1. We saw a real live rattlesnake!
[ترجمه محمدرضا سعیدی] ما یه مار زنگی زنده ی واقعی دیدیم
[ترجمه ترگمان]ما یک مار زنگی واقعی دیدیم!
[ترجمه گوگل]ما یک خنده دار واقعی زندگی را دیدیم!
2. Rattlesnake skin is used for fancy bags and purses.
[ترجمه ترگمان]پوست rattlesnake برای کیسه و کیف چرمی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]پوست راتلنیک برای کیسه های فانتزی و کیف پول استفاده می شود
3. A huge rattlesnake lay coiled on the blanket.
[ترجمه ترگمان]یک مار زنگی بزرگ روی پتو پیچیده است
[ترجمه گوگل]یک تکه تکه چوب بزرگ روی پتو گذاشته شد
4. A rattlesnake is a really mean creature.
[ترجمه ترگمان]مار زنگی واقعا بدجنس است
[ترجمه گوگل]یک لکه لکه ای واقعا موجودی است
5. She'd as soon trust a rattlesnake when he looked at her that way!
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه مار زنگی به او نگاه کرد به مار زنگی اعتماد کرد!
[ترجمه گوگل]وقتی او به او نگاه کرد، او به زودی به یک خلبان جادو اعتماد کرد
6. And one guy got bit by a baby rattlesnake.
[ترجمه ترگمان] و یه نفر از مار زنگی گازم گرفت
[ترجمه گوگل]و یک پسر کمی با یک لرزشی کوچک کودک گرفت
7. As the Rattlesnake beat across the seas, Huxley trawled for specimens of sea creatures using an improvised net.
[ترجمه ترگمان]هاکسلی با غلبه بر دریاها، هاکسلی را برای نمونه های موجود از موجودات دریایی با استفاده از یک تور انفجاری دست ساز مورد ضرب و شتم قرار داد
[ترجمه گوگل]همانطور که Rattlesnake در سراسر دریاها ضرب و شتم، Huxley برای نمونه های موجودات دریایی با استفاده از یک خالص دست ساز trawled
8. She was bitten by a rattlesnake.
[ترجمه ترگمان]مار زنگی گازش گرفته بود
[ترجمه گوگل]او توسط یک لرزشیه ضرب دیده بود
9. However, when fighting against another rattlesnake it does not use its poison fangs.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی که با یک مار زنگی دیگر مبارزه می کند، از دندان های زهر خود استفاده نمی کند
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگام مبارزه با یک مارپیچ دیگر، از زخم های سمی خود استفاده نمی کند
10. The rattlesnake can see in the dark and makes no noise as it glides along.
[ترجمه ترگمان]مار زنگی در تاریکی دیده می شود و وقتی سر می خورد هیچ سرو صدایی نمی کند
[ترجمه گوگل]لرزه خیزی می تواند در تاریکی دیده شود و باعث ایجاد سر و صدایی در آن نمی شود
11. One guy kissed a rattlesnake on the lips, twice, and still lost.
[ترجمه ترگمان]یک نفر یک مار زنگی را بوسید، دو بار و هنوز هم از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]یک پسر بوسه ای بر لب داشت، دو بار و هنوز از دست داده بود
12. We slowly backed away from the rattlesnake.
[ترجمه ترگمان]به آرامی از مار زنگی فاصله گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما به آرامی از مارمولک دفاع کردیم
13. Arizona law allows rattlesnake hunters to catch a maximum of four snakes per day in each of the four major varieties.
[ترجمه ترگمان]قانون آریزونا به شکارچیان مار زنگی اجازه می دهد هر روز در هر یک از چهار گونه بزرگ حداکثر چهار مار را بگیرند
[ترجمه گوگل]قانون آریزونا اجازه می دهد تا شکارچیان گرگ و میش به حداکثر چهار مار در روز در هر یک از چهار نوع اصلی برسند
14. He had been bitten by a rattlesnake.
[ترجمه ترگمان]مار زنگی از مار زنگی گزیده شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط یک لرزشیه ضرب دیده بود
15. When the man spotted the rattlesnake, he drew back and aimed his shotgun.
[ترجمه ترگمان]وقتی که مرد مار زنگی را دید، به عقب رفت و تفنگش را نشانه رفت
[ترجمه گوگل]وقتی مرد خندق را دید، به عقب برگشت و با تفنگش به هدفش آمد