1. The best smell is bread, the best savour salt, the best love that of children.
[ترجمه ترگمان]بهترین بو نان است، بهترین مزه نمک، بهترین عشق که کودکان را دوست می دارد
[ترجمه گوگل]بهترین بوی نان است، بهترین نمک طعم دار، بهترین عشق از کودکان است
2. His political views have a savour of fanaticism.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های سیاسی او طعم تعصب مذهبی را دارند
[ترجمه گوگل]دیدگاه های سیاسی او مشتاق تعصب است
3. The soup has a savour of onion.
[ترجمه ترگمان]سوپ مزه پیاز دارد
[ترجمه گوگل]سوپ دارای پیاز خوش طعم است
4. Savour the sights and smells of the age of steam in the National Railway Museum.
[ترجمه ترگمان]دیدن مناظر و بوی عصر بخار در موزه ملی راه آهن
[ترجمه گوگل]لذت بردن از مناظر و بویایی از سن بخار در موزه ملی راه آهن
5. His recent comments savour of hypocrisy.
[ترجمه ترگمان]نظرات اخیر او حاکی از ریاکاری است
[ترجمه گوگل]اظهارات اخیر او باعث طغیان ریاکاری شده است
6. Savour the culinary delights of Mexico.
[ترجمه ترگمان]از غذاهای culinary مکزیک لذت ببرید
[ترجمه گوگل]لذت بردن از لذت های آشپزی مکزیک
7. For Emma, life had lost its savour.
[ترجمه ترگمان]برای اما زندگی طعم آن را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]برای مامان، زندگی خود را از دست داده بود
8. Life without Anna had no savour, was tedious, insupportable.
[ترجمه ترگمان]زندگی بدون آن که آنا طعم آن را استشمام کند، خسته کننده و تحمل ناپذیر بود
[ترجمه گوگل]زندگی بدون آنا خوش طعم بود، خسته کننده و غیر قابل تحمل بود
9. Savour the flavour of each mouthful, and chew your food well.
[ترجمه ترگمان]طعم هر لقمه را مزه مزه می کند و غذای شما را خوب می جوید
[ترجمه گوگل]عطر و طعم هر لقمه را طعم دهید و غذای خود را خوب بخورید
10. The rooms in this hotel savour of a whiff of roach.
[ترجمه ترگمان]در این هتل بوی یک سوسک را استشمام می کند
[ترجمه گوگل]اتاق ها در این هتل عجیب و غریب است
11. Victory was sweet, and he wanted to savour every moment.
[ترجمه ترگمان]پیروزی شیرین بود و می خواست هر لحظه از آن لذت ببرد
[ترجمه گوگل]پیروزی شیرین بود، و او می خواست هر لحظه بخورد
12. I wanted to savour every moment.
[ترجمه ترگمان]دلم می خواست هر لحظه از آن لذت ببرم
[ترجمه گوگل]من می خواستم لحظه ای را تحسین کنم
13. His behaviour does rather savour of hypocrisy.
[ترجمه ترگمان]رفتارش اندکی آمیخته با دورویی است
[ترجمه گوگل]رفتار او به جای ریاکاری ریاکارانه نیست
14. Life seemed to have lost its savour for him.
[ترجمه ترگمان]گویی زندگی او را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که زندگی خود را برای او از دست داده بود