1. I left my watch with Helen for safekeeping while I swam.
[ترجمه ترگمان]من با \"هلن\" حواسم به \"هلن\" بود در حالی که داشتم شنا می کردم
[ترجمه گوگل]ساعت من ساعت را با هلن برای نگهداری در حالی که من شنا کردم
2. He confided his money to his brother's safekeeping.
[ترجمه ترگمان]او پول خود را به جای امن برادرش سپرده بود
[ترجمه گوگل]او به پول خود به سپرده برادرش اعتماد کرد
3. Hampton had been given the bills for safekeeping by a business partner.
[ترجمه ترگمان]هامپتون برای نگهداری توسط یک شریک تجاری به for پرداخت شده بود
[ترجمه گوگل]همپتون برای نگهداری از طریق یک شریک تجاری، صورتحساب داده است
4. After making his plans for the safekeeping of funds in several banks he started off on his travels once again.
[ترجمه ترگمان]او پس از ساخت برنامه های خود برای نگهداری از بودجه در چندین بانک یک بار دیگر بار دیگر سفر خود را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]پس از ساختن برنامه های خود برای حفظ وجوه در چندین بانک، او یکبار دیگر در مسافرت های خود شروع به کار کرد
5. One of Durie's duties was the safekeeping of legal documents.
[ترجمه ترگمان]یکی از وظایف Durie نگهداری اسناد قانونی بود
[ترجمه گوگل]یکی از وظایف Durie حفظ اسناد حقوقی بود
6. Walter confided the money to his brother's safekeeping during the war.
[ترجمه ترگمان]والتر در طول جنگ پول برادرش را به او سپرده بود
[ترجمه گوگل]والتر پول را به نگهداری برادرش در طول جنگ پرداخت
7. Sometimes many people confuse it with check safekeeping.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات بسیاری از مردم آن را با مراقبت اشتباه می گیرند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات بسیاری از مردم با نگه داشتن چک مطمئن می شوند
8. Money left with a bank for safekeeping is deposit.
[ترجمه ترگمان]پول با یه بانک برای محفوظ نگه داشتن پول باقی میمونه
[ترجمه گوگل]پول برای نگهداری سپرده شده است
9. The depositor shall pay the safekeeping fee to the depository in accordance with the contract.
[ترجمه ترگمان]The باید هزینه نگهداری را به انبار مطابق با قرارداد پرداخت کند
[ترجمه گوگل]سپرده گذار باید مبلغ نگهداری را به واریز بر اساس قرارداد پرداخت کند
10. Have you heard about check safekeeping?
[ترجمه ترگمان]در مورد امنیت چک شنیدی؟
[ترجمه گوگل]آیا درباره صدور ضمانتنامه شنیده اید؟
11. I put my money into the bank for safekeeping.
[ترجمه ترگمان]من پولم رو گذاشتم تو بانک تا امن نگهش دارم
[ترجمه گوگل]من پول خودم را برای نگهداری نگه می دارم
12. Frank: Sometimes I would same to intend safekeeping on God.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقتا منم همین کار رو می کنم که از خدا محافظت کنم
[ترجمه گوگل]فرانک گاهی اوقات من همان را می خواهم که خدا را حفظ کند
13. The specially processed broom is safekeeping by the storekeeper in bank.
[ترجمه ترگمان]جاروب به خصوص فرآوری شده توسط the در بانک نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]جاروهای مخصوص پردازش شده توسط نگهدارنده در بانک نگهداری می شود
14. The third privilege is safekeeping service.
[ترجمه ترگمان]امتیاز سوم، سرویس نگهداری است
[ترجمه گوگل]امتیاز سوم خدمات نگهداری است