1. one must be a saint to be able to get along with this woman!
آدم باید امام زاده باشد تا بتواند با این زن بسازد!
2. he tried to imitate the saint
او کوشید مقدسان را سرمشق قرار دهد.
3. this noise is enough to try the patience of a saint
این سر و صدا کافی است که یک آدم صبور (مقدس) را هم بی تاب کند.
4. A man alone is either a saint or a devil.
[ترجمه ترگمان]یک مرد تنها یک قدیس یا شیطان است
[ترجمه گوگل]یک مرد تنها یک پیتر یا شیطان است
5. He looks like a saint but the devil he is.
[ترجمه ترگمان]مثل یک قدیس به نظر می رسد، اما او شیطان است
[ترجمه گوگل]او شبیه یک مقدس است، اما شیطان او است
6. An open door may tempt a saint.
[ترجمه ترگمان]یک در باز ممکن است یک قدیس را وسوسه کند
[ترجمه گوگل]درب باز ممکن است یک مقدس را وسوسه کند
7. She must be a real saint to stay with him all these years.
[ترجمه ترگمان]او باید یک قدیس واقعی باشد که در تمام این سال ها با او بماند
[ترجمه گوگل]او باید یک مقدس واقعی باشد تا در تمام این سالها با او باقی بماند
8. Only a saint can put up with her children.
[ترجمه ترگمان]فقط یک قدیس می تواند با بچه هایش زندگی کند
[ترجمه گوگل]فقط یک مقدس می تواند با فرزندانش کنار بیاید
9. Chiswick church is dedicated to St Nicholas, patron saint of sailors.
[ترجمه ترگمان]کلیسای Chiswick به سنت نیکولاس، قدیس حامی ملوانان اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]کلیسای Chiswick به سنت نیکلاس، قدیس ملوانان اختصاص داده شده است
10. You are the patron saint of life, your wisdom and sincerity to hold up the sun life, your selfless sacrifice life, heal the wounded bear bitter hardships, pain.
[ترجمه ترگمان]شما قدیس حامی زندگی هستید، حکمت و خلوص نیت که زندگی آفتاب را حفظ کنید، زندگی قربانی خود را فدا کنید، و آسیب های تلخ را التیام بخشید، رنج و درد را التیام بخشید
[ترجمه گوگل]شما حامی زندگی، خرد و صداقت خود را برای نگه داشتن زندگی خورشید، زندگی فداکاری خود را، قربانی زخم زخم تگرگ سخت، درد است
11. Saint Augustine's 'City of God' is an allegory of the triumph of Good over Evil.
[ترجمه ترگمان]شهر سنت s نماد پیروزی بر شیطان است
[ترجمه گوگل]'شهر خدا' سنت آگوستین، تمثیلی از پیروزی خوب بر شیطان است
12. His behaviour would try the patience of a saint.
[ترجمه ترگمان]رفتار او شکیبایی یک قدیس را امتحان می کرد
[ترجمه گوگل]رفتار او صبر صوفیه را امتحان می کند
13. My girlfriend is a saint to put up with me.
[ترجمه ترگمان]دوست دخترم یکی از مقدسان است که با من زندگی می کند
[ترجمه گوگل]دوست دختر من یک سنت است که با من کنار می آید
14. The monk was subsequently venerated as a saint.
[ترجمه ترگمان]راهب بعدا به عنوان قدیس مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پس از آن، راهبان به عنوان یک سنت احترام می گذارند
15. He became a monk after seeing Saint Apollinaris in a vision.
[ترجمه ترگمان]او پس از دیدن سن Apollinaris در یک رویا، راهب شد
[ترجمه گوگل]پس از دیدن سنت Apollinaris در یک چشم انداز، او راهب بود