کلمه جو
صفحه اصلی

readable


معنی : خوانا، قابل خواندن، خواندنی
معانی دیگر : سزاوار خواندن، خوانا (legible هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

خواندنی


خواندنی، خوانا، قابل خواندن


قابل خواندن است، قابل خواندن، خوانا، خواندنی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: readably (adv.), readability (n.)
(1) تعریف: enjoyable or interesting to read.
متضاد: unreadable

- a very readable novel
[ترجمه ترگمان] رمان بسیار قابل خواندن
[ترجمه گوگل] یک رمان بسیار خواندنی

(2) تعریف: capable of being read without difficulty; legible.
متضاد: illegible, unreadable
مشابه: legible

- Her handwriting is barely readable.
[ترجمه ترگمان] دست خطش به سختی قابل خواندن است
[ترجمه گوگل] دست خط او به راحتی قابل خواندن است

• suitable for reading; comprehensible, understandable; legible, written or printed neatly enough to make reading possible
a book or article that is readable is interesting and worth reading.

مترادف و متضاد

خوانا (صفت)
scrutable, legible, readable

قابل خواندن (صفت)
readable

خواندنی (صفت)
vocal, readable

understandable, legible


Synonyms: clear, coherent, comprehensible, decipherable, distinct, explicit, flowing, fluent, graphic, intelligible, lucid, orderly, plain, precise, regular, simple, smooth, straightforward, tidy, unequivocal, unmistakable


Antonyms: illegible, unintelligible, unreadable


pleasurable to peruse


Synonyms: absorbing, amusing, appealing, brilliant, clever, easy, eloquent, engaging, engrossing, enjoyable, entertaining, enthralling, exciting, fascinating, gratifying, gripping, ingenious, interesting, inviting, pleasant, pleasing, relaxing, rewarding, satisfying, smooth, stimulating, well-written, worthwhile


Antonyms: disgusting


جملات نمونه

1. a readable book
یک کتاب خواندنی

2. his handwriting is not readable
خط او خوانا نیست.

3. The monumental inscription is scarcely readable.
[ترجمه ترگمان]The بزرگ به سختی قابل خواندن است
[ترجمه گوگل]کتیبه قابل توجهی قابل فهم نیست

4. This is an impeccably researched and very readable book.
[ترجمه ترگمان]این یک کتاب researched و بسیار قابل خواندن است
[ترجمه گوگل]این یک کتاب بی معنی تحقیق و بسیار قابل خواندن است

5. It is an excellent and highly readable account of the army today.
[ترجمه ترگمان]این یک حساب عالی و قابل خواندن برای ارتش امروز است
[ترجمه گوگل]این یک گزارش عالی و بسیار قابل خواندن از ارتش امروز است

6. The book is informative and highly readable.
[ترجمه ترگمان]این کتاب آموزنده و قابل خواندن است
[ترجمه گوگل]این کتاب آموزنده و بسیار قابل خواندن است

7. The book is clear, readable and adequately illustrated.
[ترجمه ترگمان]این کتاب خوانا، قابل خواندن و به اندازه کافی مصور است
[ترجمه گوگل]کتاب روشن، قابل خواندن و به اندازه کافی نشان داده شده است

8. His books on diplomatic history were eminently readable.
[ترجمه ترگمان]کتاب های او در زمینه تاریخ دیپلماتیک به طور برجسته ای قابل خواندن بود
[ترجمه گوگل]کتاب های او در تاریخ دیپلماتیک بسیار قابل خواندن بود

9. The essay should be a readable condensation of the recent scientific literature.
[ترجمه ترگمان]این مقاله باید یک عصاره قابل خواندن برای ادبیات علمی اخیر باشد
[ترجمه گوگل]این مقاله باید یک مفهوم قابل خواندن از ادبیات علمی اخیر باشد

10. I'd never apply the word' readable 'to any of his books.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت کلمات قابل خواندن را برای هیچ کدام از کتاب های او به کار نبرده ام
[ترجمه گوگل]هرگز کلمه 'قابل خواندن' را به هیچکدام از کتابهایش اضافه نکنم

11. The figures should be clearly readable.
[ترجمه ترگمان]این ارقام باید به روشنی قابل خواندن باشند
[ترجمه گوگل]ارقام باید به وضوح قابل خواندن باشد

12. Sir Ian provides an eminently readable and always scholarly account of these very diverse matters.
[ترجمه ترگمان]سرایان، این موضوعات بسیار متنوع را به طور برجسته ای قابل خواندن و همواره علمی ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]سر یان یک گزارش فوق العاده قابل خواندن و همیشه علمی از این موضوعات بسیار متنوع را فراهم می کند

13. Her articles are always readable and informative.
[ترجمه ترگمان]مقالات او همیشه قابل خواندن و آموزنده هستند
[ترجمه گوگل]مقالات او همیشه قابل خواندن و آموزنده است

14. It is one of his best and most readable books.
[ترجمه ترگمان]این یکی از بهترین و most کتاب های اوست
[ترجمه گوگل]این یکی از بهترین و کتابهای قابل خواندنش است

a readable book

یک کتاب خواندنی


His handwriting is not readable.

خط او خوانا نیست.


پیشنهاد کاربران

Easy or interesting to read

readable ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: خوانا
تعریف: ویژگی نرم‏افزاری که دارای خوانایی است

Easy and enjoyable to read


کلمات دیگر: