambunctious Garden: Saving Nature in a Post-Wild World. By Emma Marris.
[ترجمه ترگمان]باغ Rambunctious: نجات طبیعت در دنیای پس از نابودی نوشته اما Marris
[ترجمه گوگل]طبیعت خرابکارانه طبیعت را در یک جهان پس از وحشی ذخیره می کند توسط ماری ماریس
9. It's not the chirping, rambunctious play that they did when they first arrived.
[ترجمه ترگمان]این صدای جیر جیر نیست که وقتی اولین بار وارد شدند این بازی را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]این بازی وحشتناک و پر سر و صدا نیست که آنها هنگام اولین بار وارد شدند
10. In "Rambunctious Garden" Emma Marris outlines why the concept of wilderness is flawed.
[ترجمه ترگمان]اما در \"باغ Rambunctious\" اما Marris بیان می کند که چرا مفهوم طبیعت از بین رفته است
[ترجمه گوگل]اما ماریس در 'باغ پرچمدار' مفهوم این است که چرا مفهوم بیابان ناقص است
11. Young kids, energetic, rambunctious, cooped up in class, yearn for the relative freedom of the football field, the basketball court, the baseball diamond.
[ترجمه ترگمان]بچه های جوان، پر انرژی، rambunctious، حبس در کلاس، آرزوی آزادی نسبی زمین فوتبال، زمین بسکتبال و الماس بیسبال را دارند
[ترجمه گوگل]بچه های جوان، پر انرژی و پر سر و صدا، در کلاس به هم زدن، برای آزادی نسبی از زمین فوتبال، دادگاه بسکتبال، الماس بیس بال خشنود شدند
12. Will China's Internet regulators force the country's rambunctious microbloggers to write under their real names?
[ترجمه ترگمان]آیا قانونگذاران اینترنت چین the microbloggers را وادار به نوشتن تحت نام های واقعی خود می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا تنظیم کننده های اینترنت چین، میکروبلاغررهای مبهم کشور را مجبور به نوشتن نام های واقعی خود می کنند؟
13. Rambunctious debate is central to America's democracy.
[ترجمه ترگمان]بحث Rambunctious مرکزی برای دموکراسی آمریکا است
[ترجمه گوگل]بحث های پرشور در مرکز دموکراسی آمریکا محسوب می شود
14. That could present a problem for rambunctious Wii players since you'll need to constantly keep your controllers level with the ground in order to play effective defense.
[ترجمه ترگمان]این مساله می تواند یک مشکل برای rambunctious players وجود داشته باشد چرا که شما نیاز دارید که به طور مداوم سطح کنترل controllers خود را با زمین حفظ کنید تا بتوانید از آن ها دفاع کنید
[ترجمه گوگل]این می تواند یک مشکل برای بازیکنان Wii روبرو باشد چرا که شما نیاز دارید تا سطح کنترل خود را به طور مداوم در زمین نگه دارید تا بازی دفاع موثر داشته باشید
15. Abzug, a powerhouse of the feminist movement for four decades, served three rambunctious terms in the House in the 1970s.
[ترجمه ترگمان]Abzug، که کانون جنبش فمینیستی برای چهار دهه است، در دهه ۱۹۷۰ به سه دوره rambunctious در مجلس خدمت کرد
[ترجمه گوگل]Abzug، قدرتمند جنبش فمینیستی برای چهار دهه، در دهه 1970 سه اصطکاکی را در مجلس به کار برد