کلمه جو
صفحه اصلی

salter


معنی : نمک فروش، استخراج کننده نمک، نمک زن
معانی دیگر : نمک فروشی

انگلیسی به فارسی

نمک فروشی، استخراج کننده نمک، نمک زن


سالته، نمک فروش، استخراج کننده نمک، نمک زن


مترادف و متضاد

نمک فروش (اسم)
salter

استخراج کننده نمک (اسم)
salter

نمک زن (اسم)
salter

جملات نمونه

1. Salter held the bag by the corners and shook it upside down.
[ترجمه ترگمان]Salter کیف را کنار زد و آن را زیر و رو کرد
[ترجمه گوگل]سالرت کیسه را در گوشه ها نگه داشت و آن را به وضوح تکان داد

2. Salter drove off, leaving Callendar surveying the scene.
[ترجمه ترگمان]Salter به حرکت در آمد و خود را به تماشای صحنه ای که در آن نشسته بود انداخت
[ترجمه گوگل]سالرت فرار کرد و Callendar را به صحنه رفت

3. Salter shouted with joy.
[ترجمه ترگمان]و با خوشحالی فریاد کشید:
[ترجمه گوگل]سالر با شادی فریاد زد:

4. Mr Salter wins one week as the personal guest of Robert Mondavi at one of California's wineries.
[ترجمه ترگمان]آقای Salter یک هفته به عنوان مهمان شخصی رابرت Mondavi در یکی از wineries کالیفرنیا پیروز شد
[ترجمه گوگل]آقای سلرت یک هفته به عنوان مهمان شخصی رابرت مندوی در یکی از وینزرهای کالیفرنیا برنده شد

5. Stephanie Salter is a San Francisco Examiner columnist.
[ترجمه ترگمان]استفانی Salter مقاله نویس روزنامه سانفرانسیسکو اگزمینر است
[ترجمه گوگل]استفانی سیلتر یک مقالهنامه نویس سان فرانسیسکو است

6. Chips Salter was an enormous man, at one time the tallest man in the Force, and he took himself seriously.
[ترجمه ترگمان]چیپس Salter مرد بسیار بزرگی بود که در یک زمان بلندترین مرد در نیرو بود و خود را جدی می گرفت
[ترجمه گوگل]چیپس Salter یک مرد فوق العاده بود، در یک زمان بلندترین مرد در نیروی، و او خود را جدی گرفت

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

8. Stephanie Salter is an Examiner columnist.
[ترجمه ترگمان]استفانی مک Salter \"یه نویسنده مقاله است\"
[ترجمه گوگل]استفانی سیلتر یک مقاله نویس امتحان است

9. Sir William Horne, salter, left 500 marks for repairing the road to Cambridge.
[ترجمه ترگمان]سر ویلیام هورن، salter، ۵۰۰ مارک برای تعمیر جاده کمبریج باقی گذاشت
[ترجمه گوگل]سر ویلیام هورن، سالر، 500 علامت برای تعمیر جاده به کمبریج را ترک کرد

10. Mr Guy Salter was in attendance.
[ترجمه ترگمان]آقای \"Salter\" اونجا حضور داشت
[ترجمه گوگل]آقای گیل سالتور حضور داشت

11. Wenzhou Salter casting industry Co., Ltd. is a member unit of China Finecast Exportation enterprise Union.
[ترجمه ترگمان]شرکت صنایع ریخته گری Wenzhou Salter با مسئولیت محدود یک واحد عضو اتحادیه اقتصادی صادرات چین است
[ترجمه گوگل]Wenzhou Salter شرکت ریخته گری صنعت، آموزشی ویبولیتین یک عضو از اتحادیه صادرات چین Finecast اتحادیه است

12. Salter osteotomy changes the direction of acetabulum, and increases the coverage rate of the femoral head.
[ترجمه ترگمان]Salter osteotomy مسیر acetabulum را تغییر می دهد و میزان پوشش سر استخوان ران را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]استئواتومی سالت باعث تغییر جهت استاتوم می شود و میزان پوشش سر فمورال را افزایش می دهد

13. Edited by Margaret Ferguson, Mary Jo Salter, and Jon Stallworthy.
[ترجمه ترگمان]ویرایش شده توسط مارگارت فرگوسن، مری جو Salter، و جان Stallworthy
[ترجمه گوگل]ویرایش توسط مارگارت فرگوسن، مری جو سالت، و جان استالورثی

14. He looked down into Salter street.
[ترجمه ترگمان]به خیابان Salter نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به خیابان سالت نگاه کرد

15. "When we look at our numbers, we think we're competitive here, " Mark Salter, Mr. McCain's closest adviser, told reporters in Harrisburg on Tuesday.
[ترجمه ترگمان]مارک Salter، نزدیک ترین مشاور آقای مک کین، روز سه شنبه در Harrisburg به خبرنگاران گفت: \" وقتی به تعداد ما نگاه می کنیم، فکر می کنیم در اینجا رقابت می کنیم \"
[ترجمه گوگل]مارک سالتیر، نزدیک ترین مشاور آقای مک کین، به خبرنگاران در هریسبرگ روز سه شنبه گفت: 'وقتی به اعداد ما نگاه می کنیم، ما فکر می کنیم که در اینجا رقابتی هستیم '


کلمات دیگر: