کلمه جو
صفحه اصلی

scat


معنی : رگبار باران، اواز بی معنی، صدای پاره شدن چیزی، گمشو، مالیات، دور شدن، گم شدن
معانی دیگر : (عامیانه - معمولا به صورت امر) چخ !، برو!، گمشو!، بیرون !، چخ کردن، دور کردن، (موسیقی جاز)، صدایی شبیه به صدای ساز موسیقی درآوردن، (به ویژه حیوان وحشی) سرگین، نجاست، پشگل، موسیقی جاز اواز بی معنی، بشوخی گمشو، دورشو

انگلیسی به فارسی

(موسیقی جاز) اواز بی معنی، (بشوخی) گمشو، دورشو،گم شدن، دور شدن، مالیات، صدای پاره شدن چیزی، رگبارباران


اسکات، رگبار باران، اواز بی معنی، گمشو، مالیات، صدای پاره شدن چیزی، گم شدن، دور شدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scats, scatting, scatted
• : تعریف: (informal) to leave immediately (often used in the imperative).

- Scat, you bad cat!
[ترجمه فاطمه عبدی] گمشو گربه بد!
[ترجمه ترگمان] اسکات، گربه بد
[ترجمه گوگل] اسکات، شما بد گربه!
اسم ( noun )
• : تعریف: improvisational jazz singing in which nonsense syllables are used instead of words, often with the effect of an instrument rather than a voice.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scats, scatting, scatted
• : تعریف: to sing jazz using nonsense syllables instead of words.
اسم ( noun )
• : تعریف: animal excrement.

• run away, go away quickly (informal)

مترادف و متضاد

رگبار باران (اسم)
scat

اواز بی معنی (اسم)
scat

صدای پاره شدن چیزی (اسم)
scat

گمشو (اسم)
getaway, scat

مالیات (اسم)
tax, levy, imposition, scot, taxation, scat, gild, impost

دور شدن (فعل)
recede, scat, keep out

گم شدن (فعل)
scat

جملات نمونه

1. I have to scat now, I will be late.
[ترجمه ترگمان] باید برم، دیرم میشه
[ترجمه گوگل]من باید در حال حاضر سرخورده، من دیر خواهد شد

2. I don't want you here, so scat!
[ترجمه ترگمان]! من نمی خوام تو اینجا باشی، پس scat
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم اینجا باشم، پس چرت زدن!

3. Supervisors took a back scat and would let the teams try to handle the problems as they arose.
[ترجمه ترگمان]ناظران Supervisors یک scat را انتخاب کردند و به تیم ها اجازه دادند تا مشکلات را حل کنند
[ترجمه گوگل]ناظران به عقب برگردانده می شوند و به تیم ها اجازه می دهند مشکلات را حل کنند

4. We were told that each scat on the trading floor cost six hundred thousand dollars.
[ترجمه ترگمان]به ما گفتند که هر کدام به قیمت شش هزار دلار درآمد دارند
[ترجمه گوگل]به ما گفته شد که هر اسکن در طبقه تجاری هزینه ششصد هزار دلار است

5. When Matty returned to his scat on the mortgage desk, he appeared to have witnessed the end of the world.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که متی به scat روی میز رهن بازگشت، به نظر می رسید که شاهد پایان دنیا بوده
[ترجمه گوگل]هنگامی که متی به جایگاه خود در صندوق وام مسکن بازگشت، ظاهرا پایان جهان را شاهد بوده است

6. Win sat in the middle of the rear scat, giving directions.
[ترجمه ترگمان]در وسط حیاط واقع در کنار خیابان scat نشست و دستورهایی می داد
[ترجمه گوگل]پیروزی در وسط عقب عقب نشسته و مسیرها را می دهد

7. Maude took a scat at the end of the table and laid her hands flat on the dark mahogany.
[ترجمه ترگمان]ماد ته میز را کنار زد و دست هایش را روی چوب ماهون گذاشت
[ترجمه گوگل]مادار در انتهای میز دستشویی گذاشت و دستانش را روی ماهوارهای تاریک گذاشت

8. Susan was already off the window scat, looking for a place to tuck her sketch pad.
[ترجمه ترگمان]سوزان از پنجره بیرون رفت و جایی را پیدا کرد که دفتر طراحی او را زیر و رو کند
[ترجمه گوگل]سوزان در حال حاضر از چشمان پنجره باز است، به دنبال یک مکان برای پد طرح او

9. Coyote and bear scat, or droppings, were on the rough rocky gravel of the road.
[ترجمه ترگمان]Coyote، bear، یا droppings، روی سنگفرش ناهموار جاده بودیم
[ترجمه گوگل]کاکتوس و خرس کاکتوس، یا کاشت، در سنگ گران سنگی سنگین جاده بودند

10. Bear scat was evident on the two-mile-long fire road leading into Mill Creek on this day.
[ترجمه ترگمان]بر روی جاده آتش دو مایلی که در این روز به درون رودخانه میل ختم می شد مشهود بود
[ترجمه گوگل]ترسناک خرس بر روی جاده آتش دو مایلی طولانی که منجر به میلر کریک در این روز شد، آشکار شد

11. The hen said, "Scat, " but the duck just sat.
[ترجمه ترگمان]مرغ گفت \"Scat\"، اما اردک تنها نشست
[ترجمه گوگل]مرغ گفت: 'اسکات'، اما اردک فقط نشسته بود

12. Information we gather from scat includes mammal identification and presence, location of activities, composition of diet, seasonal diet changes, and samples of prey species.
[ترجمه ترگمان]اطلاعاتی که از scat جمع آوری می کنیم شامل شناسایی و حضور پستانداران، محل فعالیت، ترکیب رژیم غذایی، تغییرات رژیم غذایی فصلی و نمونه هایی از گونه های طعمه است
[ترجمه گوگل]اطلاعاتی که از اسکات جمع آوری می شود شامل شناسایی و حضور پستانداران، محل فعالیت، ترکیب رژیم غذایی، تغییرات رژیم غذایی فصلی و نمونه های گونه های شکار است

13. But a competition's scat singing conclusion, Li Jinyu felt some grievance, always disposition extroversion 's he held the tears to ask: "where has plays soccer like this. "
[ترجمه ترگمان]اما لی Jinyu، یک نتیجه گیری در مسابقه پایانی مسابقه، احساس ناراحتی کرد، همیشه در حال گرایی بود و اشک می ریخت تا بپرسد: \" در کجا فوتبال بازی می کند \"
[ترجمه گوگل]لی جینیو احساسات خود را از دست داد، همیشه جسورانه بودنش را انجام داد، اشکهایش را پرسید و پرسید: 'جایی که فوتبال بازی می کند مثل این است ' '

14. They train dogs to find moose scat.
[ترجمه ترگمان] سگ ها رو آموزش میدن تا گوزن رو پیدا کنن
[ترجمه گوگل]آنها سگ ها را برای یافتن اسکیت های یخی آماده می کنند

پیشنهاد کاربران

گم شدن

1 ) abbreviation of scatophagy, meaning the consumption of excrement.
2 ) Defecation or faeces.
3 ) Substitute for the word shit
1 ) Don't do that scat here.
2 ) I need to take a scat.
3 ) Oh scat!! That must've hurt.
.
The eating of one's shit.
I do not like scat pictures
ساده بگم؟میشه گه خوری ( واقعا همین معنی رو میده و همینطور n )

مدفوع حیوانات وحشی گوشت خوار
مثل:
خرس، شیر، گرگ، کایوتی و . . .

بامبامبیدن = نوعی خوانندن در سَبکِ جَز که در آن، خواننده، واژگان معناداری را ادا نمی کند و فقط از دهانش صدا های عجیب و غریب - ولی جالب - را بیرون می دهد.

🎆 sexual practices related to shit

🎆 The only thing that turns normal people on, next to vomit and sticking an arm up a mare's rectum.
i like me some crispy corn nuggets. Scat is the SHIT

🎆 shit, human feces, eaten from one's ass. . usually in scat play and other sexually related pratices
I ate scat directly from Cindy as she squatted over my face and let it out


🎆 Sex involving poopy love.
I want to scat with you mommy.


🎆 ( v ) a fetish involving shit, generally sexual.
he needs to be scatted on in order to get off.

🎆 to take a fat shit on someone and rub it all over their body; nasty ass porno
May: oooh! Please shit all over me!
Jay: Aight bitch if you say so. *takes out newspaper and shits all over may*


🎆 the act of taking a steaming dump on your partner's chest and then smearing it in with hands and/or toungue while moaning. See also:hot carl
i took a steaming dump on deena's chest and massaged it into her breasts with my hands and then licked my fingers


کلمات دیگر: