کلمه جو
صفحه اصلی

tango


معنی : رقص تانگو، رقص چهار ضربی اسپانیولی، تانگو رقصیدن
معانی دیگر : (رقص آهسته و دو نفری) تانگو، موسیقی تانگو

انگلیسی به فارسی

رقص تانگو، رقص چهار ضربی اسپانیولی، تانگو رقصیدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: tangos
(1) تعریف: a Latin American ballroom dance with gliding steps and frequent, abrupt turns, often performed as an exhibition dance.

(2) تعریف: the music for this dance, with two or four beats to the measure.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: tangos, tangoing, tangoed
• : تعریف: to dance the tango.

• ballroom dance of latin american origin; music for the tango
dance the tango
a tango is a south american dance for two people that has an unusual, very strong rhythm.
when you tango, you dance the tango.

مترادف و متضاد

رقص تانگو (اسم)
tango

رقص چهار ضربی اسپانیولی (اسم)
tango

تانگو رقصیدن (فعل)
tango

جملات نمونه

1. tango rhythm
ریتم تانگو

2. the tango step
طرز گام برداری در رقص تانگو

3. Well, I think it takes two to tango.
[ترجمه ترگمان]خب، فکر کنم برای تانگو دو نفر لازمه
[ترجمه گوگل]خوب، من فکر می کنم دو تا تانگو طول می کشد

4. It takes two to tango.
[ترجمه ترگمان] برای تانگو دو نفر رو میکشه
[ترجمه گوگل]دو تا تانگو طول می کشد

5. A tango was playing on the jukebox.
[ترجمه ترگمان]یه تانگو داشت روی دستگاه پخش موسیقی کار می کرد
[ترجمه گوگل]یک تانگو در جعبه موسیقی پخش شد

6. Arthur Murray taught the foxtrot, the tango and the waltz.
[ترجمه ترگمان]آرتور موری رقص فاکس ترات و رقص والس را یاد داد
[ترجمه گوگل]آرتور موروری فاکسورتی، تانگو و والس را آموزش داد

7. They can rock and roll, they can tango, but they can't bop.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند راک اند رول شوند، می توانند تانگو بزنند، اما نمی توانند تصادف کنند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند سنگ و رول بگذارند، آنها می توانند تانگو باشند، اما آنها نمی توانند بپ کنند

8. The band struck up a tango.
[ترجمه ترگمان]گروه رقص تانگو رو شروع کردن
[ترجمه گوگل]این گروه یک تانگو را زد

9. It takes two to tango and so far our relationship has been one-sided.
[ترجمه ترگمان]برای تانگو دو نفر لازم است و تا کنون رابطه ما یک جانبه بوده است
[ترجمه گوگل]دو تا تانگو طول می کشد و تا کنون رابطه ما یک طرفه بوده است

10. But he quickly changed my direction toward modern tango style.
[ترجمه ترگمان]اما او به سرعت مسیر من را به سبک tango عوض کرد
[ترجمه گوگل]اما او به سرعت به جهت سبک تانگو مدرن تغییر کرد

11. The square tango had to be seen to be believed - eat your hearts out, disco dancers!
[ترجمه ترگمان]رقص مربعی باید دیده می شد که باور داشته باشند - hearts را بخورید، رقاص ها!
[ترجمه گوگل]تانگو مربع باید دیده شود اعتقاد دارد - خوردن قلب خود را، رقاصان دیسکو!

12. Can you dance the tango?
[ترجمه ترگمان]رقص تانگو رو بلدی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید تانگو را رقصید؟

13. Oh and here we are going to a tango lesson.
[ترجمه ترگمان]اوه، ما داریم میریم به کلاس تانگو
[ترجمه گوگل]آه و در اینجا ما به درس تانگو می رویم

14. Performance will be followed by a tango exhibition featuring Mara Luna y El Brujo, with dancing in the courtyard afterwards.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن برنامه رقص تانگو برای برنامه رقص تانگو در نظر گرفته خواهد شد و مارا Luna آل Brujo را با رقص در حیاط بعد از آن همراهی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بعد از اجرای نمایش، یک نمایشگاه تانگو با نام مارا لونا ی بلبوجو با رقص در حیاط دنبال خواهد شد

15. Tango is a pretty good thing to play.
[ترجمه ترگمان]بازی تانگو یک چیز خوب برای بازی است
[ترجمه گوگل]تانگو یک بازی بسیار خوب است

پیشنهاد کاربران

رقص تانگو


کلمات دیگر: