معنی : چاشنی، چیز درهم و برهم، سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
معانی دیگر : (خوراک گوشت و پیاز و تخم مرغ و سرکه و روغن و ادویه) حسرت الملوک، جغور بغور، سالاد پیاز داه وتخم مره وماهی
salmagundi
معنی : چاشنی، چیز درهم و برهم، سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
معانی دیگر : (خوراک گوشت و پیاز و تخم مرغ و سرکه و روغن و ادویه) حسرت الملوک، جغور بغور، سالاد پیاز داه وتخم مره وماهی
انگلیسی به فارسی
سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی، چاشنی، چیز درهموبرهم
سالمگندی، چاشنی، چیز درهم و برهم، سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a salad containing chopped meat, anchovies, eggs, onions, vinegar, and oil.
• (2) تعریف: any mixture or assortment; miscellany.
• مشابه: assortment, medley, miscellany
• مشابه: assortment, medley, miscellany
• salad platter made of assorted ingredients (chicken, turkey, meats, fish and vegetables) that are usually arranged in rows; diverse collection, mixture; potpourri
مترادف و متضاد
چاشنی (اسم)
primer, relish, flavor, embellishment, dressing, sauce, condiment, stuffing, seasoning, detonator, flavoring, garniture, salmagundi
چیز درهم و برهم (اسم)
goulash, hodgepodge, salmagundi
سالاد پیاز داغ و تخم مرغ و ماهی (اسم)
salmagundi
کلمات دیگر: